فوتبال است یا جنگ؟ قرار است از دیدنش لذت ببریم یا با دیدنش بترسیم؟ چیزی نمانده که هنگام پخش مسابقه فوتبال ایرانی، در تلویزیون عبارت "تماشای این برنامه برای افراد زیر 18 سال ممنوع است" را ببینیم! این واقعیت امروز فوتبال ماست.
شد آنچه نباید میشد. پرسپولیس در نیمهنهایی جام حذفی فوتبال به اصفهان رفت. پرسپولیس برد و به فینال رسید اما خیلیها باختند؛ برخی هستیشان را، برخی سلامتیشان و برخی کارآمدی و مدیریتشان را.
چه شد که کار به اینجا کشید؟ وقتی در جریان یک مسابقه فوتبال، چشمی از حدقه بیرون میآید و سری میشکند، آیا فقط باید به هواداری خرده بگیریم که سنگی پرت کرده یا آشوبی به پا کرده یا دیگرانی هم مسئول وضعیت آشفته و ناهنجار امروز فوتبال هستند؟
به چند هفته قبل از نیمهنهایی خونین اصفهان برگردیم؛ به روزهایی که لیگ برتر هفتههای پایانیاش را سپری میکرد. در چند ورزشگاه آشوب به پا شد؛ نقش جهان اصفهان، یادگار امام تبریز و آزادی تهران. برخوردی شد؟ نه! کسی تنبیه شد؟ هرگز! جریمهای در نظر گرفته شد؟ کم. ارکان ریز و درشت انضباطی و اخلاقی فدراسیون فوتبال به کسی تشری، نیشی یا کنایهای زدند؟ اگر دیدید به ما هم بگویید!
فدراسیون فوتبال دم و دستگاه طویلی برای رسیدگی به این طور مسائل دارد و چندین حقوقدان و قاضی دادگستری در آنها برای اجرای عدالت مشغولاند تا وضع فوتبال به اینجا نکشد اما انگار این سیستم عریض و طویل هم کافی نیست!
هر چه مدیران فدراسیون فوتبال – برای ماندن در پست یا نگرانی از تعلیق فوتبال ایران – اصرار میکنند که فدراسیون مستقل از دولت است و هیچ نهادی خارج از فوتبال حق ندارد در مسائل آن ورود کند، الان چگونه است که این فدراسیون و مدیران مستقلش توان برخورد جدی با متخلفان آشکار را ندارند. شاید هم دارند ولی نمیخواهند.
باید از عزیزان حقوقدان سئولنشین پرسید که چگونه است که وقتی یک بازیکن شلوار گلدار میپوشد، بدون آنی درنگ، محرومش میکنید و تا میتوانید پروندهاش را سنگین میکنید که اصلاً فرار را بر قرار ترجیح دهد و برود اما درباره سنگی که چشمی را درآورده سکوت میکنید؟ آیا پای ارتباطهای فراقانونی در میان است؟ یا میترسید با جدی برخورد کردن، کسی از شما ناراحت و دلخور شود؟
درباره برخوردهای فدراسیون با فجایع اخلاقی رخ داده در ورزشگاهها در هفتههای پایانی لیگ برتر، ذهن خوشبین میپندارد که فدراسیون فوتبال از لکهدار شدن آبرویش نزد هواداران پرشور تیمهای بزرگ میترسد اما ذهن بدبین شک ندارد که این میان، دستهای پنهان آدمهای بانفوذی وجود دارند که نمیگذارند کار درست انجام شود.
ما نه میخواهیم سادهلوحانه، خوشبین باشیم و نه دوست داریم، غیرمنصفانه بدبین شویم اما یکی باید پاسخ درستی به ما بدهد.
از فدراسیون گفتیم و نوشتیم اما آیا وقتی در ورزشگاه بینظمی رخ میدهد و سنگی پرواز میکند و چشمی خونین میشود، فقط فدراسیون مقصر است؟ نقش فدراسیون با وضع قوانین درست برای پیشگیری قبل از بازی و صدور احکام جدی و درست برای تنبیه خاطیان، بعد از بازی روشن و واضح است و باید پرسید که چرا این نقش به درستی ایفا نمیشود اما در هنگام برگزاری بازی، نهادهای دیگری هم مسئولاند و نباید از نقششان غافل شد.
برای آشنایی با این نهاد مسئول و خیلی وقتها غیر پاسخگو، نگاهی دوباره به بازی پرسپولیس و سپاهان در هفتههای پایانی لیگ برتر در ورزشگاه آزادی بیندازید؛ جایی که برخی از مأموران یگان انتظامی مستقر در ورزشگاه با دخالت بد هنگام و نادرست روی سکوی سپاهانیها به جنجال و آشوب دامن زدند. این مساله و نیز ناهماهنگی که معمولاً این نهاد با برگزارکنندگان مسابقات دارند و نتیجهاش حضور هزاران هوادار بدون بلیت در ورزشگاهها میشود، از عوامل ناهنجاری در فوتبال ایران است.
شاید بخش بزرگ این مشکل را بشود با آموزش نیروهای انتظامی با اصول کار در محیط ورزشی و ورزشگاههای فوتبال به راحتی حل کرد. این کاری است که در تمام کشورهای بزرگ صاحب فوتبال رخ داده و مشکلات زیادی را حل کرده است. کمی سعهصدر مقامات انتظامی و تلاش و همکاری فدراسیون فوتبال را میطلبد تا این مهم به انجام برسد.
افسوس و دریغ که کار فوتبال ایران به اینجا رسیده که باید به هواداران توصیه کنیم در ورزشگاهها مراقب جان و مال خود باشید. پس باید گفت، فدراسیون، سازمان لیگ، کمیته اخلاق، کمیته انضباطی، یگان ویژه و حتی رسانهها و هر که مسئول است، باید زودتر کاری کنند. باید تا خدای نکرده کسی جانش را از دست نداده، کار درست را انجام دهند.