اتفاقات رخداده در بازی شب گذشته تیمهای پرسپولیس و سپاهان این مسأله را نشان داد که فرهنگ هواداری در فوتبال ایران به فرهنگ هوادارنمایی تغییر کرده و تماشاگران دیگر یاور تیم خود نیستند بلکه برای انتقام از یکدیگر در ورزشگاهها حاضر میشوند.
شب گذشته فینال دور برگشت لیگ برتر بین تیمهای پرسپولیس و سپاهان برگزار شد اما در نهایت این بازی با وجود همه حاشیهها و درگیریهای داخل زمین با تساوی بدون گل به پایان رسید تا کماکان وضعیت قهرمان لیگ برتر نامشخص باشد و به نظر میرسد تا هفته پایانی هیچ تیمی نتواند قهرمانی خود را از پیش مشخص شده بداند. این بازی با وجود همه حاشیههای درون زمین و بیرون از آن به پایان رسید، اما اتفاقات تلخی نظیر مصدومیت بیش از 200 هوادار و فوت یک نفر همراه شد و به نظر میرسد این مسئله نیازمند بازنگری جدی در همه ارکان فوتبال از فرهنگ هواداری گرفته تا نحوه برگزاری بازی را میطلبد.
* فرهنگ هوادارنمایی بیداد میکند
از ساعت 15 روز گذشته هواداران پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه علیه یکدیگر رکیکترینفحاشیها را انجام میدادند و این در حالی است که نزدیک به 5 ساعت به آغاز بازی مانده بود و این مسائل نشان از اتفاقات تلختری میداد که در جریان بازی همه شاهد آن بودیم. در این بین به نظر میرسد دیگر کسی نمیتواند این جمله کلیشهای را به کار ببرد که ما بهترین هواداران دنیا را داریم چرا که افراد حاضر در ورزشگاه آزادی برای جان یکدیگر هم ارزش قائل نبودند و با انواع و اجسام سخت مثل آهن و سنگ همدیگر را نشانه میگرفتند که ماحصل آن بیش از 200 مصدوم در ورزشگاه آزادی بود. در این بین اقدام تأسفبار کتمان واقعیت از سوی مدیران فوتبالی است و آنها در کمال تعجب خود را به ندیدن میزنند تا باز زدن حرفهای هوادار پسندانه واقعیت را تکذیب کنند.همین تکذیب واقعیت کار را به جایی رسانده که دیگر جان انسانها در ورزشگاه برای مردم مهم نیست و حتی به قصد آسیب رساندن به یکدیگر با هم درگیر میشوند. در این شرایط عجیب بحث حضور خانوادهها در ورزشگاه یک امر محال و نشدنی است چرا که شرایط بگونهای شده که کسی که به استادیوم میرود نمیتواند از بازگشتش به خانه مطمئن باشد!
* استادیوم ورزشی یا محفلی برای استعمال موادمخدر؟!
مدتهای طولانی است که هواداران برای ورود به ورزشگاهها مورد بازرسی بدنی از سوی مأموران قرار میگیرند تا مبادا اجسام غیرمجاز توسط آنها به سکوها برده شود اما چند وقتی است که این اتفاق حتی برای خبرنگاران هم رخ داده و آنها که آیدیکارت مورد تأیید حراست وزارت ورزش و سازمان لیگ را هم در اختیار دارند اما مورد بازرسی بدنی قرار میگیرند. بارها اتفاق افتاده که به خبرنگاران اجازه بردن ادکلن و چیزهایی از این دست به داخل ورزشگاه داده نمیشود اما در کمال تعجب و با وجود دقت نظرهایی که در این زمینه انجام میشود در بازهای مختلف شاهد هستیم که برخی از هواداران که شاید تعدادشان کم هم نباشد انواع و اقسام موادمخدر صنعتی و حتی سنتی را با خود به ورزشگاه میآورند و آزادانه روی سکوها به استعمال این مواد میپردازند. این در حالی است که فیفا و کنفدراسیونهای زیرمجموعه آن حتی برای استعمال سیگار در ورزشگاهها هم اخطار دادند و جریمه میکنند، اما در ورزشگاههای داخلی شاهد هستیم که عدهای آزادانه به استعمال موادمخدر میپردازند به طوریکه بوی حاصل از آن در بازیهای متعدد به مشام خبرنگاران هم میرسد. مشخص نیست که چطور این افراد میتوانند با وجود همه سختگیریهایی که در این خصوص انجام میشود میتوانند با خود موادمخدر به استادیوم بیاورند. در بازی شب گذشته پرسپولیس و سپاهان هر چقدر در زمین بازی شاهد فقر گلزنی بودیم اما روی سکوها و از سوی عدهای از هواداران «گُل»های زیادی زده شد!
* هوادارنمایی جزئی از فوتبال ما شده است
تا پیش از این هر بار اتفاق ناگواری در ورزشگاهها رخ میداد صحبت از این بود که اینها بخشی از هوادارنماها هستند اما این لاپوشانی حقیقت باعث شده تا در سالهای اخیر شاهد باشیم که این به اصطلاح هوادارنماها تبدیل به بخش قالب تماشاگران حاضر در استادیوم شدهاند و به نظر میرسد که راهکاری هم برای حل آن در نظر گرفته نمیشود. این مسئله فقط مربوط به تهران یا تبریز نیست بلکه شاهد هستیم که در همه ورزشگاهها اتفاقات تلخی رخ میدهد که نشان میدهد دیگر جان انسانها هم مهم نیست. هنوز از نابینا شدن یک سرباز، یک هوادار در فینال جامحذفی و ... زمان زیادی نگذشته و داغی که بر دل خانوادهها مانده سرد نشده است اما شاهد هستیم که این خشم و کینه هواداری که شاید متأثر از جامعه امروزی باشد باعث شده تا فرهنگ هوادارنمایی در ورزشگاههای ما بیداد کند. متاسفانه این موضوع حتی در فضای مجازی هم بیداد میکند. لشکر کشیهای مجازی و فضای فحش و تهدید در صفحات مجازی این روزها به بالاترین حد خود رسیده و حتی شاهد آن هستیم که بازیکن یا برخی از هواداران شروع به تهدید بازیکنی خاص یا هواداران میکنند. در این وضعیت برگزاری مسابقه فوتبال به چه قیمتی خواهد بود؟ آیا ارزش ریختن خون از بینی یا سر کسی را دارد؟
* مماشات با ناهنجاریها تا کجا؟
متأسفانه در سالهای اخیر کاملاً دیده شده که به جای برخورد با پدیدههای شومی که در ورزشگاهها رخ میدهد برخورد جدی صورت نمیگیرد و حتی در خیلی از موارد مصلحتاندیشی جای برخورد با حقیقت را میگیرد. در روزهایی که شاهد هستیم برای صدور یک رأی انضباطی حتی پای سیاسیون هم به فوتبال باز میشود مشخص است که نباید منتظر اجرای عدالت ماند. وقتی یک نماینده از رفتارهای خشن و تحریکآمیز هواداران یک تیم حمایت میکند و آن را میستاید دیگر نباید منتظر برخورد قاطع با این ناهنجاریها بود. وقتی کمیته انضباطی برای صدور یک رأی به ناچار مصلحت را در نظر میگیرد مشخص است که دیگر نمیتوان منتظر اجرای دقیق عدالت بود و در این شرایط شاید برخیها برای خود مصونیتی در نظر بگیرند و این موضوع باعث میشود تا آنها اقدامات عجیب خود را ادامه دهند. روز گذشته به دلیل شرایط نامساعد روی سکوها، داور بازی پرسپولیس و سپاهان قصد نداشت در سوت خود بدمد اما 2 ناظر بازی با عصبانیت از داور بازی میخواستند تا سوت آغاز بازی در آن شرایط بحرانی زده شود. آیا انجام یک بازی فوتبال ارزش جان انسانها را دارد؟ چرا یک بار برای همیشه نباید مقابل این بداخلاقیها ایستاد؟ شاید پاسخ به این سوالات بتواند گوشهای از این غبارآلودگی حاکم بر فوتبال را شفاف کند؛ البته شاید!