سرمربی تیم فوتبال نساجی با برسی عملکرد هشت ساله کیروش در فوتبال ایران، عنوان کرد، سرمربی سابق تیم ملی بیش از مسائل فنی، روی موضوعات مدیریتی تمرکز داشت.
مجید جلالی درباره عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا اظهار کرد: ما در این جام ملتها تیمی آماده مسابقات کردیم که بعد از تیم سال 1996 بهترین تیم ملی بود. یعنی از نظر تکنیکی، ظرفیت بازیکنان، سطح آمادگی و اردوهایی که داشتیم، تیم خوبی را آماده کرده بودیم. با توجه به تعطیلات لیگ، برای آمادهسازی تیم ملی و ثبات در حوزه مربیگری تیم ملی، واقعاً امسال شرایط خوبی را داشتیم. تیم ما آماده قهرمانی بود و بازیهای خوبی انجام دادیم اما وقتی به روزهای سخت رسیدیم، نتوانستیم عملکرد خوبمان را ادامه بدهیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا جام ملتهای آسیا برای فوتبال ایران درست آوردی داشت یا خیر، گفت: باید برسی کنیم ببینیم از چه نقطهای حرکت کردیم و به چه جایی رسیدیم. اگر این موضوع قابل شناسایی باشد میتوانیم پاسخ روشنی به این سوال بدهیم اما شما میدانید این مسائل در فوتبال ما مسئله روشنی نیست که از کجا شروع کردیم و حالا به کجا رسیدهایم و ببینیم آیا دست آوردی داشته است یا خیر. به نظر من جام ملتهای آسیا برای ما دستاوردی نداشته است چون فقط میخواستیم قهرمان بشویم. حتی در صحبتهای آقای تاج شنیدم هدف ما قهرمانی بوده است پس بنابراین وقتی به این هدف نرسیدیم پس دستاوردی نداشتهایم اما اگر میخواهیم بدانیم حاصل کار آقای کیروش توشهای برای آینده ما داشته است یا نه، باید بگذاریم زمان بگذرد تا ببینیم چه چیزی به دست آوردهایم.
جلالی در ادامه درباره عملکرد کیروش طی هشت سال حضور در فوتبال ایران و اینکه آیا او اشتباهی در عملکرد خود داشته است یا خیر، تصریح کرد: کیروش وارد کشوری شده بود که فهمیده بود در این کشور خیلی به آینده اهمیت نمیدهند. او کامل این موضوع را فهمیده بود. این موضوع را چه از صحبتهای مسئولین و یا حتی افکار عمومی فهمیده بود. او به این نتیجه رسیده بود اینجا خیلی به آینده اهمیت نمیدهند و به نتایج زودگذر خیلی اهمیت میدهند. بنابراین کارش را بر همین اساس برنامهریزی کرد. با توجه به این موضوع کیروش تمرکز خود را روی مسائل مدیریتی گذاشت. یعنی روشی را به کار برد که بازیکنان بیشتر به او وابسته بشوند و رسانهها و افکار عمومی کامل قبول کنند. این مسائلی بود که کیروش روی آن خیلی کار کرد اما روی مسائل فنی خیلی کار نکرد. کیروش بحرانهایی که خود ساخته به وجود میآورد مثل درگیری با برخی مربیان و یا درگیری با دبیر فدراسیون و یا سر مساله ایفمارک، که در این جنگها هم پیروز میشد. یعنی اگر کیروش با وزیر جنگ میکرد وزیر را برکنار میکردند و یا اگر دبیر فدراسیون مقابلش بود، او را برکنار میکردند.
وی افزود: البته برخی از این دعواهایی که کیروش وارد آن میشد به خاطر منافع تیم ملی بود اما بعضی از آنها به خاطر منافع شخصی بود. به طور مثال دعوایی که با سازمان لیگ داشت که تقویم مسابقات با میل ایشان باشد که این موضوع کار لیگ را سختتر کرده بود اما با این حال به خاطر منافع تیم ملی این دعوا رخ میداد اما وقتی کی روش با یک مربی باشگاهی درگیر میشد، به خاطر منافع شخصی بود چون دیگر منافع ملی مطرح نبود.
او در بخش دیگر صحبتهایش در پاسخ به این سوال که نقطه عطف کیروش در فوتبال ایران کجا بود، ادامه داد: به نظر من بهترین اثر گذاری که کیروش در فوتبال ایران داشت، این بود که با بازیکن سالاری مبارزه کرد و بساط این مساله را کاملاً جمع کرد. او در موضوع بازیکنان سالاری در مقدماتی جام جهانی سال 2014 به خوبی عمل کرد و نشان داد با هیچ بازیکنی تعارف ندارد. اوج کار کیروش دقیقاً همین جا بود که باعث بزرگی او شد. برای همین است که می گویم او اقداماتی که در حوزه فنی کرد خیلی قویتر از مسائل فنی بود. البته مسائل دیگری هم بود باعث محبوبیت کیروش در بین بازیکنان شده بود. به طور مثال در یکی از برنامههای تلویزیونی بازیکنان میگفتند کیروش تلاش زیادی انجام میداد که پاداش بازیکنان کامل پرداخت شود. پس کیروش جامعه شناس خوبی است که میداند چگونه در بین بازیکنان نفوذ کند تا بازیکنان هم برایش جان بدهند. در صورتی که فوتبال حرفهای اینگونه نیست اما کیروش به خوبی متوجه شده بود فوتبال ایران در کجا نقص دارد که وارد شود. کیروش به خوبی میدانست مسئولین ما چه خصوصیاتی دارند، میدانست چگونه باید پول و امکانات بگیرد. من شاید به عنوان یک مربی ایرانی این روشها مورد پسندم نباشد اما با خود فکر میکنم مگر گرفتن امکانات راه دیگری جز راهی که کیروش رفت، داشت؟
جلالی درباره مسائل فنی تیم ملی زیر نظر کیروش گفت: کیروش روشی را به تیم ملی آورد که ما با اتکا به آن مقابل تیمهای بزرگ تاب بیاوریم و تیمهای بزرگ را اذیت کنیم. یعنی کاری کند که تیم ملی فوتبال ایران لقمه راحتی برای آنها نباشد اما به همان اندازه هم مقابل تیمهای هم سطح آسیب پذیر بود. بنابراین میتوانم بگویم در حوزه فنی خوب عمل نکرد.
وی همچنین به نقاط ضعف کیروش اشاره کرد و گفت: او در مقابل هر کنشی میخواست یک واکنشی نشان دهد. هیچ وقت به این فکر نمیکرد که این واکنش آیا در سطح همان کنش است یا نه؟ او خیلی به این مسائل توجه نکرد. اگر کیروش در کنار کارهای مدیریتی که انجام میداد، روی مسائل فنی تمرکز خاصی میگذاشت، موفق تر عمل میکرد. ما در جاهای حساسی که به توان فنی بیشتری نیاز داشتیم واقعاً کم میآوردیم.
سرمربی تیم فوتبال نساجی مازندران اضافه کرد: باید قبول کنیم کیروش نسلی را به فوتبال ایران معرفی کرد که میتواند 5 سال دیگر برای تیم ملی بازی کند. اما این کار را مربیان قبلی مثل آقای مایلیکهن هم انجام دادند پس نمیتوانیم بگوییم این دستاوردی برای فوتبال ملی ماست. اما آن چیزی که به عنوان کار خوب از کیروش باید از آن یاد کنیم این است که او نشان داد اگر یک مربی تیمش را خوب مدیریت کند و جلوی بازیکن سالاری را بگیرد، آن مربی میتواند موفق باشد. زمانی که کیروش را آوردیم نگاهی به آینده نداشتیم و فقط گفتیم برویم و قهرمان بشویم بنابراین او هم برنامه خود را بر اساس خواسته ما طراحی کرد. اگر در بلندمدت چیزی را به دست نیاوردیم تقصیر کیروش نیست بلکه انتخاب غلط خودمان بود.
جلالی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر چه کسی بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی است و اینکه آیا نامی بزرگ روی نیمکت تیم میتواند به ما کمک کند یا خیر؟ گفت: اگر فکر میکنیم یک نفر میتواند فوتبال ایران را نجات دهد، سخت در اشتباهیم. باید نگاه بلند مدتی داشته باشیم نه اینکه فکر کنیم یک نفر بیاید و همه چیز را درست کند. باید یک برنامه ریزی بلند مدت انجام بدهیم و بعد بر اساس آن ببینیم آیا مربی خارجی بزرگ به درد ما میخورد یا مربی داخلی میتواند برنامه ما را اجرا کند.