من فکر نمیکنم که ما یک شرکت هوایی به نام الاتحاد داشته باشیم یا الامارت یا ترکیش ایرلاین! چون اینها سرمایههایی دارند که میتوانند باشگاههای خیلی خوب دنیا را بخرند و خصوصی کنند. نمیدانم الان باید راست و محکم بگویم مگر نیشکر هفتتپه که این همه وقت دست آدمهای مختلف افتاده و خصوصی شده به کجا رسیده. ببینیم پروسه خصوصیسازی در کشور ما چه سرانجامی داشته و تجربه ما از روند خصوصیسازی به کجا رسیده است؟ ما میتوانیم نیشکر هفتتپه را خصوصی کنیم و دست آخر هم کارگرانش حقوق خود را مطالبه کنند ولی اگر پرسپولیس و استقلال را خصوصی کنیم و تجربهای که از خصوصیسازی داریم به اینجاها کشیده شود، جوابگوی هواداران میلیونیاش هستیم؟
واقعا تعداد معدودی باشگاه در دنیا وجود دارد که سوددهی دارند. بگذریم از باشگاههایی که واقعا در حد 600، 700 میلیون یا یک میلیارد یورو بدهکارند. ولی تعداد محدودی آخر فصل وقتی بیلانشان را میدهند، سودهای نه چندان بزرگ ولی مختصری دارند که میتوانند برای فصل آیندهشان آن سود را دوباره برای خرید بازیکنان جدید سرمایهگذاری کنند. وقتی دولت دست به چنین کاری میزند و اعلام میکند استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی دادهایم باید این مساله جدی باشد. یعنی این طور نباشد که حرفی بزنیم و ایرادی هم نداشته باشد که زدیم.
یک وقت میخواهیم خط آهن یا شرکت پست را خصوصی کنیم که با فوتبال متفاوت است. ما نه با پست میخواهیم برویم مقایسه دهیم و نه با خط آهن بلکه موردی را میخواهیم خصوصی کنیم که این مورد شکست و پیروزی هفتگی دارد. اگر پرسپولیس دوباره به فینال باشگاههای آسیا برسد برای یک بخش خصوصی میتواند درآمدزا باشد. ولی مساله این است که فوتبال یک دوران صعود دارد و یک دوران افول و بخش خصوصی بهراحتی وقتی موردی سودآور نباشد آن را زمین میگذارد. این خصوصیسازی دیگر قندوشکر هفت تپه نیست بلکه موردی است که سودآوری صد درصد باید داشته باشد وگرنه ضرر عمدهای متوجه همه مردم میشود. البته اگر این دو شرکت متعلق به نهادهای دیگر غیر از وزارت ورزش بود به جای خصوصیسازی، آن را در خود نهادهایی که داریم به مزایده بگذاریم برای این که واقعا شاید برای یک یا دو فصل یک منبع خیلی بزرگ پول در دسترس باشد. باید خیلی مطمئن باشیم که این پولها شسته شده نباشند.
حساب کنیم بخش خصوصی چقدر باید پول پرداخت کند. غیر از این خرج سالانه این دو باشگاه را برآورد کنیم. ببینیم که آیا بخش خصوصی سودآوری در کشور داریم که سالانه این مقدار پول بگذارد و به همان نسبت هم پول دربیاورد. آیا یک چنین بخشی وجود دارد؟ ما استقلال و پرسپولیس را دوست داریم و این دو قسمت عمده فوتبال کشور ما هستند. آنها هم که فوتبالی نیستند برایشان حسابهای دختر شیرفروش خیلی راحت است ولی ما با استقلال و پرسپولیس حسابهای دختر شیرفروش را انجام نمیدهیم بلکه باید حسابهایمان صد درصد درست باشد و مطمئن باشیم در کشوری که پروسه خصوصیسازی همیشه دردسرآفرین بوده، خصوصیسازی دو باشگاه فوتبال کشور، توسط ارگانهای مختلف صد درصد محاسبه شده باشد و به همین دلیل بهتر است روراست با دولت صحبت کنیم. اکثر کارهایی که ظرف 6 سال گذشته در حوزه اقتصادی انجام شده به اذعان دولت با اشتباهاتی همراه بوده است. خصوصیسازی هم یک حرکت در سیستم اقتصادی است و نه یک حرکت سیاسی و سیستم اقتصادی ما عملکرد مناسبی نداشته است. پس چرا دست به این کار میزنیم؟
به نظر میرسد اگر استقلال و پرسپولیس دولتی بمانند و به نهادهایی که دستشان به دهانشان میرسد و میتوانند از پس اداره این دو باشگاه برآیند واگذار شود، بهتر و صحیحتر است. بودجه ورزش هر جای دنیا وقتی بحران اقتصادی باشد، کم میشود. مثلا شرکت مس که تیمهای زیادی دارد و پول خوبی هم خرج میکند یا همراه اول میتوانند پرسپولیس را اداره کنند. سوال اینجاست که چه بخش خصوصی بزرگتر از صنایع فولاد است؛ در حالی که هنوز نتوانسته مثل این دو تیم را بسازند. این دو تیم قلب مردم است و اگر میخواهیم این قلب را عمل کنیم باید مطمئن باشیم که نمیایستد. در این صورت کل فوتبال ایران را خراب کردیم و راه برگشتی هم نداریم.»