(( بابا اهواز همیشه جنگه ))
شنبه 31 شهریور ماه به ایستگاه راه آهن دنبال همسر و فرزندانم رفتم که از اهواز در حال برگشت به تهران بودند وقتی در آنجا از زمان ورود قطار به ایستگاه پرسیدم مخاطب من بلافاصله گفت : از کشته های اهواز چه خبر ؟ گفتم چه می گویی ؟ گفت مگر از حادثه تروریستی یک ساعت قبل اهواز خبر نداری ؟ دیگر نفهیدم چه می گفت گیج شده بودم و در این حالت ناخواسته خاطرات نحس و شوم 31 شهریور 59 برایم تداعی شد که می خواستم برای کلاس بندی تایم عصر پایه اول به دبستان مخصوص کیانپارس اهواز ( شهید نجات الهی ) با دوستانم بروم که هواپیماهای دشمن بعثی بر فراز شهرم ظاهر شدند و آنرا بمباران کردند و مردمی را که نمی دانستند جنگ چیست را به خاک و خون کشیدند و هیچگاه آن روز و آن سال بچه های اهواز به مدرسه نرسیدند ، همچنین یاد حملات تروریستی بانک سامان ، خیابان نادری و فلکه سه دختران اهواز و . . . در سال 84 افتادم که دهها همشهری و هموطن یا در خون خود غلطیدند یا مظلومانه سوختند ، ناگهان صدای پسرم مرا به خود آورد که سلام کرد و گفت بابا فهمیدی اهواز جنگ شده ، او را بوسیدم و گفتم آره بابا اهواز همیشه جنگه !
و واقیت تلخ همین است که از 31 شهریور 59 تا به امروز اهواز همیشه درگیر جنگ بوده فقط نوع آن تفاوت داشته ، 8 سال جنگ تحمیلی و کشته شدن چند هزار مرد و زن و کودک و رزمنده و آواره شدن دهها و صدها هزار نفر با دهها مشکل خانوادگی و فرهنگی و . . . در دوران بازسازی ، جنگ بر سر بودجه ها و هزینه هایی که گم شدند و حق واقعی خوزستان و اهواز ادا نشد ، جنگهای قومی و خانوادگی در این سالها ، جنگها و حوادث تروریستی از سوی عناصر خودفروخته و خائن ، جنگ انتقال آب کارون در عصر بی آبی اهواز ، جنگ هوا و ریزگردها و نهایتا جنگ بیکاری و اعتیاد و فسادهای گوناگون تا 31 شهریور امسال که عزای دیگری برای مردم خوزستان و اهواز همیشه قهرمان و مقاوم بود .
خوزستان و اهواز در همه ادوار تاریخی و با تمدنی چندهزار ساله همیشه نسبت به ایران و ایرانی ادای دین کرده و خوزیها یکی از اصیل ترین اقوام ایرانی بوده و هستند ولی متاسفانه در اکثر ادوار تاریخی خصوصا در این 150 سال اخیر مورد کم لطفی واقع شدند که البته عوامل مختلفی در آن دخیل بوده است ، جدا از مسئله وجود اقوام مختلف خوزی و مرزنشینی ، نگاه به خوزستان همیشه انتفاعی بوده ، منابع و نیروی انسانی و مصائب و مشکلات برای خوزستان ولی انتفاع و استفاده آن برای سایر مناطق که همین مسئله ناخواسته مشکلات امنیتی بسیاری را برای خوزستان به ارمغان داشته و متاسفانه مسئولین لشکری و کشوری حتی با اصالت خوزستانی و مسئولین استانی و محلی نه تنها در امر تدبیر این مشکل عاجز بوده اند بلکه با عملکرد خود به آن دامن هم زده اند ، و از این بی تدبیری ، تفکرات خائنانه و تجزیه طلبی و نیروهای معاند امثال وهابیت با حمایت نیروهای مرتجع عرب منطقه در این سالها بیشترین استفاده را در جهت نیل به اهداف پست و پلید خود برای ضربه زدن به مردم برده اند ، به چه گناهی مردم اهواز و خوزستان نباید یک روز خوش داشته باشند ، آیا مسئولین عالی رتبه کشور نمی دانند چنین استانی با هجمه ای از مشکلات و نارسایی ها ، استاندار با تجربه و باکفایت و با قدرت می خواهد ؟ آیا استانداری خوزستان طرح کاد مدیران جوان و بی تجربه است ؟ آقای شمخانی عزیز شما که مسئول امنیت کل کشور هستید چرا از شهر و و محله خود غافل شده اید ؟ اگر سایر استانها بزرگانی همچون سردار رشید و سردار محسن رضایی و دهها مسئول تراز اول کشوری و لشکری داشتند آیا وضعشان واقعا این بود ؟ بارها در سایر نوشته هایم به عدم همبستگی اقوام مختلف خوزی و عدم همراهی مسئولین استان در این زمینه با مردم اشاره کرده ام که متاسفانه بعضی اوقات ، مسئولین هم در مسائل قومی غرق و یا جوگیر شده و ناخواسته شکاف همبستگی را عمق داده اند.
خوزستان و اهواز نیازمند آرامش و امنیت است ،نیروهای امنیتی استان می بایست چشمانشان بیناتر باشد اگر کوتاهی در امر امنیت روز رژه مسجل شود باید با مقصران آن برخورد شود و همچنین جهت اقدام بازدارنده و انتقام خون مردم ، اشد مجازات برای تروریستهای کور دل در نظر گرفته شود و هر صدای تجزیه طلب و تفکر خائنانه را در نطفه خفه کرد ،
مردم اهواز در روز رژه در راستای حمایت از نیروهای مسلح امده بودند که به جنگ و خونریزی نه بگویند و در این راه مظلومانه 25 شهید و بیش از 60 جانباز تقدیم کردند که مردم ایران و رهبر معظم با مردم اهواز ابراز همدردی کردند ، باشد که جنگ برای همیشه از اهواز و هر نقطه از کشور رخت ببند و صلح و آرامش و مهربانی جایگزین همیشگی آن شود .
یا علی
علی بدیع