محمدرضا یزدانیخرم سالها ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشت و توانست عملکرد قابل توجهی در این فدراسیون داشته باشد، تا جایی که بسیاری از اهالی والیبال از او به عنوان مدیری که معمار والیبال ایران (بوگانیکف) را استخدام کرد، یاد میکنند.
یزدانیخرم مدتی را هم رئیس فدراسیون کشتی بود. با او گفتوگویی در خصوص موضوعات مختلف ورزش ایران انجام دادیم که مهمترین سوژه اش انتقاد از مدیریت داورزنی در معاونت وزرارت ورزش است.
شما سالها ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشتد. وضعیت حال حاضر این فدراسیون را چطور میبینید؟
زمانی که آقای داورزنی از فدراسیون والیبال رفت و آقای ضیایی جانشین او شد در این فدراسیون یک نحول عجیبی شکل گرفت. خیلی از افرادی که مدتها در فدراسیون والیبال بودند کنار گذاشته شدند و افراد جدیدی به فدراسیون آمدند که این مسئله می تواند بار سنگینی را روی دوش فدراسیون بگذارد.
خیلیها اعتقاد دارند موفقیتهای والیبال ایران در چند سال گذشته به خاطر برنامهریزیهایی بوده که زمان ریاست شما در فدراسیون والیبال صورت گرفته بود.
در آن زمان ما از ایوان بوگانیکوف خواستیم که استعدادیابی کند. چون اعتقاد داشتم اگر این کار انجام نشود ما محکوم به شکست خواهیم بود. آموزش صحیح نوجوانان در والیبال اهمیت زیادی دارد و باید همین الان هم این کار با جدیت بسیار بیشتری انجام شود. در غیر این صورت از والیبال روز دنیا عقب میفتیم. برنامهریزی ما در والیبال این گونه بود که خودمان را برای حضور در میادین جهانی محک زدیم و دیدیم که میتوانیم در والیبال دنیا حرفی برای گفتن داریم اما ماندن در این سطح نیازمند امکانات و بودجه بسیار بیشتری است.
یک بار آقای داورزنی در مصاحبهای عنوان کرد که بوگانیکوف نقشی در موفقیتهای اخیر والیبال ایران نداشته است.
حتما آقای داورزنی متوجه نبوده، در غیر این صورت این اظهارنظر را انجام نمیداد. ایوان از بزرگان والیبال روسیه بود که به ایران آمد. وقتی او به ایران آمد انتظار داشت که سرمربی تیم ملی شود اما آقای هاشمیطبا از ما خواست که مثل روسیه در رده پایه سرمایهگذاری کنیم. بوگانیکوف به دنبال تاسیس مدارس والیبال بود که نتوانستیم این کار را انجام دهیم اما به جای آن در 20 استان کشور کلاسهای والیبال را برپا کردیم. بوگانیکوف زحمات زیادی برای والیبال ایران انجام داد اما متاسفانه این کارها در حال حاضر انجام نمیشود. در 10 سال گذشته حتی یک پاسور هم نتوانستند بسازند. در آن زمان هم پاسورهای تیم ملی سعی میکردند رقیبی در تیم ملی نداشته باشند اما ما برای آنها رقبای زیادی پیدا کردیم چون اعتقاد داشتیم تیم ملی جای انحصارطلبی نیست.
عملکرد آقای داورزنی را در طول دوران حضورش در فدراسیون والیبال چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از خصوصیات مثبت آقای داورزنی این بود که راه ما را ادامه داد. البته داورزنی را من به فدراسیون آورده بودم و او بازرس فدراسیون بود. اشتباهی هم که آقای داورزنی انجام داد این بود که به جای کارهای زیربنایی از تیم آمادهای که ما آن را ساخته بودیم استفاده کرد.
از شما به عنوان معمار والیبال ایران یاد میشود و به آقای داورزنی هم لقب معمار نوین والیبال ایران داده شده. بالاخره کدام یک از شما معمار والیبال ایران هستید؟
آقای داورزنی که بدش نمیآید چنین لقبی به او داده شود اما تحول در والیبال ایران توسط من انجام شد. اگر زیرساختهای فعلی را ما نمیساختیم که والیبالی نداشتیم. در آن زمان سالن والیبال ما یکی از مجهزترین سالنهای تمرین دنیا بود. والیبال مدرن در زمان حضور من به ایران آمد. برای این کار هم از تجربیات روسها استفاده کردیم و تیمهای نوجوانان و جوانان روسیه مرتب در ایران بودند و بازیهای تدارکاتی زیادی با آنها انجام دادیم.
در انتخابات فدراسیون والیبال از آقای ضیایی حمایت نکردید. این عدم حمایت شما دلیل خاصی داشت؟
آقای ضیایی شخصیتی نیست که بتواند در والیبال ایران موفق باشد چون از والیبال شناختی ندارد. در حال حاضر هم مشکلات زیادی دارد و متاسفانه در تصمیمی عجیب افراد خبره فدراسیون را کنار گذاشت. آقای نعمتی، نفر و ... از سرمایههای فدراسیون والیبال بودند و میشد از تجربیات آنها استفاده کرد.
آینده والیبال ایران را چگونه میبینید؟
من آینده خوبی را برای والیبال ایران نمیبینیم چون آقای ضیایی تجربه کافی را برای ریاست این فدراسیون ندارد. ضمن این که سایر مسئولان فدراسیون هم افرادی قوی و کارآزموده نیستند اما من از بزرگان والیبال ایران استفاده میکردم. در حال حاضر منظمی دبیر فدراسیون والیبال است، او پسر خوبی است اما برای این کار بیتجربه است و زمان زیادی طول میکشد تا منظمی بتواند به عنوان دبیر فدراسیون عملکرد موفقی داشته باشد.
داورزنی برای این که به وزارت ورزش برود از ریاست فدراسیون والیبال کنارهگیری کرد، چرا او چنین تصمیم گرفت؟
آقای داورزنی چون دیگر توانایی اداره فدراسیون والیبال را نداشت قید ریاست این فدراسیون را زد، او احساس میکرد والیبال دیگر نمیتواند موفق باشد و نسل طلایی والیبال ایران هم روزهای پایانی خودش را سپری میکند.
دلتان برای حضور در فدراسیون والیبال تنگ نشده؟
برای من فرقی ندارد در کدام پست فعالیت کنم. من را به زور به فدراسیون کشتی فرستادند در حالی که به رشته کشتی بیعلاقه بودم اما چون باید در بازیهای آسیایی شرکت میکردیم و روی مدالهای کشتی حساب زیادی باز کرده بودند من را به فدراسیون کشتی فرستادند. خوشبختانه همه مدالهای کشتی را کسب کردیم.
در حال حاضر انتقادهای زیادی از عملکرد آقای داورزنی در وزارت ورزش میشود، این انتقادها را تا چه حد درست میدانید؟
به هر حال میزان توانایی آقای داورزنی مشخص است و معاونت وزیر ورزش هم پست مهمی است و باید سایر مدیران ورزشی از معاون وزیر ورزش تمکین کنند اما او در حدی نیست که معاونت وزارت ورزش را بر عهده بگیرد متاسفانه با یک آییننامه اشتباه باعث شد خیلی از مدیرانی که بالای هفتادسال سن دارند از ورزش بروند. این مسئله خیانت به ورزش است چون هفتادسالگی بهترین زمان برای مدیریت فدراسیونهای ورزشی است. در حال حاضر فدراسیونها از افراد متخصص خالی شده است.
انتقادی که به آقای ضیایی می شود این است که وی مشاوران خوبی ندارد و تنها یک مربی اهل ارومیه به او مشاوره می دهد.
این گونه کار کردن فایده ندارد. مشاور باید از بزرگان ورزش ایران باشد اما مشخص است که حد آقای ضیایی چقدر است و به همین خاطر ترجیح میدهد از کسانی مشاوره بگیرد که در حد خودش باشند.
عملکرد کولاکوویچ را در این 2 سالی که سرمربی تیم ملی والیبال بوده چگونه ارزیابی میکنید؟
کولاکوویچ برای تیم ملی والیبال ایران کوچک است، چون مربی درجه یکی نیست و حالا که امکان حضور مربیان بزرگ در ایران وجود دارد نباید پای مربیانی مثل کولاکوویچ به ایران باز شود. شما در فوتبال میبینید کیروش که یک مربی بزرگ است چقدر تاثیر مثتبی در تیم ملی داشته است.
اما از کیروش هم انتقادهای زیادی می شود.
کدام مربی را می توان پیدا کرد که از کیروش بهتر باشد و به ایران بیاید؟ پولی هم که او میگیرد در فوتبال روز دنیا معمول است و نباید به میزان دستمزد او خرده گرفت.
صحبت پایانی
امیدوارم ورزش کشور از مشکلاتی که درگیرش شده خلاص شود تا بتواند باز هم دل مردم ایران را شاد کند.
نسل طلایی والیبال ایران در حال تمام شدن است. این مسئله نگرانکننده نیست؟
بازیکنان فعلی تیم ملی روزهای آخر دوران حرفهای خود را طی میکنند و برای آمادهسازی نسل بعدی تیم ملی باید از روشهای بوگانیکوف استفاده کرد.