سندرم بازی سوم
پرده اول؛ جامجهانی 1978 آرژانتین. اسکاتلند با همه ستارههای فوتبالش آمده بود که با پیروزی بر ایران، راهش برای صعود به مرحله دوم را هموار کند. کارشناسان آنها را یکی از گزینههای قهرمانی جام میدانستند. ایران با تساوی در بازی دوم مقابل این تیم، امیدها را برای صعود زنده نگاه داشت. بازی سوم با پرو بود. حشمت مهاجرانی سرمربی تیمملی فوتبال ایران در جامجهانی آرژانتین سیستم را هجومی چید. او پیروزی میخواست و دستورش روشن بود: حمله. ایران بازی را 4-0 واگذار کرد. بازی سوم تلخترین بازی تیمملی در جام بود.
پرده دوم؛ جامجهانی 1998 فرانسه. بازی دوم را از امریکا بردیم. بازی قرن. یکی از بهترین بازیهای تیمملی در تاریخ جامجهانی. اولین پیروزی ایران در جامهای جهانی. بازی سوم مقابل آلمان بود. با انبوهی از ستارههای پیر و پا به سنگذاشته. هم ما به پیروزی نیاز داشتیم و هم آنها. رسانههای آلمانی با انتقاد از تیم برتی فوگتس، آنها را شایسته صعود نمیدانستند. امیدی هم نداشتند. اخبار آن روزهای رسانههای آلمان استرس و نگرانی از بازی مقابل ایران بود. اما در اردوی ایران اوضاع عجیبتر بود. سرمربی به بازیکنان گفته بود چمدانهایتان را ببندید که بعد از بازی با اولین پرواز باید برگردیم! ناامیدی محض. پایینترین سطح از اعتمادبنفس. 2-0 باختیم چون حتی برای خودمان هم شانس قائل نبودیم.
پرده سوم؛ جامجهانی برزیل 2014. یک تساوی مقابل نیجریه و یک شکست در آخرین لحظات مقابل آرژانتین قدرتمند. یک پیروزی میتوانست در بازی سوم ما را به برای صعود به مرحله بعدی آماده کند. تیمملی تنها دو لژیونر مشهور داشت. ستاره تیمملی کارلوس کیروش بود. سیستم او مقابل آرژانتین غوغا کرد. مردم با وجود شکست مقابل مسی و یارانش به خیابانها آمدند و جشن گرفتند. امید در ایران برای بازی سوم دیده میشد اما ضعف بدنی در تیم مشهود بود. راحت گل خوردیم و تیم انسجامش را از دست داد. گویی تیم بعد از بازی با آرژانتین خالی شده بود. 3-1 باختیم و خودمان فهمیدیم لیاقت صعود به مرحله بعدی را نداشتیم. بیتجربه و کمتوان در بازی سوم.
***
تمرین دیروز تیمملی ایران با نشاط برگزار شده بود. کیروش حرف آخر را همان اول زد:«رویای یک ملت خیلی وقت است روی شانههای من است و وظیفه من این است که بتوانم این رویا را به واقعیت تبدیل کنم. خیلی وقت است ما برای این رویا میجنگیم، برنامهریزی کردیم تا به اهدافمان برسیم» رویایی که آسان بهدست نمیآید. چهارمین بازی سرنوشتسازِ «بازیِ سوم». 90دقیقه تا تاریخسازی. 90دقیقه تا صعود به مرحله دوم جامجهانی. اتفاقی که هیچگاه در تاریخ فوتبال ایران شاهدش نبودیم. یک قدم تا تحقق رویاهای مان.
***
بهنظر میرسد این بازی سوم تفاوتهای بسیاری با همه بازیهای سوم تیمملی در جامجهانی دارد. امید در همه ایرانیها وجود دارد. بازی خوب ایران مقابل بهترین ستارههای فوتبال اسپانیا همه را امیدوار کرده است. حتی بازیکنان تیمملی هم همقسم شدهاند که با پیروزی از زمین بیرون بیایند. در خیابانهای مسکو، کازان و سارانسک، هواداران ایرانی امیدوارند. سه هزار هواداری که از ایران آمدهاند و نزدیک به بیستهزار هواداری که از سایر نقاط جهان به روسیه رسیدند تا مشوق تیمملی کشورشان باشند. بازیکنان به خوبی ریکاوری کردهاند و کیروش تاکتیکش را انتخاب کرده است. اوضاع در اردوی پرتغال هم چندان روبراه نیست. سانتوس، سرمربی تیمملی پرتغال، خبرنگاران پرتغالی را به کمپ دعوت و جلسه خصوصی با آنها برگزار کرد. او از سختیهای بازی با ایران برای آنها گفت و از سادهنبودن بازی با مردان ایران. خبرنگار پرتغالی از آن جلسه میگوید که سرمربیشان اعتراف کرده تیمملی خوب دفاع میکند و سخت گل میخورد و با تمام وجود میجنگند. سانتوس از خبرنگاران خواسته جو عمومی کشورشان را برای بازی سخت مقابل ایران آماده کنند.
***
سندروم بازی سوم. امیدواریم کارلوس کیروش در آخرین ساعتهای دوشنبه ، این مشکل تاریخی فوتبال ایران را هم حل کند. هرچند با حل این مشکل، مشکلات و ضعفهای فوتبال ایران حل نمیشود اما اینجا در جامجهانی آمدیم که لذت ببریم و جشن بگیریم. اینجا آمدیم دردهای تاریخی و مشکلات روزمرهمان را فراموش کنیم و با فوتبال به هرچه نرسیدیم، برسیم. تا همینجا هم لذت بردیم و از شکست رویاهایمان سرشکسته نخواهیم شد. تیمی داریم که به آن افتخار میکنیم و مردانی داریم که میدانیم تا آخرین انرژی ذخیرهشده در سلولهایشان خواهند جنگید. ما به سرمربیمان اعتماد داریم که هر قفلی را باز میکند و برای هر ستارههای حریف، تاکتیک و برنامه دارد. ما فقط رویا داریم. ما فقط امید داریم. امید یعنی در قلبمان به چیزی اعتقاد داریم که شدنیست. ورایِ همه دادهها، فراتر از حسابو کتابها، بالاتر از فهرستها، دورتر از مدیریتها و برنامهریزیها. فوتبال همین است. پرچم سرسنگی شهر سارانسک، تصویری از روباه قرمز در زیر سه فلش است؛ نشان دهنده شکار. شاید در همین سارانسک توانستیم رونالدو و تیمش پرتغال را شکار کنیم و تاریخساز شویم.