بعد از دو نمایش عالی تیم ملی فوتبال ایران به ویژه از منظر دفاعی، می توان انتخابهای کادر فنی تیم ملی در خط دفاعی و به ویژه در مرکز خط دفاعی را تحسین کرد.
جدا از تمام نتایجی که کارلوس کی روش در این هشت سال در فوتبال ایران به دست آورده، بالا بردن ارزش پیراهن تیم ملی ایران شاید مهمترین دستاورد این مربی پرتغالی باشد؛ جایی که به هیچ بازیکنی گارانتی پوشیدن همیشگی پیراهن تیم ملی داده نمی شود و بازیکن می داند هیچ وقت بزرگتر از تیم ملی نیست.
کی روش همیشه به بازیکنانش تاکید می کند که "شما می توانید این پیراهن را بر تن کنید اما صاحب این پیراهن نیستید." با این فلسفه بازیکنان تیم ملی می دانند تا زمانی می توانند این پیراهن را بر تن کنند که استحقاق آن را داشته باشند و اکنون می توان با این فلسفه متوجه شد که دوران حضور دائمی و همیشگی بازیکنان در تیم ملی تا زمان خداحافظی از فوتبال به سر آمده و تنها شرط حفظ پیراهن تیم ملی، حفظ کیفیت است.
کمی به عقب بر می گردیم. به روزهایی که فهرست نهایی تیم ملی فوتبال منتشر شد و سرمربی تیم ملی به خاطر برخی انتخابها، بعضا به دلیل تعصبات رنگی و تعلقات باشگاهی با انتقادهای زیادی رو به رو شد؛ انتقادهایی که از فضاهای مجازی شعله گرفت و حتی کار به انتقاد افرادی رسید که سالها حضور در تیم ملی را تجربه کرده بودند. تعجبشان این بود که چطور می شود روزبه چشمی 24 ساله یا مجید حسینی 22 ساله به تیم ملی دعوت شوند. نگران بودند این بازیکنان یا بازیکنی مثل محمدرضا خانزاده که تجربه حضور در بازیهای بزرگ را ندارند چگونه می خواهند به خط دفاع تیم ملی مقابل بزرگترین بازیکنان دنیا سر و سامان بدهند؛ دقیقا مثل داستانی که قبل از جام ملتهای آسیا درباره مرتضی پورعلی گنجی رقم خورد و خیلیها از خودشان می پرسیدند که در سر کی روش چه می گذرد که پورعلی گنجی را به عنوان یک هافبک دفاعی به خط دفاع آورده، آن هم در روزهای جوانی و بی تجربگی و اکنون پورعلی گنجی یکی از بهترین مدافعان وسط آسیاست، مثل چشمی و حسینی که با بازیهای چشم نوازشان در خط دفاع تیم ملی، کارشناسان بزرگ فوتبال دنیا را به تحسین وا داشته اند.
شاید اگر تیم ملی کمپها یا بازیهای دوستانه بیشتری مانند دیدار برابر تونس، الجزایر و ترکیه داشت و بازیکنان جوانی مثل چشمی، مجید حسینی یا خانزاده فرصت بیشتری برای نشان دادن تواناییهایشان داشتند، موقع اعلام لیست نهایی تیم ملی کسی از انتخابهای کی روش شگفت زده نمی شد اما به هر دلیل این اتفاق نیفتاد و کی روش مجبور شد از چشمی در دیدار برابر مراکش رونمایی کند و مجید حسینی هم به اجبار تواناییهایش را با پیراهن تیم ملی برای اولین بار مقابل اینیستا و مردان بزرگ اسپانیا نشان داد. این همان چیزی است که کی روش پنج شنبه شب در ویژه برنامه جام جهانی شبکه سه گفت و از این افسوس حرف زد که بازیکنانش می توانستند با بلوغ و تجربه بیشتری در جام جهانی حاضر شوند.
حالا بعد از دو بازی آبرومند تیم ملی در جام جهانی باید به کادر فنی حق داد که با انتخابهایش در مرکز خط دفاع، هم به فکر بازیهای سخت و فیزیکی جام جهانی بود و هم به صورت همزمان در اندیشه ساختن آینده تیم ملی برای جام ملتهای آسیا و جام جهانی بعدی در قطر. قطعا تیم ملی ایران و کارلوس کی روش تنها تیم و تنها سرمربی جام جهانی است که باید به اجبار همزمان با برگزاری جام جهانی، به فکر آماده سازی تیم ملی در رقابتهای آتی باشد چرا که فوتبال ایران در چند دهه اخیر ثابت کرده که نمی تواند برای تیم ملی برنامه و بازیهای دوستانه مناسبی در حد تیمهای حریف تدارک ببیند و کی روش با درک این موضوع با انتخاب بازیکنان جوانی چون چشمی، خانزاده، پورعلی گنجی و حسینی، هم تیم ملی را پرقدرت به جام جهانی فرستاد و هم اینکه با فرصتی که به این بازیکنان در روسیه داد، آنها را برای جام ملتهای آسیا و جام جهانی بعدی آماده کرد.
شاید او هم می توانست راه ساده تر را انتخاب کند و با دعوت از بازیکنانی که سالهای سال در تیم ملی حضور داشتند، همه را از خود راضی نگه دارد و وارد چالش با هواداران تیمهای پرطرفدار نشود اما او به اصولش وفادار ماند و نتیجه اش این شد که حالا فوتبال ایران حداقل برای یک دهه در خط دفاعی بیمه است.