آقای شفر! «دم شما گرم»
شفر تنها مربیای بود که برای بازی خداخافظی تیم ملی به ورزشگاه رفت.
فوتبال ایران در دو لیگ برتر و لیگ دسته اول 34 تیم دارد و 34 سرمربی. اما وقتی تیم ملی قرار است بازی کند، برای اکثر مربیان لیگ برتری انگار اهمیتی ندارد این موضوع. مصداق این بی توجهی را در بازی تدارکاتی ایران و ازبکستان دیدیم؛ دیداری که حکم بدرقه تیم ملی را داشت و قرار بود نفرات ملی پوش، برای آخرین بار در ورزشگاه آزادی و در حضور تماشاگران خودی به میدان بروند. با این حال جایگاه ویژه این بازی خالی بود از سرمربیان لیگ برتری که بیایند و با این حرکت به نوعی از سرمربی و بازیکنان تیم حمایت کنند و باعث دلگرمی شان شوند. تنها حامی تیم ملی از میان این قشر بعضا پرمدعا، یک آلمانی چشم آبی بود. وینفرد شفر را می گوئیم.
کسی که قاعدتا نباید به پیراهن تیم ملی ایران عرق داشته باشد. کسی که سابقه حضورش در فوتبال ایران هم از همه مربیان شاغل در لیگ برتر و لیگ دسته اول، کمتر است. اما در عمل از همه حرفه ای تر است و بهتر از دیگر هم صنفانش می داند چه زمان باید چه بگوید و کی باید کجا باشد. او دیروز به ورزشگاه آزادی رفت تا نمایش تیم ملی ایران را در مقابل ازبکستان از نزدیک نظاره گرد باشد. شفر می توانست بلافاصله بعد از برد استقال مقابل ذوب آهن، تعطیلات پایان فصلش را شروع کند، می توانست کنار خانواه اش باشد و این اختیار را داشت که درباره هر چیزی فکر کند الا فوتبال. اما به احترام بازیکنانی که در تیم کی روش داشت و به احترام تیم ملی فوتبال ایران که در مسیر حضور در جام جهانی قرار دارد به ورزشگاه رفت و بازی را از نزدیک زیر نظر گرفت. وقتی از شفر در این باره پرسیدند گفت: این موضوع مهمی است که من به عنوان مربی باشگاهی باید به دیدن بازیهای تیم ملی بروم.
با این حال از یک چیز واقعا ناراحت بود. اینکه مربی باشگاهی دیگری را در جایگاه ویژه ندید. شفر اگرچه به شوخی و کنایه گفت؛ شاید آنها در جایگاه دیگری نشسته بودند! اما همین شوخی و کنایه هم برای فوتبال ما تلخ بود. وقتی می گوئیم باید از تیم ملی حمایت شود، منظور فقط تماشاگر نیست، منظور حمایت تمام ارکان فوتبال از این تیم است.حمایتی که این روزها کمرنگ است.