چرا لیگ فوتبال برتر ایران برند معتبری نیست
لیگ برتر ایران این روزها حال و روز خوبی ندارد. شکایت پشت شکایت. تفاوتی هم ندارد استقلال یا پرسپولیس باشد، تراکتورسازی یا پدیده. پرسپولیس به تازگی قرارداد مانوئل ژوزه و دستیارانش را تسویه کرده بود که شکایت آنتونی گولچ از راه رسید و برای باشگاه بیش از ۲ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت. استقلال هم وضعیت بهتری ندارد و طلبکاران مقابل باشگاه صف کشیدهاند.
تراکتورسازی به دلیل بدهیهای مشابه محروم شده و پدیده هفته گذشته با کسر ۶ امتیاز جریمه شد. این شرایط کم و بیش برای اکثر باشگاههای لیگ برتری و لیگ یکی صدق میکند.
اگر این وضعیت ادامه داشته باشد فاجعه بزرگی در پیش خواهد بود. کنفدراسیون فوتبال آسیا برای صدور مجوز حرفهای سختگیرتر شده و اگر امسال باشگاهها توانستند با خواهش از طلبکاران اجازه شرکت در لیگ قهرمانان را به دست آورند، نمیتوان امید داشت که این عملیات نجات هر بار تکرار شود.
با این حال مشکل باشگاههای ایرانی بیپولی نیست و نمیتوان آنها را فقیر نامید. نگاهی به ارقام قراردادها نشان میدهد که باشگاهها دست و دلبازند و حاضرند برای یک بازیکن یا مربی چند برابر رقم واقعیاش پرداخت کنند. نمونهها در این مورد فراوانند و همه کم و بیش ارقام نقل و انتقالات را میدانند.
کافی است ارقام قرارداد ملیپوشان ایرانی در اروپا را با متوسط ارقام قراردادها در لیگ ایران مقایسه کنیم. احسان حاجیصفی، بازیکنی که در لیگ برتر دستمزد سالانهاش نزدیک ۲میلیارد تومان بود در پانیونیوس کمی بیش از نیم میلیون تومان دریافت میکند. دستمزد مسعود شجاعی هم در همین بازه تعریف شده. اوضاع در لیگ بلژیک هم خیلی بهتر نیست. کاوه رضایی بهترین گلزن این فصل شارلروا بوده، با این حال رییس باشگاه به تازگی گفت که مهاجم سابق استقلال برای این انتقال حاضر شده دستمزد خیلی کمتری بگیرد. تنها بازیکنانی میتوانند به ارقام بالاتر برسند که بدرخشند و بتوانند در قراردادهای بعدی دستمزد بالاتری بگیرند. جهانبخش در آلکمار و انصاریفرد در المپیاکوس در این گروه قرار میگیرند.
لیگ برتر ایران هر ساله رقم نسبتا زیادی را صرف قرارداد مربیان و بازیکنان میکند. میتوان گفت که بودجه باشگاههای ایرانی از بودجه باشگاههای درجه ۲یونان، بلژیک، کرواسی، پرتغال و سوییس بیشتر است. بودجه ۲۰ میلیارد تومان معادل ۵ میلیون دلار و ۴۰ میلیارد تومان معادل ۱۰ میلیون دلار است. چنین بودجهای در فوتبال اروپا رقم ناچیزی نیست و تعدادی از تیمهای لیگ اروپا و حتی برخی تیمهای مراحل مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا بودجهای در همین محدوده دارند.
باشگاههای ایرانی با وجود تقبل چنین هزینههایی اعتبار زیادی ندارند و لیگ برتر ایران برند مهمی محسوب نمیشود. مهمترین دلیل این بیاعتباری و جدی گرفته نشدن در عرصه بینالمللی بدقولیهای متعدد مالی و بیبرنامگی است. پرونده شکایت از باشگاههای ایرانی در فیفا تلنبار شده و تصویر بدی از لیگ برتر ساخته است.
مدیریت مالی در باشگاههای ایرانی اسفبار است و بازدهی پولی که هزینه میشود به حداقل رسیده. بخش زیادی از این شکایتها از سوی بازیکنان و مربیانی است که مدت کمی در فوتبال ایران بودهاند و فراموش شدهاند و تنها زمانی اسمشان را دوباره میشنویم که خبر شکایتشان منتشر میشود.
چه کسی مسوول حفاظت از برند لیگ برتر است؟ اصولا سازمان لیگ تا به حال به اعتبار لیگ برتر فکر کرده؟ کمک به باشگاهها برای دریافت مجوز حرفهای ظاهرا لطفی به آنهاست، ولی به مدیران فرصت میدهد که به رویه اشتباهشان ادامه بدهند و بدهی جدیدی بسازند.
اگر برای لیگ برتر برنامه بلندمدتی طراحی میشد، این امکان وجود داشت که این مسابقات به برند معتبری تبدیل شود و فواید آن قبل از همه به حساب باشگاهها میرفت. شهرت لیگ برتر میتوانست از دو جهت به باشگاهها کمک کند. آنها با توجه به بودجه نسبتا خوبی که دارند به لطف این اعتبار میتوانستند بازیکنان و مربیان بهتر و با رقم واقعی جذب کنند. لیگی که سازمان و امکانات خوبی داشته باشد و پرداختهای مالیاش منظم باشد، برای بازیکنان و مربیان جذابتر است، چرا که از نظر مالی و البته فنی به نفع آنهاست و زمینه پیشرفتشان را فراهم میکند.
فایده بعدی یک لیگ معتبر، درآمدهای جانبی است که عاید باشگاهها میشود. چنین لیگی توجه سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جلب میکند و باشگاهها میتوانند درآمد تبلیغاتی خوبی داشته باشند. فوتبال ایران با توجه به ظرفیت فنی و بودجه نسبتا خوبش میتوانست یکی از بهترین لیگهای آسیا را داشته باشد و به مرکز فوتبال در غرب آسیا تبدیل شود، ولی متاسفانه لیگ برتر به بدترین شکل برگزار میشود تا بتوانیم ادعا کنیم بخش زیادی از این پول هدر میرود. فوتبال این ظرفیت را دارد که درآمدزایی کند و به خودکفایی برسد، ولی این ادعا از طرف مدیران تنها در حد شعار بوده و به بدترین شکل اداره شده تا باشگاهها در آستانه ورشکستگی قرار بگیرند.