پرسپولیس؛ قربانی روابط مبهم یک اسپانسر و وزارت نشینها؟
به نظر میرسد عدهای برای بر هم زدن اوضاع نه چندان مطلوب این روزهای باشگاههای پرسپولیس و استقلال کمر همت به تخریب این دو تیم پرهوادار بستهاند!
فوتبالی هایی که اتفاقات این رشته را به جد پیگیر هستند، می دانند در ۱۷ دوره اخیر لیگ برتر، کمتر سابقه داشته پرسپولیس دو، سه فصل پشت هم در رده های اول و دوم جدول بایستد ولی این اتفاق خوب همین حالا با ورود عده ای پولدارِ چسبیده به فوتبال که از مکیدن خون تیم های پرطرفدار سیر نمی شوند و جیبشان ته ندارد بار دیگر به لبه پرتگاه حاشیه رفته است. تیمی که برای کسب دومین قهرمانی پیاپی خود مهیّاتر از همه ایام است باید با استعفای ناگهانی مدیرعاملش مواجه شود. این بدترین خبر برای طرفداران پرسپولیسی بود که با یک بازی کمتر پشت سر صدرنشین جدول لیگ برتر هستند.
برخلاف اخبار منتشر شده در ساعت های اولیه استعفای طاهری که این شائبه بوجود آمد که خواسته در اوج خداحافظی کند، ولی کم کم مشخص شد طاهری با قرار گرفتن در منگنه عقد قرارداد با اسپانسر جدید، از سوی همان افراد چسبیده، عطای کار در پرسپولیس را به لقایش بخشیده است.
پس از آن بود که کاشف به عمل آمد اینکه در این هفته ها پرسپولیس و استقلال این همه با بدهی و اولتیماتوم های مالی مواجه می شدند، به خاطر شرط و شروطی بوده که آقای اسپانسربیار برای این دو باشگاه وضع می کرده است. اینکه پول قرارداد فصل قبل را تسویه نمی کند تا هر دو تیم تن به خواسته تحمیلی اش بدهند!
همه جور اسپانسر دیده بودیم غیر از زوری و اینکه یک نفر بخواهد به پشتوانه دوستان و رفقایشان در صدر ورزش کشور، فرمان را به هر سمتی خواست بچرخاند. آگاه از اینکه هم استقلال و هم پرسپولیس مدیرعامل دارند. گرچه یکی از این دو (سید رضا افتخاری) در نهایت برای نشان دادن مدیریت ماندگار، بدون اصطکاک و درآمدزایش تن به این خواسته اجباری داد!
اصل بازی این بوده که وقتی استقلال و پرسپولیس با مراجعه به اسپانسر فصل قبل مطالبات شان را درخواست می کنند آقای حامی تأکید می کند در صورتی این ارقام را به آنها می پردازد که باشگاه قرارداد همکاری فصل جدید را هم با آنها ببندد.
از یاد نبردیم افتخاری در کنفرانس خبری معرفی حامی مالی باشگاهش چطور از بحث درآمدزایی خود و تیم مدیریتی اش دفاع کرد، غافل از اینکه آقای اسپانسر هرطور خواسته او را بازی داده است!
این درحالی بود که طاهری در مواجهه با این وضعیت عطای کار را به لقایش بخشید و استعفا کرد. عجیب تر از آن منفعل بودن وزارت ورزش در این ماجرا بود؛ نوبخت، سخنگوی دولت تدبیر کجاست که برای این دو باشگاه با این تماشاگر میلیونی سینه سپر کرده و همه مشکلات این دو تیم را تقبل کند؟ مگر وعده پرداخت ۸ میلیارد بدهی شان را نداد؟ حالا اینجا که موضوع مستقیم به آنها ربط دارد ساکت نشسته و هیچ اقدامی نمی کنند؟
غم انگیزترین بخش این گزارش اینجاست که علاوه بر بی تفاوتی وزارت ورزش به این ماجرا که مستقیما به همین وزارتخانه مربوط می شود فدراسیون هم با این فرد در حال همکاری است!
تأسف آور اینکه به محض قهرمانی و اتفاقاتی شبیه به آن، سروکله همه پیدا می شود. آیا اسپانسر دو باشگاه اول پایتخت شدن به این راحتی است؟ اینکه کسی کاری به کارشان نداشته باشد و مجوز صادر شود تا سالی چند میلیارد از محبوبترین باشگاههای کشور درآمد کسب کنند؟ اگر جواب بله است که باید فاتحه ورزش را خواند. اگر هم که از این فشار وارد کردن ها مطلع هستند، سکوتشان شبهه برانگیز به نظر می رسد!
وزارت ورزش دولت تدبیر نه تنها این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار نمی کند تا با تکیه بر پتانسیل بالای انسانی که پشتشان دارند روی پایشان بایستند، بلکه در قبال بدرفتاری با زیرمجموعه هایش هم بی تفاوت نشسته و نقش بیننده را ایفا می کند! بی گمان با ادامه این روند هر دو باشگاه پرطرفدار ایران در لیگ بعدی و بعدتر آسیا، غایبان بزرگ جام لقب خواهند گرفت و دود این ماجرا بیش از هر کسی به چشم هوادار بی تقصیر می رود که هم با تهیه بلیت و هم عضویت در سامانه های پیامکی در این مدت به جای کمک به تیمش به پر شدن جیب های عمیق آقای اسپانسر کمک می کرده نه پرسپولیس و استقلال!