حضرت زهرا (س)

ارثیه برانکو

- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 624 ] - دوشنبه, 27 شهریور 1396
ارثیه برانکو

ارثیه برانکو         این جنتلمن محبوب، محق است تا پرسپولیس این سال ها را، پرسپولیسِ برانکو بنامیم.   پس از لطف خدا، به مدد یک مربی خا...

ارثیه برانکو

 

 

 

 

این جنتلمن محبوب، محق است تا پرسپولیس این سال ها را، "پرسپولیسِ برانکو " بنامیم.

 

پس از لطف خدا، به مدد یک مربی خاص، امروز پرسپولیس، جزو چهار تیم برتر آسیا است. نمی دانم اگردوباره چمدان برانکو در ایران باز نمی شد؛ فوتبال ایران، برای رسیدن به چنین جایگاهی، چقدر دیگرمی بایست صبوری می کرد. فراموش نکرده ایم که از آخرین قهرمانی پرسپولیس در ایران، و البته آخرین حضور یک تیم ایرانی در این مرحله، چند سال گذشته بود !
 
به باورنگارنده، آنچه برانکو به جیب اعتبار پرسپولیس واریز کرده؛ چیزی فراتر از انتظام بی سابقۀ ساختار دفاعی، قهرمانی بی گفتگو و جلو جلو در لیگ و یا تحمیل خود به عنوان یکی از اضلاع مربع قدرت آسیا است. اینها همه، شاید (تاکید می کنم: شاید!) با مربی دیگری نیز محقق می شد؛ دیر یا زود.
 
امروز می خواهم، اندکی، دربارۀ " هویت تیمیِ " پرسپولیسِ برانکو صحبت کنم. این، یکی ازگرانسنگ آورده های پروفسور فوتبال است. به کارگیری لفظ " تیم " در ادبیات فوتبال ایران را، باید از باب مسامحه دانست. حقیقت این است که در پیشینۀ فوتبال ما، به ندرت " تیم " فوتبال ظهور کرده است. آنچه ما و اسلافمان شاهدش بوده ایم؛ غالبا، جماعتی بوده اند که با هر انگیزه ای، دور هم جمع شده؛ تمریناتی را دنبال کرده و " بازی " کرده اند. هنر فردی، غیرت ایرانی و مفاهیمی از این دست، عموما، گره از کار ما باز کرده است. بی رودربایستی، " تیمی " که من از آن حرف میزنم؛ در کار نبوده است !
 
یادم هست خیلی سال پیش، در توصیف یک تیم ایرانی، به این تیتر رسیدم : یازده بازیکن، با یازده آدرس اشتباه! " تیم " یک آدرس دارد و آن هم درست. ممکن است " تیم " به آن آدرس نرسد؛ کما اینکه تیم های درشت دنیا هم، بعضا، به کوچۀ بن بست می رسند؛ اما صحبت ازآدرس واحد است؛ آدرسی درست، آن هم یکی، برای همۀ تیم. اصلا و ابدا بنا ندارم برای ترفیع جایگاه برانکو، افتخاراتی که پیشینیان برای پرسپولیس دست و پا کرده اند را مفتضح کنم. به سهم خود، دست تک تک این عزیزان را می بوسم. بنده صرفا تلاش می کنم تا داشتۀ امروزین پرسپولیسِ برانکو را، قدر بدانم و بر صدر نشانم : "هویت تیمی".
 
پرسپولیسِ برانکو :
1-  می داند دقیقا دنبال چیست؛ یعنی دنبال نخود سیاه نیست. 
2-  رسیدن به آن چیستی، یک امتیاز در پی دارد؛ یعنی ره به ناکجا آباد ندارد. 
3-  برای حصول این امتیاز، یک تدبیر عمیق و همه فهم تدارک دیده شده؛ یعنی در خاکروبه، دنبال لولو و مرجان نمی گردد.
و همۀ اینها، مولف و موجد " هویت تیمی" است. این تا اینجا.
 
اما، این، همۀ آن چیزی نیست که برانکو برای اخلاف خود به یادگار می گذارد. حالا می خواهم دربارۀ "شخصیت تیمی" حرف بزنم. شاید لازم باشد تا آنچه را بین "هویت تیمی" و "شخصیت تیمی" اختلاف است؛ تبیین کنم.
 
وجود "شخصیت تیمی" فرع بر "هویت تیمی" است؛ اما، "هویت تیمی" قائم به ایده های فنی و کلا داشته های مادی یک مربی است؛ و "شخصیت تیمی" منبعث از روحیات، خلق و خو و کلا داشته های غیرمادی او. حماسه ای که پرسپولیس، سه شنبه شب در دفتر خاطرات فوتبال آسیا نوشت؛ به صرف "هویت تیمی" شدنی نبود؛ لزوما باید به اتکاء چنان "شخصیت تیمی" مردان ربروف را می شکست؛ که شکست.
 
پرسپولیسِ برانکو، در تمام آن تقریبا هفتاد دقیقه ای که چشمش دنبال جای خالی کمالِ بی ملاحظه بود؛ خاصه دقایقی که بازی به تساوی کشید؛ به کارکرد "هویت تیمی" خود اعتماد محض داشت. در آن اوقات، شاید هر کس جای برانکو بود؛ با چهره ای له و بد خط، ترس و ناامیدی را از طریق دوربین های تلویزیونی، به تمام آسیا مخابره می کرد. تصویر خیلی از مربیان، این حکایت را دارد. اما آنچه همگان از صورت شکیل، خوش سیما، گرچه اخموی برانکو می خواندند؛ چیز دیگری بود: صبر کنید؛ کارهنوز تمام نشده؛ ما کماکان ایستاده ایم؛ روی ما حساب کنید و ...
 
این حرف های چهرۀ برانکو، چند هفته پیش و در بازی رفت هم، برای اهلش، محل شنیدن داشت؛ زمانی که الاهلی، غرق در رویای دو گل خود بود. "شخصیت تیمی" چیزی بیش از این به نظر نمی‌آید؛ حداقل از جائی که من ایستاده ام.
 
به نظرم برای کی‌روش و تیم ملی ایران نیز، کم وبیش، می توان روایت فوق را داشت. رویائی که کی‌روش، به خصوص در این دوره، برای فوتبال ایران به سرحد واقعیت رساند؛ بعید نیست بی سابقه باشد. آنجا هم می توان صحبت از "هویت تیمی" و "شخصیت تیمی" کرد.
 
اقتداری که کی‌روش به فوتبال ملی ایران ضمیمه کرد؛ بهانه ای است برای دوست داشتن او و برداشتن کلاه از سر؛ اما برای برانکو، نیاز به این جنس بهانه ها نیست. این برمی گردد به تفاوت "شخصیت تیمی" تیم ملی و پرسپولیس؛ یعنی تفاوت شخصیتی متولیان فنی این دو. پرسپولیس، دقیقا مثل خود برانکو است : صبور، خواهنده و آگاه ... و ایضا نجیب!
 
این جنتلمن محبوب، محق است تا پرسپولیس این سال ها را، "پرسپولیسِ برانکو " بنامیم. اگر خدای ناکرده برابر الهلال وا بدهند، تمام آنچه امروز برایتان نوشتم پابرجاست. ارثیۀ برانکو، صرفا نتیجه نیست.

مرتبط با موضوع

تبلیغات

اکوموتور

نظرسنجی

به نظر شما تیم ملی ایران به جام جهانی 2026 صعود میکند؟

گالری عکس

جدول