این است علی دایی بدون ژست و ادا
حواسش نبود، یعنی این طور نبود که یک دوربین را بکارد، حتی در آخر فیلم وقتی میخواست عکس یادگاری بگیرند هم نمیدانست که یک گوشی، دوربینش را به سوی نشانه گرفته تا آن جمله شاهکار ثبت شود؛ فقط دست پدر و مادر، فهمیدی!
افشین خماند با این مقدمه در «خبرآنلاین» نوشت: وقتی پسرک را بوسید، وقتی انگشت دستش را به سوی او گرفت، خشمی واقعی را میشد در رفتار و جملاتش حس کرد، درست مثل اینکه گلی خورده است و باخته. همه هم میدانند که او از باختن متنفر است.
علی دایی اصل جنس است؛ معترض، شاکی، یاغی زیاد داشتیم اما او نه اعتراضش، نه حمایتش ژست نیست، تیپ نیست، او آدمی است با اصول خودش. نه اینکه همه این اصول درست باشد یا آنکه همه موضعگیریهایش عین صواب اما همه در یک چارچوب کلی تعریف میشود، خارج نمیزند. برای همین است که هیچکس نمیتواند بگوید اداست، ریاست.
علی دایی با همین پرنسیبهای اخلاقی است که تبدیل به همان آدمی شده که شاید بتوان از او در لحظهها دلگیر شد اما در یک بازه طولانی همیشه همان آدمی است که میتوان دوستش داشت. باید دوستش داشت. مگر چند نفر مثل او داریم؟