۳ پلان از جنجال جدید در فوتبال
گویا هر اتفاقی که در فدراسیون فوتبال بیفتند، کسی نیست که پاسخگو و یا جلودار آن باشد و در این بلبشوی به راه افتاده، هر کس هر اقدامی که بخواهد انجام میدهد و رئیس فدراسیون فوتبال نیز فقط نظاره گر آن خواهد بود. نمونه بارز این مسئله نیز سکوت عجیب مهدی تاج در قبال دعواهایی است که گاه و بیگاه در فدراسیون فوتبال اتفاق میافتد.
رئیس فدراسیون مورد نظر در دسترس نیست. این روزها کمتر کسی از مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال خبر دارد و اتفاقا حاشیه ها هم روز به روز در این فدراسیون بیشتر و بیشتر می شود. کسی هم نیست که پاسخگوی وضعیتی باشد که رفته رفته به مرحله قرمز نزدیک می شود. از یک سو برخی مدیران و افراد تاثیرگذار و موثر در فدراسیون از سمت خود استعفا می دهند و یا مورد غضب آقای رئیس قرار گرفته اند و از سوی دیگر نیز دعواها و اختلافات موجود در فوتبال از ماجرای کی روش و برانکو گرفته تا دعوای دبیر کل با سرمربی تیم ملی همه زیر خاکستر پنهان می شود و بدون اینکه کسی آنها را حل کند، فقط برای مدتی از کنار آن می گذرند. این گزارش نیز خلاصه ای است از آنچه در پشت پرده ساختمان سئول می گذرد.
پلان اول- آغاز ماجرا با بیانیه کی روش
اختلاف بین سرمربی تیم ملی و دبیرکل فدراسیون چیز جدیدی نیست و بارها درباره آن صحبت شده و البته سرمربی تیم ملی در آخرین گفتو گوی مطبوعاتی خود در پایان مسابقه ایران مقابل ازبکستان از اشخاصی در فدراسیون یاد کرد که از صعود تیم ملی خوشحال نیستند. اما با گذشت زمان و استشمام بوی موفقیت به نظر میرسید روی این زخم فعلا پوشیده شده است. اما کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران، با انتشار بیانیهای تند، به دبیرکل فدراسیون فوتبال حمله کرد.
در این بیانیه آمده بود: با انتشار جدیدترین رنکینگ فیفا تایید شد که تیم ملی ایران با ۷ پله صعود و قرار گرفتن در رتبه ۲۳ دنیا، بهترین تیم آسیاست؛ بهترین رتبهای که ایران تاکنون براساس سیستم جدید محاسبات در این رنکینگ به دست آورده است. همان طور که بسیاری در ایران میدانند، این دستاورد مخالف با رویاهای افرادی بود که تلاش میکردند موفقیتهای تیم ملی ایران را کمرنگ کنند؛ افرادی مثل اسدی، دبیرکل فدراسیون فوتبال. یک جادوگر معروف و رقیب دائمی رویاها و اهداف تیم ملی. این جادوگر(اسدی) یک مسئول بیاستفاده است که هیچ کاری برای توسعه فدراسیون فوتبال انجام نداده و هدف او اخراج مربی تیم ملی و زیرسوال بردن کارهای وی بوده؛ او یکی از افرادی است که تلاش کرده رسانههای ایران و هواداران را به سمت و سوی اشتباه سوق بدهد؛ با گفتن اینکه هیچ دلیلی برای حمایت از مربی تیم ملی، پروژه و دستیارانش وجود ندارد. او یکی از آنهایی است که جایگاهش را با جادوگری به دست آورد؛ با ارتباط با وزیر سابق ورزش. این جادوگر که آدمهای خودش را دارد(بعضی از آنها خارج از فدراسیون هستند) در فوتبال ایران بسیار معروف است و چهره بارز نقشهای بود که آقای کفاشیان را مجبور کرد تا به آقای نبی که مردی فوقالعاده و حرفهای بود، خیانت کند.
پلان دوم- پاسخ اسدی و ماجرای فایل صوتی ۵ ساعته
علیرضا اسدی در گفتوگویی به نحوی از خود دفاع کرده و این ادبیات و فرهنگ را در شأن خود کیروش دانست. اسدی در ابتدای صحبتهای خود گفت: معمولا میگویند سکوت علامت عقلانیت کامل است و کمال عقل به شمار میرود. در برخی مسائل که منافع ملی ارجح محسوب میشود نسبت به منافع سازمانی و شخصی باید سکوت کرد. اگر سکوت میکنیم یعنی ضعیف هستیم؟! خیر، سکوت میکنیم تا شادی مردم تلخ نشود.
دبیرکل فدراسیون فوتبال درباره اینکه او به عقیده کیروش مثل جادوگرها پنهان میشود، تاکید کرد: سوال من این است که او را از کجا آوردند و آیا او مادرزاد انتخاب شده بود؟ اگر این اخراجها بد است، پس او را هم از امارات به بدترین شکل اخراج کردند. مگر آن موقع شأن و شخصیت نداشت؟ پس چطور به آن شکل اخراج شد؟ اسدی گفت: از روز اول گفتم که کیروش باید در چارچوب کاری خودش باشد و دانش فنیاش را برای ما نهادینه کند. بقیه حرفهایی که گفته میشود شاید از همان جلسات اول نشأت گرفته و عواقب آن است. اگر لازم باشد فایل صوتی جلسه ۵ ساعتهمان را منتشر میکنم تا مردم بفهمند توهین به وزیر ورزش یعنی چه. منتشر میکنم تا مردم بفهمند ایشان با چه ادبیاتی صحبت کرده است.
پلان سوم- سکوت رئیس فدراسیون
دوباره اختلاف و باز هم کارلوس کیروش و علیرضا اسدی. این دو از مدتها قبل اختلاف را آغاز کرده و هنوز به پایان نرساندهاند. کیروش که اسدی را موافق با برنامههایش نمیداند، در جدیدترین صحبتهایش به او حمله کرد و دبیر فدراسیون را به جادوگر توصیف کرد. اسدی هم پاسخ او را داد تا دوباره اختلاف میان این دو از سر گرفته شود. اینکه چه کسی در این ماجرا مقصر اصلی قلمداد میشود سوالی است که جواب آن را کسی نمیداند. حالا از مهدی تاج بهعنوان رییس فدراسیون میتوان انتظار داشت تا به میان غائله بیاید و یک بار برای همیشه این اختلاف را به پایان برساند. البته اگر بیاید.