نفت-کریمی؛ دستپختی که غافلگیرمان خواهد کرد
حضور علی کریمی روی نیمکت تیم فوتبال نفت تهران بدون شک یکی از جذابترین اتفاقات فوتبالی ما در فصل هفدهم لیگ برتر خواهد بود.
در روز 29 تیرماه سال 1393 بود که علی کریمی یکی از تکنیکی ترین بازیکنان تاریخ فوتبال آسیا با انتشار یک نامه احساسی، خداحافظیاش از فوتبال را اعلام کرد تا باز هم با تصمیمش همه را متعجب کند؛ دقیقا مثل حالا که با قبول سرمربیگری تیم فوتبال نفت تهران باز هم هواداران جادوگر شگفت زده شده اند چرا که در تیمی که شرایط خوبی نداشت پذیرش مربیگری کار هر کسی نبود و نیست.
کریمی اما همانند همان روزهایی که با فوتبالش همه را به وجد میآورد حالا علاقهمندان به فوتبال را در انتظار گذاشته تا نفت را در لیگ برتر هفدهم ببینند؛ تیم نفت رویایی با جادوگری که حالا برای جادوگری در فوتبال در قامت جدیدی ظاهر خواهد شد. حضور کریمی یک بار دیگر باعث شد تا نفت به تیتر اول خیلی از رسانهها بدل شود. او حالا پا در راه جدیدی گذاشته و باید با تجربیاتی که در فوتبال به دست آورده تجربه جدیدی را برای خود دست و پا کند. او حالا بهتر از هر کسی میداند که این علی کریمی با آن علی کریمی که میشناختیم باید خیلی فرق کند؛ درست همانند همان تفاوت یک بازیکن با یک مربی. او بهتر از هر کسی میداند که اینجا نفر اول و آخر کارفنی خودش است و دیگر نمیتواند کار را نیمه کاره رها کند.
کریمی ِمربی به خوبی میداند چقدر تفاوت بین بازیکن بودن و مربی بودن است. او که به جز سالهای حضور در فوتبال آلمان و حاشیه خلیج فارس همه عمر فوتبالیاش را در ایران سپری کرده میداند که در فوتبال ایران برای موفقیت باید جنگید و مبارزه کرد. باید سرسخت و جنگجو بود. همان طور که خیلی از مربیان با تلاشهای فراوان و در حالی که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکردند تیمشان را به موفقیت رساندند. راه دوری نمیرویم. همین علی دایی در نفت پر از مشکل آنقدر جنگید و مبارزه کرد که در نهایت تیمش را به قهرمانی جام حذفی رساند. فوتبال ایران محصول جنگیدن است؛ محصول رقابتهای بعضا نابرابرانه اما با این همه کریمی برای موفقیت پا به راه جدیدی گذاشته است و این موضوع او را در یک دو راهی قرار داده است؛ یا با نفت موفق میشود که در این صورت یک مربی بزرگ با رزومه و عقبه فوق العاده به فوتبال ایران اضافه خواهد شد یا اینکه مثل برخی از مربیان که در همان ابتدای کار شکست خوردند و محو شدند به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد. انتظار ما (اهالی فوتبال) این است که کریمی بدرخشد درست همانند درخششاش در تیم ملی و باشگاههای بزرگ. ما کریمی بازنده نمیخواهیم.
جادوگر فوتبال آسیا قطعا خودش به این نتیجه رسیده که باید با زمان بازیکنیاش تفاوت زیادی داشته باشد. باید سیاست پیشه کند؛ هم در رفتار و هم در گفتارش. باید یک زمانهایی زبان انتقادش را نگه دارد و هر چیزی را بیان نکند. باید بداند گاهی سکوت حلال خیلی از مشکلات است. او حالا یک آدم جدید است. او حالا میتواند نوید بخش حضور یک مربی بزرگ و در عین حال جوان برای فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس باشد. اگر کریمی گزینه سرمربیگری پرسپولیس نشود چه کسی بشود؟ او که هم هواداران زیادی در فوتبال ایران دارد و هم کلا شخصیت جذابی دارد.
باید منتظر اولین دستپخت کریمی باشیم؛ منتظر تیمی جذاب که احتمالا هوادار هم خواهد داشت. منتظر روزی میمانیم که باید رودرروی برانکو و پرسپولیس، دایی و سایپا، منصوریان و استقلال و قلعهنویی و ذوبآهن قرار بگیرد. آیا باز هم همان کریمی عصیانگر را خواهیم دید یا اینکه این کریمی با اویی که میشناختیم فرق خواهد داشت؟