چه کسي مسئول ناکامي بانوان فوتباليست است
تيم ملي فوتبال بانوان با دو شکست و دو پيروزي به کار خود در مرحله مقدماتي رقابتهاي فوتبال زنان آسيا پايان داد و از صعود به مرحله بعدي رقابتها باز ماند.
ديدارهاي مرحله مقدماتي رقابتهاي فوتبال قهرماني بانوان آسيا برگزار شد و چهار تيم فيليپين، تايلند، ويتنام و کره جنوبي از گروههايشان صعود کردند تا به همراه چين، ژاپن، استراليا و اردن که پيش از اين صعودشان را قطعي کرده بودند، راهي مرحله نهايي شوند که سال ۲۰۱۸ در اردن برگزار خواهد شد. اما تيم ملي فوتبال بانوان ايران نتواست از گروهش صعود کند.
تيم ملي فوتبال بانوان ايران حدود دو سال در هيچ رويداد بينالمللي شرکت نکرده بود و اصلا تيمِ ملي وجود نداشت و اردويي برگزار نميشد. همين موضوع باعث شد تا تيم ايران سقوط ۷۳ پلهاي در رنکينگ فيفا داشته باشد و نامش از رنکينگ فيفا خارج شود.
در اواخر سال ۹۵ بعد از فشارهاي رسانهاي تيم ملي فوتبال بانوان تشکيل شد و در مدت زمان دو ماه با هدايت مريم آزمون خود را براي حضور در مرحله مقدماتي آسيا آماده کرد! مدت زمان دو ماه، زمانِ بسيار کمي است براي تيمي که بخواهد در قاره کهن حرف براي گفتن داشته باشد؛ آن هم رقابت با تيم هايي مانند ويتنام و ميانمار که رده هاي ۳۳ و ۴۴ رنکينگ فيفا را در اختيار دارند.
بانوان ايران در مرحله مقدماتي رقابتها در گروه D با تيمهاي ويتنام، ميانمار، سنگاپور و سوريه هم گروه بودند. ايران در بازي نخست خود مقابل ميانمار قرار گرفت و با نتيجه ۲ بر صفر بازي را واگذار کرد، ميانماري که رنکينگ ۴۴ دنيا را در اختيار دارد. ايران در بازي دوم مقابل سنگاپور که رنکينگ ۹۲ را در اختيار دارد توانست با درخشش بازيکنان خود به ويژه قمي و قنبري که سايت AFC نيز به تمجيد از آنها پرداخت، سنگاپور را شش تايي کند. تيم ملي، در بازي سوم مقابل ويتنام ابتدا با گل از روي ضربه ايستگاهيِ زيباي زهرا قنبري جلو افتاد اما در نهايت نتيجه را ۶ بر ۱ واگذار کرد و شانس صعود خود را از دست داد و در نهايت تيم ملي در آخرين بازي خود سوريه را گلباران کرد و با ۱۲ گل وداع خوبي با مقدماتي آسيا داشت، هر چند که از گروهش بالا نيامد.
دو پيروزي و دو شکست آن هم با اختلاف گلهاي فراوان براي تيم ملي ايران حرفهاي بسياري براي گفتن دارد. فوتبال بانوان ايران نشان داد پتانسيل انساني خوبي در اختيار دارد، اين را گلهاي زيباي قمي، قنبري و ساير بازيکنان نشان داد که از نظر تکنيک و تاکتيک چيزي از تيمهاي آسيايي کم ندارند اما چيزي که قابل لمس بود تجربه کمِ ملي پوشان در رويدادهاي بينالمللي و همچنين ناآمادگي بدني آنها نسبت به حريفان بود. منطقي نيست از تيمي که تنها دو ماه تمرين کرده و در مهم ترين رويداد آسيا حضور پيدا ميکند انتظار صعود داشت که اگر اين اتفاق ميافتاد شاهکار مليپوشان بود، نه نتيجه برنامهريزي.
اين سوال را بايد پرسيد مسوول ناکامي بانوان فوتباليست ايران در رقابتهاي مقدماتي آسيا کيست؟ بازيکنان يا مسوولان؟ آيا اين تيم بعد از بازگشت به ايران بار ديگر تعطيل خواهد شد و بار ديگر نزديک به رقابتهاي مهم آسيايي تيم را تشکيل خواهند داد تا باز هم در مدت دو ماه تيم را راهي رقابت هاي مهم آسيايي کنند؟ و سوال نهايي اينکه نگاه آينده فدراسيون فوتبال به بانوان خود چيست؟ آيا اين تيم را حمايت خواهد کرد و يا دوباره رها ميشود؟
فراموش هم نکنيم که دو بازيکن تيم ملي، فروغ موري و سارا قمي که بازيکنان تيم منحل شده ملوان هستند درخشش خوبي در رقابت هاي آسيايي داشتند و گلهاي زيبايي را براي ايران به ثمر رساندند. بازيکناني مانند اين دو در سراسر ايران بسيارند و اميد آن است ليگ برتر بانوان از اهميت ويژهتري برخوردار شود.