تفاوت قابل تامل برخورد باشگاههای ایرانی و خارجی با بازیکنان متخلف
بسیاری از باشگاههای بزرگ دنیا راهکارهای مناسب و قابل تأملی جهت برخورد با بازیکنان متخلف دارند که میتواند برای فوتبال باشگاهی ایران نیز راهگشا یا حداقل قابل تامل باشد.
در دنیای فوتبال حرفهای تخلف یک بازیکن مشهور موضوع چندان عجیب و غیرقابل پیشبینی نیست. ممکن است یک بازیکن بزرگ که همزمان الگوی بسیاری از نوجوانان وجوانان نیز محسوب میشود مرتکب تخلف شود. این تخلف البته در سطوح مختلف صورت میگیرد و میتواند جریمههای متناسب با نوع تخلف را در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هر کشوری مشاهده کرد اما فارغ از تصمیمگیری فدراسیون فوتبال یا سازمان لیگ در یک کشور، خود باشگاهها نیز برای برخورد قانونی با بازیکن متخلف راهکارهای قابل تأملی دارند.
با نگاهی به برخی از واکنشها نزد باشگاههای بزرگ به راحتی میتوان دریافت که بیشتر جریمهها جنبه فرهنگسازی داشته و همزمان با تنبیه بازیکن مخاطب مهمتری به نام هوادار دارد. به عنوان مثال در باشگاه بزرگ و پرهواداری مثل رئال مادرید اسپانیا تاکنون بیش از 1500 پرونده از سال 2004 ثبت شده که طی آن تخلف بازیکن پس از گزارش منجر به واکنش کمیته انضباطی باشگاه شده است. به چند نمونه از این تخلفها و برخورد باشگاه با آن در ادامه اشاره میشود:
گراوسن یکی از بازیکنان پرحاشیه رئال مادرید در سالهای نه چندان دور به خاطر مصرف مشروبات الکلی آن هم در خلال برگزاری اردوی فشرده باشگاه با برخورد جدی مقامات باشگاه اول پایتخت اسپانیا مواجه شد. این برخورد جدی شامل کار اجباری در بنیاد خیریه رئال مادرید و جریمه نقدی معادل 500 هزار یورو بود. با نگاهی به این نوع جریمه به راحتی میتوان دریافت که جدا از تنبیه بازیکن موضوع کار داوطلبانه در بنیاد خیریه و یا یک سازمان مردمنهاد در دستور کار باشگاه بزرگی مثل رئال مادرید است.
گراوسن در کتاب خاطرات خود درباره کار اجباری در بنیاد خیریه رئال مادرید مینویسد 6 ماه به صورت رایگان در آن بنیاد خیریه فعالیت کردم و آن 6 ماه بهترین دوران زندگی من بود. به این فکر میکردم که به اجبار و برای جریمهای که شده بودم مشغول به کار بوده اما 6 ماه مفید در زندگی خود را تجربه کردم.
در همین باشگاه مورد دیگری در مورد دیوید بکام در میان پروندههای انبوه انضباطی دیده میشود این موضوع مربوط میشود به حضور بکام در زمان بازیگری در لباس رئال مادرید در یک باشگاه شبانه که اتهاماتی نظیر مصرف مشروبات الکلی و همدستی با یک باند مواد مخدر به صورت ناخواسته در حالت مستی را شامل میشد. باشگاه رئال مادرید پس از آن در یک دادگاه رسمی با ضمانت نقدی باعث آزادی و رد اتهام بازیکن خود شد اما پس از تبرئه کامل بکام دادگاه دیگری داخل خود باشگاه تشکیل شده و جریمه بسیار سنگینی برای او در نظر گرفته شد. بکام هنوز هم آن دادگاه را سختترین و عجیبترین روز زندگی خود میداند.
جریمه باشگاه رئال مادرید برای بکام پرداخت یک میلیون یورو وجه نقد و کار اجباری در 10 روز فشرده برای ترمیم چمن زمین تمرین شماره 2 رئال مادرید بود. چیزی که حتی هواداران رئال مادرید را دلخور کرد اما به طور قطع در عملکرد بکام و انگیزه او برای ادامه فعالیت در رئال مادرید بسیار تأثیرگذار بود.
به باشگاه بارسلونا سری میزنیم باشگاهی که به داشتن مکتب فوتبال لاماسیا شهرت دارد و معمولاً تخلف بازیکنان خود را در هیچ مقطع سنی برنمیتابد. خروج بدون اجازه از کمپ تمرین توسط کارلس پویول کاپیتان پیشین تیم فوتبال باشگاه بارسلونا باعث شد این کاپیتان مشهور و مردمی با جریمه 200 یورویی و حضور اجباری به مدت 5 ماه در دو بیمارستان مخصوص نگهداری از کودکان مبتلا به سرطان برای افزایش روحیه آنها منجر شود.
پویول البته از چنین جریمهای کاملاً استقبال کرده بود و حتی پس از آن هرگز پروژه حضور در کنار کودکان بیمار را قطع نکرد و به خاطر چنین جریمهای از باشگاه بارسلونا تشکر و بابت تخلف صورت گرفته بارها حتی در کتاب تاریخی خاطرات خود از هواداران بارسلونا در سراسر جهان عذرخواهی کرد.
به باشگاه سلتیک گلاسکو اسکاتلند نگاه می کنیم باشگاهی که البته در مسائل اخلاقی و برخورد جدی با بازیکنان متخلف چندان کارنامه درخشانی ندارد اما در سال 2010 میلادی بیش از 14 پرونده تخلف از جمله سرقت بازیکن در رختکن را با جدیت مورد بررسی قرار داد و طی آن حتی یکی از بازیکنان کلیدی فصل خود را اخراج کرد. این جدیت از سوی هواداران سلتیک مورد ستایش قرار گرفت و حتی هزینه اخراج بازیکن به خاطر نوع قرارداد توسط هواداران جمعآوری و در قالب یک کمپین مردمی به حساب باشگاه واریز شد.
اکنون این سؤال مطرح میشود که بهترین راه مقابله با تخلف یک بازیکن در سطوح مختلف چیست؟ آیا بازیکنسالاری مانع اصلی در کاهش تخلفات بازیکنان نیست؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند فوتبال ناپاک به امراضی از جمله بازیکنسالاری مبتلاست که اولین نتیجه آن ناتوانی باشگاه در برخورد با بازیکنان متخلف است. در چنین شرایطی بسیاری از تخلفات اخلاقی و مالی بازیکنان در سکوت عجیب و تأسفبرانگیز مدیران این باشگاهها پنهان شده و کمکم فراموش میشود. البته رسانههای مستقل اجازه پاک شدن این پروندهها و فراموشی این تخلفات را صادر نمیکند اما وجود همین رسانههای مستقل نیز جای بحث دارد.
در فوتبال امروز ایران ضمن احترام به همه اصحاب رسانه جایگاه مستقل این رسانهها کجاست و البته چگونه میتوان امیدوار بود که از دل سیاهترین بخش ممکن فوتبال یعنی تخلفات اخلاقی و مالی اتفاق دیگری رخ دهد یعنی از تهدیدها به فرصتها رسید و دست به فرهنگسازی زد. آیا در جو فوتبال ایران کار اجباری یک فوتبالیست در سازمانهای مردمنهاد اتفاقی تعریف شده و قابل باور است؟ آیا یک ستاره ثروتمند میپذیرد که برای مدتی هر چند کوتاه و حتی به صورت نمادین در یک بیمارستان مخصوص کودکان مبتلا به سرطان کار کرده و البته در آن مدت از دوربینها و خبرنگاران حامی محروم باشد؟