منصوریان از ریسک کردن پشیمان نشد
نام سید حسین حسینی از همان لحظه ای که توپ اول را مشت کرد و به کرنر فرستاد، بر سر زبانها افتاد. او از همین دیروز در دروازه استقلال، جا خوش کرده است و به نظر هم نمی رسد، علیرضا منصوریان فعلا رحمتی را درون دروازه استقلال بگذارد.
روزها و شب های سختی بر علیرضا منصوریان گذشته بود. ازهمان سه شنبه شب هفته گذشته که به همه گفته بود به خاطر حذف شدن از جام حذفی و بازی مقابل نفت تهران، شب یلدا زهرمارش شده تا دقایق پایانی بازی سپاهان مقابل استقلال در نقش جهان، علی منصور خواب و خوراک نداشت!
دیدار دو روز پیش با امیرقلعه نویی هم موید خیلی از اتفاق ها بود. با کسی که هنوز هم برخی معتقدند ممکن است دوباره(فصل آینده یا فصل بعدش) سر و کله اش در استقلال پیدا شود. سایه قلعه نویی بر سر استقلال همیشه وجود دارد و این نکته را نمی شود کتمان کرد، اما با اتفاق هایی که در دو سال آخر حضورش در استقلال افتاد، به نظر نمی رسد امیرقلعه نویی را به این زودی ها در استقلال ببینیم. در هر حال محتوای حرفهای قلعه نویی خطاب به منصوریان شاید همه آن چیزی نباشد که رسانه ای شد اما مطمئنا خود منصوریان در یک نیم فصل، متوجه خیلی از اتفاق ها در استقلال شده باشد. گمانه زنی ها حاکی از آن است که قلعه نویی به منصوریان گفته درباره حضور چند بازیکن پر سن و سال در استقلال تجدید نظر کند و شاید همین تجدید نظر کردن باعث شد تا دیروز پس از ۱۵ هفته لیگ برتر بالاخره از علیرضا منصوریان تمجید کنند. این در حالی بود که او بازی مقابل سپاهان را هم نبرد، اما تیم جوان شده اش، استقلالی ها را خوشحال و امیدوار کرد.
علیرضا منصوریان را همه یک مربی مرامی و معرفتی می شناسند. رفتاری که منتقدانش عقیده دارند به او ضربه زده است. او سعی می کند در ظاهر با همه سازش کند و به خیال خودش در حال سیاست ورزی است اما در نهایت نمی تواند وضعیت را کنترل کند. سیاست ورزی منصوریان دیروز هم پدیدار شد. صحنه های بازی دیروز را به یاد بیاورید؛ او ایستاده با سید مهدی رحمتی صحبت می کرد و به نظر شاید داشت از او مشاوره می گرفت اما چهره رحمتی هم نشان می داد که در درونش چه غوغایی برپاست. دوربین تلویزیونی خیلی خوب سید مهدی رحمتی را در چند صحنه شکار کرد. دیروز همان هایی که اول فصل می گفتند منصوریان یا کلا حرف گوش نمی کند یا باید سرش به سنگ بخورد تا حساب کار دستش بیاید، دیروز حسابی از علیرضا منصوریان حمایت کردند. همانهایی که در طول نیم فصل اول بارها و بارها درباره عملکردش انتقاد کردند و پیشکسوتانی بودند که علیرضا منصوریان هم به صورت جدی نخواست با آنها وارد تقابل جدی شود. کسانی که به دستیارانش از محمد خرمگاه یا علی چینی انتقاد می کردند و سیستم بازی و مخصوصا سیستم دفاعی استقلال را پر از اشکال می دانستند.
انگار دیروز در اصفهان سر منصوریان به سنگ خورده بود. او سید مهدی رحمتی و خسرو حیدری را روی نیمکت نشاند و باک استقلال را با بنزین سبز پر کرد و پس از ۱۴ هفته به شعارش عمل کرد. جوان کردن استقلالی که داشت همه را ناامید می کرد. همین که لیست استقلال اعلام شد بازیکنان استقلال هم شوکه شدند، اما منصوریان آمده بود تا با منصوریان همه ۱۵ هفته پیش فرق داشته باشد. وقتی هفته گذشته به افتخاری گفته بود می خواهد تاوان خیلی اتفاق ها را بدهد. او به شدت به قراردادهای وسط فصل گذشته اعتراض کرده بود و گفته بود چرا باید برخی بازیکنان زمانی که نه من بوده ام و نه شما، با تیم قرارداد ببندند؟ مضمون حرفهای منصوریان این بود که این کار مثل بمب گذاری در تیم فصل بعدی یک مربی و حتی مدیر آن باشگاه است. سید حسین حسینی، سید مجید حسینی، میلاد زکی پور، مجتبی حقدوست وبهنام برزای که این آخری از بازی نکردن در استقلال داشت دق می کرد، کنار کاوه رضایی و جابر انصاری و فرشید اسماعيلي و البته دیگر بازیکنان با تجربه استقلال، آبی ها را چشم نواز کرده بود.
منصوریان دیروز ریسک کرد و البته ریسک او تصمیم های درستش بود. او ۱۴ هفته خلاف وعده هایش عمل کرده بود. او هم به دور تسلسل مربیان ایرانی دچار شده بود که باید بزرگهای تیم و ستاره های میلیاردی را نگاه دارد و آنها را با سیاست حفظ کند و به آنها بازی بدهد در حالی که ضعیف هستند و البته در مصاحبه ها و کنفرانس ها از آنها تعریف کند. کاری که منصوریان در ۱۴ هفته گذشته بارها و بارها آن را انجام داد اما در اصفهان وضعیت فرق می کرد. منصوریان وسط یک بحران بزرگ بود و شاید شکست مقابل سپاهان کارش را تمام می کرد ولی استقلال منصوریان با بنزین سبز آنقدر خوب بود که خودش هم باور نمی کرد و در نهایت فهمید که در ۱۴ هفته گذشته چقدر اشتباه می کرده و نیمکت نشینان تیمش چقدر بهتر از بازیکنان فیکس و سنگین داخل زمین بوده اند. میانگین سنی استقلال نسبت به دو بازی مقابل تراکتورسازی و نفت تهران نزدیک به سه سال جوان تر هم شده بود.
یک سوال باید از منصوریان پرسید که چرا حالا تن به تغییرات داد؟ دیروز در کنفرانس مطبوعاتی هم منصوریان خودش را سردمدار مربیان جوان نامید و از جوانگرایی اش حرف زد. باید دید او چقدر پای حرفهایش می ماند و به بازیکنان جوانش اعتماد می کند. بازیکنانی که انگیزه هایشان در زمین خود منصوریان را هم مات و مبهوت کرده بود. هواداران استقلال البته مثل منصوریان مات و مبهوت نبودند و به نظر می رسد از پر شدن باک استقلال با بنزین سبز خوشحال هستند و صبر می کنند تا سرمربی شان استقلالی بسازد که هر بازی، درست مثل بازی با سپاهان در اصفهان باشد.
می ماند یک ماجرای مهم و آن دوئل علیرضا منصوریان و سید مهدی رحمتی است. رحمتی هرگز باورش نمی شد که اینطور نیمکت نشین شود. دیروز او روی نیمکت آرام و قرار نداشت و البته سعی می کرد زیاد روی نیمکت ننشیند و ایستاده بازی را پیگیری می کرد و شاید اگر کسی رحمتی را نمی شناخت، فکر می کرد که او دستیار اول علیرضا منصوریان است. سوال دیگر این است که او تا کی این وضعیت را تحمل می کند؟ آیا با سید حسین حسینی رقابت می کند یا اینکه آخر فصل قرارداد سه ساله اش( که یک سال از آن گذشته است) را فسخ می کند؟ یا اینکه روش دیگری را در پیش می گیرد؟
به نظر می رسد دوئل منصوریان و کاپیتان تازه نیمکت نشینش تازه آغاز شده و حتی مدیرعامل استقلال هم دیروز در گفت وگویی به وجود اختلاف بین منصوریان و کاپیتان استقلال اشاره کرده بود. حالا همه می دانند که منصوریان اهل ریسک کردن است و از ریسک کردن نمی ترسد. او منتظر بازگشت مصدومانش یعنی وریا غفوری و روزبه چشمی و محسن کریمی است و البته می خواهد چند بازیکن هم گیرد. چشم او دنبال پژمان منتظری، سجاد شهباززاده، رحیم زهیوی، مجتبی جباری، ایمان مبعلی است و منتظر است تا بین این بازیکنان سه بازیکن بگیرد و به قول خودش استقلال را مهارناشدنی کند!