یادداشت ویژه: چرا تووووووی دروازه جناب سرهنگ؟
محمدرضا یزدانپرست روزنامهنگار و مجری تلویزیون در یادداشتی بهنقد گزارش امروز علیرضا علیفر در بازی استقلال - گسترش فولاد پرداخته است.
شبی که سرهنگ علیرضا علیفر، مهمان برنامهی خندوانه بود، با دست و سوت از او استقبال شد و با جیغ و هورا بدرقهاش کردند. دو قصهی تکراری، بیت الغزل حرفهای آن شب علیفر بود؛ یکی نام آن بازیکن معروف آلمان و دیگری، توضیح شکلی از دفاع.
جناب خان از او پرسید نام درست اشتایگر چیست؟ سرهنگ با جدیت همیشگی جواب داد: حرف اول نام کوچک این فوتبالیست، اعراب سکون دارد و نباید "شواین"، گفته شود بلکه "اشواین"درست است و بعد جناب خان و حضار تشویقش کردند و عروسک محبوب، رو به رامبد گفت که میبینی رامبد؟! چقدر ایشان در کارش دقیق است و چقدر روی انجام درست وظیفهاش حساسیت دارد.
فراز بعدی نمایش آنجا بود که محمد بحرانی، صداپیشهی جناب خان، از گزارشگر قدیمی فوتبال خواست تا بگوید چرا از دفاع خطی بدش میآید. وایت برد آماده شد تا رامبد از سرهنگ بخواهد روی تخته، دفاع خطی را با رسم شکل، توضیح دهد. او هم با اعتمادبهنفس همیشگی برخاست و مثل مدرسان دورههای مبتدی مربیگری فوتبال، دفاع خطی و معایب آن را توضیح داد.
نه جناب خان و نه رامبد جوان، هیچگاه بنای بیاحترامی و دست انداختن میهمانانشان را نداشته و ندارند اما آن شب، سرهنگ به خودش نگفت چرا بین اینهمه سوژهی عمیق و نکتهی جذاب و مسئلهی مهم، این دو تا نکته شده است مشخصهاش و موتیف پرسشها.
آن شب که نگفت که هیچ، بعدها هم به خودش چیزی نگفت. بعدها هم که نگفت که هیچ، باآنهمه دابس اسمشی که برایش ساخته شد، به خودش تلنگر نزد که چرا باید بابت نام اشتباه معمار فلان ورزشگاه که هیچ اهمیتی برای هیچ تماشاگری در هیچ جای جهان فوتبال-این ورزش سراسر جذابیت- ندارد، اینهمه هزینه بدهد؟!
در کشوری که تماشاگر فوتبالدوست هشتسالهاش، تیکی تاکای اسپانیا را آنالیز میکند و پیرمرد هشتادسالهاش، باخت تراژیک برزیل به اروگوئه را در ماراکانا با گریه و جزییات مرور میکند، هنوز سرهنگ قصهی ما از شرکت مقاطعهکار میگوید و از اینکه مربی بین دونیمه با بازیکنانش صحبت کرده است و نیمهی دوم، معروف است به نیمهی مربیان.
امشب، پنجم آذر، سرهنگ علیرضا علیفر، کلکسیونی از دادوهوارها و فریادها و سطحیات را دوباره و چندباره و هزارباره در بازی استقلال و گسترش فولاد، روی آنتن فرستاد؛ یک گزارش حیرتانگیز با فریادهای بیدلیل و مزهپرانیهای عجیب و جملات قصاری که نیت پشت آن احتمالاً وایرال شدن در شبکههای اجتماعی است.
کاش یک نفر به سرهنگ بباوراند که تماشاگرپسند کردن و جذابیت گزارش فوتبال، با عربده کشیدن بعد از گل و دادوهوار بعد از صحنههای حساس و ابراز نظرهایی مثل محاسن برتری عددی و معایب دفاع خطی حاصل نمیشود، اگرچه راه سرهنگ بزرگنمایی همین چیزهاست تا نان دابسمش کارهای حرفهای و (حتی سربازان سرهنگ) در روغن باشد. چیزی که خود علیفر هم به آن اعتقاد راسخ پیداکرده و با آن تفریح میکند والا چرا باید آنطور بگوید: توووووی دروازه و حتی تیییییییر دروازه؟