دودی که به چشم آبیهای پایتخت میرود
برخی از مسئولان سابق و فعلی استقلال در هفتههای گذشته به طرق مختلف علیه یکدیگر موضع گرفتهاند و به نظر نمیآید این واکنشها از سر دلسوزی بوده باشد.
تقریبا هر روز میتوان در جراید یا رسانههای ورزشی از سوی یکی از مسئولان و مدیران سابق استقلال علیه مدیران و مسئولان فعلی این باشگاه انتقاداتی را شاهد بود. البته که نقد و انتقاد مسئله مهم و عامل پیشرونده برای حل مسائل محسوب میشود ولی جای تعجب دارد که چطور برخی از مسئولان سابق استقلال که با قراردادهای عجیب موجب به بار آمدن بدهیهای سنگین در همین یکی دو ساله شدهاند، مسئولان فعلی را به بستن قراردادهای عجیب متهم میکنند.
بحث قرارداد کاوه رضایی و بندهای قرارداد او اولین جرقه لازم را برای این بحث و در کنار آن تسویه حسابها بوجود آورد و در ادامه حتی کار به مراسم مرحوم پورحیدری کشیده شد و در کمتر از 24 ساعت بارها مکان تشییع پیکر آن مرحوم تغییر یافت و در نهایت پای وزیر تازه کار به میان کشیده شد.
برخی مدیران قبلی استقلال با شمشیر دولبه، نقدهای خود را مطرح میکنند و با صحبتهایشان تنها به ابهامات دامن میزنند. بالاخره باید معلوم شود که گذاشتن آپشن در قراردادها چیز خوبی است یا نه. چه بسا برخی آپشنها برای بازیکنان و باشگاه خوب هم باشد. مثلا از گوشه و کنار شنیده شده که بختیار رحمانی در صورت دادن 10 پاس گل مبلغ قابل توجهی به دریافتیاش اضافه میشود. مشخصا این آپشن برای این بازیکن علاوه بر سود فردی، یک سود جمعی هم دارد. یعنی از عملکرد او باشگاه استقلال هم منتفع میشود. حالا اگر شبیه این آپشنها در قرارداد سایر بازیکنان هم باشد چه؟ از طرفی، کافی است در هر خبرگزاریای یک جستوجوی ساده کنید و ببینید که این رفتار مسبوق به سابقه بوده یا فقط از ابتکارات مدیران فعلی استقلال است. به عبارت بهتر برخی از مدیران قبلی استقلال، مدیران فعلی باشگاه را بابت چیزی نقد میکنند که خودشان اصطلاحاً این کاره بودهاند.
البته قضاوت ارزشی کردن کار صحیحی نیست ولی به نظر میرسد برخیها با دستاویز قرار دادن قراردادهای استقلال به دنبال تسویه حساب هستند وگرنه چه کسی است که یادش نیاید چه قراردادهایی در همین سالها در استقلال بسته شده و چه میزان هم این قراردادها بازدهی داشته است. شاید بهتر باشد مدیران و مسئولان فعلی و قبلی استقلال راهی دیگر برای این بحثها پیدا کنند چون به نظر میرسد ماجرای قراردادها تنها یک بهانه برای اهداف دیگر است و مطمئنا این تسویه حسابها که بیشتر هم از طرف یکی از طرفین در جریان است به سود آبیها نخواهد بود و اساساً در شان باشگاه بزرگ استقلال هم نیست.
نکته پایانی این ماجرا جایی است که علیرضا منصوریان سرمربی استقلال با سکوتش تنها نظاره گر این زد و خوردهاست. او پیشتر از عملکرد نقل وانتقالاتی تیمش دفاع کرده بود ولی سکوت این روزهای او کمی تعجب برانگیز است و شاید هم او منتظر است تا در زمان مناسبتری در این باره نظر دهد.