فوتبال در دوراهی درآمد
در حالی که صنعت فوتبال در همه کشورها درآمدزا شده،اما به نظر می رسد فدراسیون فوتبال ایران مسیری کاملا متفاوت نسبت به همتایان خود در پیش گرفته و هر روز اختلاف تازهای با اسپانسرهایش تجربه می کند!
بعد از ماجراهای قطع حق پخش 18 میلیارد تومانی تلویزیون در دو سال اخیر و قطع همکاری با اسپانسر شش میلیون یورویی البسه تیم های ملی، حالا گویا نوبت به ایجاد تشکیک در درآمد حاصل از بلیت فروشی لیگ و بالاخره تبلیغات محیطی فوتبال ایران رسیده است تا یکی یکی از همکاری با فدراسیون شاید پُرحاشیه فوتبال منصرف شوند.
در حالی که مهدی تاج هنوز نتوانسته پرونده قرارداد 160 میلیاردی دوران حضور خود در راس سازمان لیگ را ببندد و گفته می شود حداقل نیمی از آن قرارداد معروف هنوز از شرکت قبلی بهره بردار تبلیغات محیطی، وصول نشده و دو طرف در مرحله رسیدگی قضایی هستند، خبر می رسد تنها حامی باقیمانده برای فوتبال ایران نیز به خاطر مشکلات متعدد ایجاد شده از کار کنار کشیده است.
همه اهالی فوتبال و طرفداران این رشته ورزشی، به خوبی به خاطر دارند که تبلیغات محیطی فوتبال در لیگ برتر شانزدهم با گذشت هفته اول مسابقات هنوز صاحب مشخصی نداشت و فدراسیون جدید سه ماه پس از انتخاب و شروع به کار تاج هم نتوانسته بود مشتری دندان گیری برای این رسانه جذاب پیدا کند.
کار به جایی رسید که بعد از دو مرحله آگهی مزایده فروش امتیاز انحصاری تبلیغات توسط فدراسیون فوتبال هم هیچ مشتری برای تبلیغات دورزمین های فوتبال ایران پیدا نشد و مدیران جدید که با کلی ادعای تخصص در مباحث اقتصادی و درآمدزایی برای فوتبال آمده بودند؛ به سوی شیوه مذاکره موردی با مشتریان بالقوه روی آوردند.
شرکت فناپ که در حمایت از تیم ملی فوتبال ایران سابقه دارد، تنها گزینه قابل اعتماد باقیمانده برای فدراسیون فوتبال بود که می شد روی امضایش حساب کرد و نگران برگشت خوردن چک هایش شبیه آنچه در مورد دیگران رخ داد، نبود.
به این ترتیب با گذشت یک هفته از آغاز لیگ شانزدهم ، تبلیغات فوتبال ایران در ازای قراردادی 115 میلیارد تومانی برای مدت دوفصل در اختیار این شرکت قرار گرفت و فدراسیون امیدوار بود حالا که مجبور شده برخلاف ادعاهای سابق تاج درباره قیمت تبلیغات لیگ برتر، آن را به شدت پایین بیاورد و به ارزش واقعی آن نزدیک کند، بتواند فصل آرامی را بعد از یک دوره جنجالی پشت سر بگذارد اما گویا فدراسیون توان کنترل باشگاه های زیرمجموعه خود را هم نداشت و از هفته دوم دعوای سامانه پیامکی، به تبلیغات محیطی کشیده شد و هرهفته شاهد خودمختاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در نصب بنر و تبلیغات خود دور زمین ورزشگاه آزادی بودیم.
حامی جدید فوتبال ایران هنوز نیامده با یک بی قانونی به نام تبلیغات لیگ برتر مواجه شد که هر کس به خودش اجازه می داد فضای خریداری شده آنها را که فقط 10 میلیارد تومان نقد برایش پرداخت کرده بودند را تصاحب و اشغال کند و در مقابل نامه های اعتراضی به فدراسیون، پاسخی جز «رسیدگی می کنیم» و «این هفته دیگر حل می شود!» نگرفت. معضل به وجود آمده به رغم قول های مکرر فدراسیون نشینان رفع نشد و هرهفته با ساز مخالف یکی از باشگاه ها، غرامتی سنگین در حساب فدراسیون فوتبال نوشته می شد که عابدینی و همکارانش ، این خسارت ها را متوجه باشگاه های متخلف می دانستند.
اما موازی با این ماجرا، شرکت فناپ طبق قرارداد با سازمان لیگ اقدام به افتتاح سامانه پیامکی با نام 3040 کرد تا سامانه هواداری لیگ برتر ایران لقب بگیرد و 13 باشگاه لیگ برتری را تحت پوشش خود قرار دهد. حالا فدراسیون فوتبال در حالی که 10 میلیارد از پول امسالش را دریافت کرده و حتی احتمالا این مبلغ را خرج هم کرده است، به جای حمایت از سامانه رسمی خود، در اظهارنظری عجیب از سوی رئیس کمیته بازاریابی خود، که نوعی فراررو به جلو محسوب می شود، ادعای خسارت از فناپ کرده است! همان رویه ای که پس از لغو بدون اطلاع قرارداد برند ایتالیایی لباس تیم ملی انجام داد و بعد از شکایت طرف مقابل و درخواست غرامت 10 میلیاردی گفته شد:«از کجا معلوم که ما نباید خسارت بگیریم؟!»
در حالی که برخی منابع نزدیک به فدراسیون تا دیشب می گفتند که قرار است شرکت همراه اول، راسا وارد کارزار شود و از این به بعد از طریق شرکت پردیس اول کیش (مالک سرشماره 3090) به عنوان اسپانسر فوتبال ایران فعالیت کند، برخی اطلاعات موثق حاکی از عدم پذیرش رقم 55 میلیاردی توسط این شرکت و همراه اول است.
به این ترتیب، فدراسیون فوتبال ایران پیش از آنکه مشتری جدید و قطعی برای تبلیغات محیطی لیگ برتر و جام حذفی پیدا کند، مشتری خوشنام خود را هم از دست داد تا عملا یک راه بسیار مهم دیگر ازدرآمدزایی خود را مسدود شده ببیند. حالا باید دید با شرایط موجود و باتوجه به اینکه وزارت ورزش هم تمایل چندانی به اعطای بودجه های هنگفت به فدراسیون فوتبال ندارد، این مجموعه چطور می خواهد با حساب خالی و بدهی های چند ده میلیاردی امورات خود را بگذراند؟