«چرا»هایی در مورد عملکرد ورزش ایران در المپیک
کاروان ورزش ایران در سی و یکمین دوره بازیهای المپیک در شرایطی چهار مدال کمتر از دوره گذشته گرفته و هشت پله هم در جدول سقوط داشت که هنوز پاسخی برای «چرا»های پرتعداد داده نشده است.
المپیک سی و یکم که از خیلی وقت پیش حرف اول و آخر مسئولان ورزش در تمام نشست ها و برنامه ریزی ها بود دو هفته ای است که تمام شده و حالا تنها چیزی که از این دوره بازی ها برای ورزش ایران به جا مانده، اول کارنامه کاری تک تک ورزشکاران اعزامی است که در مجموع عملکرد کاروان ایران را شکل دادند و دوم درس یا درس هایی که خواندن و نخواندن آنها و به نوعی توجه داشتن یا بی توجهی دوباره به آنها، مسیر ورزش ایران برای چهار سال آینده و المپیک آتی را تعیین خواهد کرد.
نقص بزرگی که سالهاست ورزش ایران با آن دست به گریبان است و ضربات و لطمات جبران ناپذیری هم از آن خورده نداشتن «کرسی های بین المللی» است که هنوز هم پابرجاست و در المپیک ریو هم خودش را نشان داد.
رکوردهای استثنایی در سایه عملکرد کاروان استثنایی
۶۳ ورزشکار زن و مرد در قالب ۱۴ رشته تیمی و انفرادی؛ این قالب کلی کاروان ورزش ایران برای شرکت در سی و یکمین دوره بازی های المپیک بود که با ۱- رکورد شکنی در تعداد کلی سهمیه ها نسبت به ادوار گذشته، ۲- رکوردشکنی در کسب سهمیه بانوان با المپیکی شدن ۹ بانوی ورزشکار در پنج رشته و ۳- کسب سهمیه تیمی (والیبال) پس از یک دوره غیبت شکل گرفت.
از این حیث ورزش ایران کاروانی استثنایی را راهی المپیک کرد به خصوص اینکه این کاروان پرچمداری داشت که برای نخستین بار در طول تاریخ ورزش ایران و به عنوان یک ورزشکار پارالمپیکی صاحب سهمیه المپیک شده بود. با وجود همه این «رکوردشکنی» ها و «اولین» ها که کاروان ایران را به نوعی استثنایی کرده بود اما ورزش ایران در ریو اصلا در حد و اندازه ای که تصور می شد، ظاهر نشد به طوری که حالا خیلی از نتایج و عملکردهای ثبت شده در ریو همان رکوردشکنی ها و اولین ها را هم در سایه قرار داده است.
«مجموع هشت مدال شامل ۳ مدال طلا، یک مدال نقره و چهار مدال برنز»؛ این نتیجه عملکرد کاروانی بود که پرتعدادتر از دیگر کاروان های اعزامی به ادوار گذشته بازی های المپیک بود اما نتوانست در ریودوژانیرو به اندازه ای خوب ظاهر شود که بهترین نتیجه ورزش ایران در المپیک را تکرار کند یا حداقل نزدیک به آن ظاهر شود.
۱۲ مدال(۴ طلا، ۵ نقره و ۳ برنز) به دست آمده توسط ورزشکاران مان در المپیک ۲۰۱۲ باعث شد کاروان ۵۳ نفره اعزامی به لندن به لحاظ «چگونگی نتیجه گیری» بهترین کاروان ورزش ایران در طول تاریخ المپیک لقب بگیرد و جایگاه هفدهمی آن در جدول توزیع مدال ها به عنوان بالاترین رتبه المپیکی ایران مهر تاییدی بود برای این ادعا اما کاروان امام رضا (ع) با وجود تعداد نفرات بیشتر و خیلی از ویژگی های خاص خود در نهایت به گونه ای به کارش پایان داد که به اندازه ۴ مدال و هشت پله با موفق ترین کاروان المپیکی ایران فاصله گرفت و این یعنی عقبگرد بزرگترین کاروان المپیک!
به این «چرا» ها پاسخ دهید؟
کاروان ورزش ایران در المپیک سی و یکم با هشت مدال طلا، نقره و برنز صاحب جایگاه بیست و پنجم در جدول توزیع مدال ها شد؛ به لحاظ چگونگی عملکرد، این کاروان بعد از کاروان اعزامی به المپیک لندن موفق ترین کاروان ورزش ایران در طول تاریخ برگزاری بازی های المپیک بود اما حتی این موضوع هم نباید باعث نادیده گرفتن انتظاراتی شود که خیلی از ورزشکاران مان نتوانستند در میادین مختلف ریو آن را برآورده کنند و حالا آنها باید در کنار مسئولان شان پاسخگو این باشند که چرا تا این حد کوچک بودن در میدانی به بزرگی المپیک؟ چرا عملکردی آنچنان ضعیف داشتند که باعث ثبت شکست های تاریخی شد؟ چرا تکواندو و کشتی فرنگی با آن همه سروصدا و پول هایی که خرج شان شد خوب نتیجه نگرفتند و سهم شان را در رساندن کاروان به جایگاهی در خور توجه ادا نکردند؟ چرا حذف زودهنگام؟ چرا چندین پله سقوط؟ چرا درجا زدن؟ چرا حاشیه سازی؟ چرا توجیه، نبش قبر و پرده برداشتن از مشکلات داخلی در یک میدان بینالمللی و چرا و چراهای دیگر... .
آنچه مسلم است و واقعیتی که نباید کتمان شود اینکه کاروان ورزش ایران باوجود پتانسیل ها و سرمایه گذاری هایی که برای آنها شد در ریو نتایج قابل قبولی نگرفت؛ به هر حال بنا بر اعلام معاون مالی وزارت ورزش تمام فدراسیون های المپیکی صد در صد بودجه المپیکی خود را پیش از اعزام به ریو دریافت کرده بودند ضمن اینکه گزارش های مالی کمیته ملی المپیک هم حکایت از شارژ مالی خوب فدراسیون ها داشت؛ با این اوصاف باید مسئولان در مورد چگونگی عملکرد کاروان ایران در تمام رشته ها پاسخگو باشند؛ همه مسئولان چه در کمیته ملی المپیک که متولی بازی های المپیک به حساب می آید، چه در وزارت ورزش که متولی ورزش کشور محسوب می شوند و چه در فدراسیون ها که بعضا ادعای مدال داشتند و با این ادعا به خیلی از انتقادها و کارشناسی ها هم بی توجه بودند.
لطفا برای ناکامی ها نه دیوار بسازید نه توجیه بیاورید
البته اینکه در جریان برگزاری بازی های المپیک بودند ورزشکارانی که تا پای مدال رفتند اما از دستیابی به آن بازماند یا ورزشکارانی که نتیجه ای تاریخی ثبت کردند مانند مجتبی عابدینی که تا نیمه نهایی مسابقات شمشیربازی پیش رفت اما با یک شکست مدال برنز را از دست داد یا حسن تفیتان که برای اولین بار در تاریخ دوومیدانی ایران به مرحله نیمه نهایی المپیک صعود کرد؛ این ورزشکاران با چگونگی عملکردشان پدیده ای در کاروان ایران شدند اما تاثیری بر جایگاه این کاروان که ملاک اصلی برای ارزیابی عمکلرد است، نداشتند چون به هر دلیلی مدال نگرفتند پس نباید این دست ورزشکاران را با همه خوبی های شان سرپوشیی برای خیلی از ناکامی های دیگر قرار داد.
در ریو کیمیا علیزاده ۱۸ ساله یکی از چهار مدال برنز کاروان ایران و تنها مدال تیم پرستاره و پرامید و البته ناکام تکواندو را به نام خود ثبت کرد، این مدال ارزش بسیار زیادی دارد چون برای اولین بار در تاریخ المپیکی ورزش بانوان ایران به دست آمد و قطعا باعث تغییر مثبت خیلی از رویکردها و تصمیم گیری ها در رابطه با ورزش بانوان خواهد شد و آن را در مسیری بهتر از قبل قرار خواهد داد اما این مدال و موفقیت تاریخی هم نباید باعث کنار زدن خیلی از ناکامی هایی شود که هر یک از آنها به نوبه خود تاریخی بودند.
حسن یزدانی هم یکی از بهترین های کاروان ۶۳ نفره ایران در ریو بود که با رقابت نفس گیر خود مقابل آنیار گودیف روس و به زمین زدن این حریف که دست به هر حربه ای زد تا نفس یزدانی را درآورد، به ۱۶ سال ناکامی کشتی آزاد در کسب مدال طلای المپیک پایان داد اما این طلسم شکنی یزدانی هم نمی تواند دیواری شود برای آنکه خیلی از شکست ها و انتظارات برآورده نشده را پشت آن قرار داد.
سهم ورزش ایران از صدها مدال توزیع شده در المپیک ریو تنها هشت مدال بود در حالیکه این تعداد مدال می توانست توسط بهداد سلیمی به ۹ مدال برسد اما همه دیدند اعمال نفوذهایی که اجازه نداد سلیمی بعد از قهرمانی و رکوردشکنی در حرکت یک ضرب، به حق خود برای یکی از سه رنگ مدال المپیک برسد اما این هم توجیه و پاسخ قابل قبولی نیست برای این پرسش که چرا کارنامه کاروان ایران در ریو به آن حد که باید چشمگیر نشد؟
واقعیت این است، آن را کتمان نکنید
نتیجه گرفتن در المپیک به مراتب از چگونگی ورود به این آوردگاه مهمتر است چون در نهایت آنچه به جا می ماند و در تاریخ هم ثبت می شود کارنامه عملکرد است؛ این در حالی است که کاروان ایران با وجود موفقیتی که در کسب سهمیه داشت نتوانست موفقیتی در چگونگی حضور المپیکی خود به دست بیاورد؛ درست است که تنها یک مدال طلا کمتر از المپیک پیشین گرفتیم اما به خاطر همین اختلاف حداقلی، در جدول توزیع مدال ها متحمل هشت پله سقوط شدیم، درست است که در وزنه برداری و کشتی آزاد نتایج خوبی گرفتیم اما همان طور که نصرالله سجادی، معاون وزیر ورزش هم به آن تاکید کرد در المپیک ریو هیچ حماسه ای شاهد نبودیم و ورزشکاران این دو رشته تنها جور ناکامی های دیگر رشته ها و به خصوص کشتی فرنگی و کاراته را کشیدند.
از سی و یکمین دوره المپیک هشت مدال در سبد ورزش ایران قرار گرفت در حالیکه بارها از سوی کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک عنوان شده بود که پتانسیل مدال آوری کاروان ایران در ریو بالاست، البته کمیته ملی المپیک پیش از المپیک هیچ گاه پیش بینی دقیقی از وضعیت مدال آوری ایران در این رویداد نداشت اما پس از اتمام کار ورزشکاران ایران در ریو کیومرث هاشمی در جمع خبرنگاران اعزامی به این بازی ها اعلام کرد که پیش بینی کمیته کسب ۱۲ مدال بود؛ این پیش بینی با آنچه در نهایت حاصل شد به اندازه چهار مدال فاصله دارد و این خود تاکیدی است برای خوب نتیجه نگرفتن کاروان بزرگ ایران.
شاگرد خوبی برای کلاس المپیک باشیم
بله؛ کاروان ورزش ایران در المپیک ریو می توانست خیلی خوب و شاید هم بهتر از المپیک لندن نتیجه بگیرد «اگر» معادلات مدال آوری در کشتی و تکواندو درست حل می شد، «اگر» در دسته فوق سنگین مسابقات وزنه برداری و شاید برخی از اوزان کشتی با ناداوری و بدتر از آن اعمال نفوذها برای تغییر رای مواجه نمی شدیم و حتی «اگر» در رشته ای مانند شمشیربازی بدشانسی نمی آوردیم و به خاطر یکی دو ضربه مدال از دستمان نمی رفت.
این روزها به این «اگر» ها خیلی تاکید می شود اما آیا به این موضوع هم توجه می شود که «اگر» مثلا ورزشکاری مانند حسن یزدانی در آن فینال استثنایی کم می آورد و وقتی از حریف مدعی خود با چند اختلاف امتیاز عقب بود، به راحتی تسلیم می شد کاروان ایران هم یک مدال طلا را از دست داده بود و هم در جایگاهی پایین تر از بیست و پنجمی قرار می گرفت چون این کیفیت رنگ مدال هاست که تعیین کننده جایگاه ها می شود.
در کل این که این «اگر» ها و «اما» های بعد از آن در همان لحظه ها و ثانیه هایی تعیین کننده شدند که باید برای آنها برنامه ریزی می شد، یکی مانند حسن یزدانی برای این لحظه های تعیین کننده برنامه داشت و آن هایی که در همین لحظه ها به زمین خوردند احیانا بدون برنامه بودند چون در المپیک هیچ موفقیتی، تصادفی کسب نمی شود؛ این المپیک یکبار دیگر ثابت کرد که لحظه ها و ثانیه ها در دستیابی به اهداف المپیکی تعیین کننده هستند و اگر برای شان درست و دقیق برنامه ریزی شده باشد می توان از آنها نتیجه گرفت، کاری که به نظر می رسد خیلی از ایرانی ها - مسئول و ورزشکار - آن را نادیده گرفتند.
درس و شاید هم یادآوری دیگری که المپیک ریو برای ورزش ایران داشت، تاثیر کرسی های بین المللی و تلاش برای کسب آنها بود؛ اگرچه اعتقاد نصرالله سجادی بر این است که « آنجا که لازم باشد تصمیم گیری ها جایی غیر از هیات رئیسه فدراسیون های جهانی اتخاذ می شود. اینکه ایران در کرسی های بین المللی نماینده داشته باشد قطعا خوب است اما نمی تواند از خیلی از تصمیم گیری ها جلوگیری کنند»، اما آنچه مسلم است که کسب کرسی بین المللی اولین و مهمترین گام برای جلوگیری از خیلی از تصمیم گیری ها علیه ورزش ایران است و چه بسا داشتن همین کرسی ها، زمانی کمکی برای اعمال نفوذ در جهت گرفتن حق ورزش کشور شود.
... و آخر اینکه
سی و یکمین دوره بازی های المپیک با همه اما و اگر ها و کش و قوس هایی که برای ورزش ایران داشت، تمام شد؛ حال ورزش ایران مانده و مسیر چهار ساله جدید برای حضور در المپیک ۲۰۲۰؛ حرکتی که امروز ورزش ایران، مسئولانش و ورزشکارانش خواهند داشت تعیین کننده نتایج المپیک آتی است. این حرکت باید از ارزیابی دقیق و نه کلیشه ای عملکرد کاروان ایران در ریو آغاز شود و تا برنامه ریزی برای لحظه به لحظه حضور در المپیک توکیو ادامه داشته باشد نه اینکه بررسی عملکرد در حد حرف و تشکیل کمیته ارزیابی و ... بماند و اوج برنامه ریزی المپیکی هم به کسب سهمیه ختم شود و بعد از آن صرف شرکت در المپیک!