کریمی، هاشمیان، مهدویکیا و مجیدی بیکار
درحالی که در دنیای مدرن فوتبال، باشگاهها از مربیان جوان استفاده و آنها را برای آینده آماده میکنند، برترین فوتبالیستهای کشور ما بیکار هستند و هیچ کجا تجربه اندوزی نمیکنند.
در حالی که استفاده از جوان ها در عرصه مربیگری فوتبال ایران جواب داده و امثال ویسی، گل محمدی، منصوریان و ...موفقیت ها و سبک خوبی از مربیگری را در فوتبال ایران رقم زده اند و نسل فوتبالیست های ۹۰ را در این عرصه موفق نشان داده اند، هنوز برترین های آنها از منظر بین المللی کاری در دست ندارند و یا بیرون گود نشسته اند.
در واقع فوتبال ایران در انتظار مربیگری امثال وحید هاشمیان، پاشازاده، کریمی، مهدوی کیا، رسول خطیبی، فرهاد مجیدی و ... است. نه اینکه حضور آنها دیر شده باشد، نه برخی مثل خطیبی حتی امروز در این عرصه با تجربه هم محسوب میشوند اما در مجموع باید تاکید کرد این بازیکنان سابق که بر شمردیم هنوز قدم از قدم برنداشتهاند، نه خودشان برای خودشان و نه باشگاهها برای آنها.
نه تراکتور از رسول استفاده می کند، نه پرسپولیس به دنبال کریمی و مهدوی کیا فرستاده و نه استقلال برای مجیدی برنامه ای دارد. در واقع آنها رها شده اند و هیچکس با آنها کاری ندارد. این همه در حالی رخ میدهد که باشگاهی مثل رئال مادرید، زین الدین زیدانش را در تیم دوم خود به کار گرفته و دقیقا همه امورش را مد نظر داشتند تا او را به تیم بزرگسالان و اصلی آوردند.
در واقع نبود استراتژی و فلسفه در باشگاه های ما و نداشتن هیچ برنامه ای برای آینده و هیچ طرح و هدفی موجب از دست رفتن توانایی ها و دانسته های بازیکنانی شده که در بایرن مونیخ، لورکوزان، هامبورگ و ... آموزش دیده اند و بزرگترین مجامع فوتبال دنیا را تجربه کرده اند.
این بازیکنان همین حالا میتوانند در کمیته فنی باشگاهها باشند، میتوانند در کمیته استعدادیابی باشگاهها باشند و حتی مدیران آکادمی ها و حتی میتوان با آنها قرارداد بست برای دو یا سه سال دیگر به عنوان سرمربی و البته همین امروز آنها را کمک مربی کرد تا سه سال تجربه کسب کنند.
اما کدام باشگاه فلسفه دارد؟ تقریبا هیچ باشگاهی در ایران جلوتر از نوک بینیاش را نمی بیند و این دقیقا ضعف بزرگ فوتبال ایران محسوب میشود که باشگاهها سال آینده خود را اسرار آمیز و مثل جزیره ناشناخته می بینند.