سوشا سال قبل هم دچار این مشکلات شده بود
سرپرست باشگاه پرسپولیس گفت:هادی بچه سر به زیری بود و برای مشکلات بازیکنان به من زنگ می زد.
من از اواخر نیمه دوم فصل گذشته به باشگاه پرسپولیس آمدم.زمانی که وارد پرسپولیس شدم بخشی از کارها و برنامه ریزی ها انجام نشده بود و از طرفی به شروع فصل بعدی هم نزدیک بودیم.برانکو در ایران نبود و من می بایست در آغاز کارها را سروسامان می دادم. وقتی برانکو وارد ایران شد بدون اتلاف وقت با او جلسه ای درباره تیم فصل آینده برگزار کردیم .لیست تیم فصل آینده مان را در تمامی رده ها تحت بررسی قرار دادیم. تمامی این کارها را با منابع مالی محدود انجام دادیم .در این میان یکی دو بازیکن بودند که نتوانستیم با آنها به لحاظ مالی توافق کنیم.بطور کلی به 95 درصد از اهداف مان رسیدم.
-بله، لیست اولیه که تنظیم شده بود بطورکلی دستخوش تغییرات قرار گرفت.لیست اولیه با محدودیت ها و قوانین لیگ برتر مطابقات نداشت.ما می بایست چند بازیکن زیر 23 سال را به لیست پرسپولیس اضافه می کردیم و از این رو برخی بازیکنان در لیست جا به جا شدند.مثلا یکی از بازیکنان قرارداد بسته بود اما ما از نظر مالی به توافق نرسیدیم و این بازیکن از لیست خارج شد و به تیم دیگری پیوست.هم چنین اردوی آماده سازی قبل از فصل جاری لیگ برتر را پیش رو داشتیم و می بایست در این زمینه هم برنامه ریزی می کردیم.ما زمان زیادی نداشتیم و اردوی آماده سازی را در ترکیه برگزار کردیم.در کنار برنامه ریزی برای تیم با چند موضوع دیگر هم مثل پرداخت مطالبات مالی اعضای سابق پرسپولیس مواجه بودیم و با توجه به محدودیت های مالی می بایست به آنها پاسخ می دادیم و این کارها از ما انرژی می گرفت.در هر حال می دانستیم که از بحران مربوط به تیم خارج می شویم و می توانیم تیم مورد علاقه مان را روانه لیگ کنیم.بطور کلی از وضعیت موجود رضایت نسبی دارم و همان طور که می خواستیم کارها پیش رفته و نتایج تیم ما در لیگ نشان می دهد که برنامه ریزی مان برای فصل جاری رضایت بخش بوده است.
هر مدیری که وارد یک مجموعه شود با چالش های بسیاری مواجه است. رفع و عبور از مشکلات به دانش و تخصص مدیر برمی گردد. آشنایی با مسائل قانونی و عرفی در چنین مجموعه هایی خیلی مهم است و اگر امروز ما با مشکلات زیادی روبرو هستیم به این دلیل است که در گذشته مسائل قانونی و عرفی مورد توجه قرار نگرفته و حاصل عدم آشنایی با این موضوعات مهم است.اگر مورد توجه قرار می گرفت الان ما گرفتار این همه پرونده در باشگاه نبودیم.
تقریبا همین است. وضع کنونی پرونده ها و مسائل جاری باشگاه نشان می دهد که مدیریت در باشگاه پرسپولیس مغفول واقع شده بود و مباحث تجاری و آینده باشگاه مورد توجه قرار نگرفته بود.
ثبات مدیریت یا ثبات مدیر؟ اینها را باید از هم جدا کنیم.اینجا نباید افراد به دنبال تثبیت موقعیت خود در پرسپولیس باشند.ما باید دنبال ثبات مدیریت باشیم. مدیریت یعنی جایی که سازمان باشد و تحت نظارت و کنترل باشد. بازرسی شود. اینها می شود مدیریت. اگر باشگاه به درستی سازمان دهی شود هر فردی که جای من به پرسپولیس بیاید بدون مشکل برنامه ها را اجرا می کند و همین روال ادامه دارد.
مستنداتی که گم شده است
ثبات مدیریت یعنی سازمان دهی و کنترل مدیریت.اگر دو باشگاه پرسپولیس و استقلال سازمان پیدا کنند مسائل مربوط به این دو باشگاه حل و فصل می شود اما اگر سازمان نباشد همه چیز به یک نفر ختم می شود و آن فرد با سلایق و نظرات خودش باشگاه اداره می کند. ما باید دنبال ایجاد سازمان در پرسپولیس باشیم تا کارها پس از رفتن من در پرسپولیس تعطیل نشود.الان مستندات در باشگاه وجود ندارد چرا که همه کارها به یک نفر ختم شده است. الان بزرگترین چالش ما در پرسپولیس نبودن مستندات است. هیچ مستنداتی از طلبکاران در باشگاه وجود ندارد و ما نمی دانیم که کسی که ادعای طلبکاری دارد راست می گوید یا نه؟ اگر سازمان داشته باشیم با زدن یک دکمه می توانیم سوابق افراد و میزان بدهکاری مان را بدانیم اما این کارها در گذشته انجام نشده است زیرا همه چیز در مدیریت قائم به فرد بوده است.
این که ورزش می تواند کارکردهای فرهنگی و ورزشی در جامعه داشته باشد کاملا صحیح است اما ما باید به دنبال چارت و سازمان باشیم تا بر بسیاری از چالش ها غلبه کنیم. اگر باشگاه دارای سازمان و چارت مشخصی باشد آن وقت هر بازیکنی نمی تواند وارد باشگاه شود و قرارداد ببندد.اگر آن بازیکن از نظر فنی بهترین باشد اما ویژگی هایش با قوانین سازمانی ما مطابقت نداشته باشد آن وقت خود به خود از لیست خریدمان حذف می شود.آن وقت فلسفه و مکتب باشگاه مشخص می شود و ورودی باشگاه تحت نظارت قرار می گیرد.ما نمی توانیم بدون صرف وقت ، انرژی و سرمایه گذاری به بازیکنان دلخواه مان برسیم. اینها نیازمند ایجاد سازمان، نظارت و برنامه است.
بدون مکث گفتم برانکو بماند
* چه شد که در همان ابتدا قرارداد برانکو را تمدید کردید؟
برانکو یک مربی امتحان پس داده است و گزینه مناسبی برای هدایت فوتبال ما است. ایشان در فوتبال جهان شناخته شده هستند. زمانی که به پرسپولیس آمدم بدون مکثی با ماندن برانکو موافقت کردم زیرا ایشان را فردی مناسب برای هدایت تیم می دانستم.
ستاره ها خیلی مهم هستند اما فوتبال یک ورزش گروهی است. ما ادبیات کار را رعایت کردیم و به دنبال خواسته های برانکو بودیم. من با برانکو درباره تنظیم لیست فصل جاری پرسپولیس جلسات زیادی برگزار کردم . در مورد پست ها و خطوط بحث می کردیم و این طور نبود که من بگویم دوست دارم فلان بازیکن در تیم باشد. اصلا در چنین مباحثی بین ما وجود نداشت.مربیان تیم و مشاوران فنی در جلسات حاضر می شدند و نظرات خود را به برانکو می گفتند و این طور تیم ما بسته شد. مثلا در برخی از پست ها به برانکو پیشنهاد دادیم. کمال کامیابی نیا و فرشاد احمدزاده را به برانکو معرفی کردیم و او هم پذیرفت.مثلا محمد نوری پیش از فصل جاری به قطر رفته بود و با باشگاهی قرارداد بسته بود. ما با او صحبت کردیم و کادرفنی او را می خواست اما نوری با باشگاه قطری قرارداد بسته بود و نمی توانست قراردادش را فسخ کند.نوری در لیست برانکو بود اما نتوانست در پرسپولیس بماند و به قطر رفت.
من با خیلی ها از نظر فنی در ارتباط هستم .طبق قرارداد با برانکو مجاز بودیم که دو مربی ایرانی به کادرفنی معرفی کنیم.من هم آقایان کریم باقری و مصطفی قنبرپور را به برانکو معرفی کردم و برانکو هم این دو نفر را پذیرفت.قنبرپور سوابق روشنی در فوتبال ما دارد و در تیم نوجوانان ایران هم کار کرده بود.من غیر از قنبرپور چند نفر دیگر را هم مدنظر داشتم که برانکو با حضور قنبرپور در کادرفنی موافقت کرد.
درگذشت هادی شوک بزرگی بود
*درگذشت هادی نوروزی در فصل جاری برای همگان تلخ بود اما فوت او سبب شد تا در تیم پرسپولیس یک وفاق و همدلی شکل بگیرد . پرسپولیس از بحران خارج شد و تیم هفته به هفته نتایج بهتری گرفت.
پیش از آن که به سوال تان پاسخ دهم باید بگویم که کارشناسان پس از چند نتیجه ضعیف به ما گفتند که تیم تان از نظر فنی خوب است و رفته رفته نتیجه می گیرد و اتفاقا دیدید که اوضاع فنی تیم بهتر شد و ما با چند بردپیاپی به صدر جدول نزدیک شدیم.در همان برهه بود که هادی نوروزی درگذشت و ما از این اتفاق تلخ ضربه سختی خوردیم. این اتفاق پس از بازی برابر تراکتورسازی رخ داد. یادم است که هادی برابر تراکتور محروم بود و در تهران ماند.حتی هادی تمرین ریکاوری پس از بازی با تراکتور حاضر شد که متاسفانه چند ساعت بعد از تمرین خبر رسید که او فوت کرده است.من خبر درگذشت هادی را از طریق آقای پندار خمارلو شنیدم. واقعا شوکه شدم و اصلا پذیرش این اتفاق برایم سخت بود.
تا پیش از آن که محمد نوری از پرسپولیس برود من با او درارتباط بودم. البته غیر از نوری از هادی نوروزی و رضا نور محمدی به عنوان کاپیتان های بعدی پرسپولیس می خواستم که در جلسات شرکت کنند تا در جریان مسائل تیم قرار بگیرند.وقتی نوری رفت هادی کاپیتان شد و بازهم در جلسات مربوط به تیم از تمامی کاپیتان ها دعوت می کردم. البته هادی مخاطب اصلی صحبت های من بود اما کاپیتان های دوم و سوم تیم هم حضور داشتند وصحبت های ما را گوش می دادند. هادی بچه سربه زیر و نجیبی بود و گاهی برای مطرح کردن مشکلات بچه های تیم به من زنگ می زد و دنبال کارها بچه ها بود.
*تیم پرسپولیس در مقطعی از لیگ امسال به رده شانزدهم جدول سقوط کرد. در همان برهه به ذهن تان خطور کرد که شوکی وارد کنید یا کادرفنی را تغییر دهید؟
من در آن برهه برای یک لحظه هم به برکناری برانکو فکر نکردم زیرا به کادرفنی اعتقاد داشتم البته در آن برهه به تیم شوک وارد کردیم اما هرگز این اقدامات را رسانه ای نکردیم.شوک ما به گونه ای بود که کسی از آن خبر دار نشد.
پرونده سوشا مکانی
*چگونه حاشیه های ناشی از بازداشت سوشا مکانی را مدیریت کردید؟
این حاشیه ها دو سویه است. یک بخش توسط افراد تولید می شود و بخش دیگرش در حواشی فوتبال به وجود می آید.ما باید این موضوع را مدیریت می کردیم و نقش خودمان را ایفا می کردیم. اگر امروز در کشورمان امنیت است بسیاری عوامل دخیل هستند.اگر می خواهیم تیم ما بی حاشیه باشد باید بسیاری از عوامل دست به دست دهند. ما کمیته انضباطی و اخلاقی داریم.بیشتر مباحثی که در این کمیته مطرح می شود مباحث تادیبی است.ما به بازیکن می گوییم که فوتبال شغل تو است.فوتبال برای تو سرگرمی نیست. این شغل آبروی بازیکن است و ما دائما به بچه ها تذکر می دهیم که مراقب شغل خودشان باشند. در مورد حاشیه های سوشا مکانی از یک ماه پیش از بارگشایی پرونده او در قوه قضایه به من خبر داده بودند که او گرفتار چه مسائلی شده است.یکبار هم سوشا در سال گذشته گرفتار چنین موضوعی شده بود که مدیریت شد و کسی از موضوع خبردار نشد.ما می خواستیم با توجه با اطلاعات به دست آمده حاشیه های سوشا را مدیریت کنیم که ایشان به بازپرسی احضار شدند و کارشان به حبس کشید.در همان برهه برخی دوستان مطرح در جامعه می خواستند کمک کنند اما ما باید بدانیم که هر کاری می بایست از مسیرش طی شود و برخی کارها را نمی توان به هر شکلی پیش برد. در همان روزها عده ای می گفتند که چرا مدیریت باشگاه برای سوشا کاری نمی کند در حالی که ما می خواستیم از مجرای قانونی وارد شویم . من یک نصفه روز برای حل این مشکل از طریق قانونی وقت گذاشتم و وقتی زمان پیگیری کارها رسید برخی دوستان بی جهت ورود کردند و کارهای مربوط به پرونده سوشا به تعویق افتاد .آنان دلسوزانه رفتار کردند اما کارهای قضایی باید از مسیرش طی شود . به هر حال آزادی سوشا به تعویق افتاد اما مدیریت شد و او بیرون آمد. البته هنوز پرونده سوشا بسته نشده و ایشان در مرحله بازپرسی قرار دارند.الان هم با قرار وثیقه بیرون است
*صدور مجوز برای حضور سوشا مکانی در فوتبال را می توان به معنای حل مشکلاتش قلمداد کرد؟
به هر حال اقداماتی که انجام شد در صدور مجوز برای حضور سوشا در فو.تبال موثر بود. من می خواستم او به حرفه اش برگردد و بطور کلی دوران ورزشی اش با این حاشیه ها به پایان نرسد.البته خودش هم اعلام کرد که دوست دارد فوتبال بازی کند. ما هم او را راهنمایی کردیم و تاکنون سوشا به تذکرات ما توجه کرده است. ما می خواهیم مشکل او حل شود اما رفع مشکل سوشا به تصمیمات قوه قضائیه بستگی دارد و آنها هستند که در این زمینه رای نهایی را اعلام کنند.ما در تلاش هستیم مسئولان قضایی برای سوشا تخفیفاتی قائل شوند اما هنوز پرونده او باز است.
بازی های رایگان
*رایگان کردن بلیت بازیهای پرسپولیس ایده چه کسی بود؟
ایده خودم بود. این طرح حاصل بررسی های خودم در لیگ امسال است. من نشستم و تعداد تماشاگران مان در بازیهای امسال را بررسی کردم . آمار به دست آمده نگران کننده بود.تعداد تماشاگران ما در هر بازی کمتر می شد.ضمن آن که حساب دربی با سایر بازیهای لیگ فرق می کند .یک بازی هم بود که تماشاگران پس از درگذشت هادی به ورزشگاه آمده بودند که عدد و رقمش قابل توجه بود اما سایر بازیها نشان می داد که تماشاگران به ورزشگاه نمی آیند.پس از بررسی ها یک روز به سازمان لیگ رفتم و با مهدی تاج رئیس سازمان لیگ جلسه ای برگزار کردم. من به آقای تاج گفتم که طبقه دوم ورزشگاه آزادی همیشه خالی است و من می خواهم طبقه دوم را از شما بخرم. طبقه دوم چند به ما می فروشی؟ ایشان با تعجب به من نگاه کرد؟من به تاج گفتم که طبقه دوم را می خواهم و تاج گفت خودت چقدر حاضری برای طبقه دوم بپردازی؟ من گفتم ده میلیون تومان و طبقه دوم را از سازمان لیگ خریدم. من بابت حضور تماشاگران در طبقه دوم پول دادم زیرا معتقدم که باشگاه به تماشاگرانش بدهکار است و حالا حالا باید به تماشاگران خدمات بدهد.ما به هوادار مدیون هستم.هوادار سالهاست که برای ما هزینه می کند.من می دانستم که مردم با رایگان شدن بلیت بازیها به ورزشگاه می آیند و همین طور هم شد.من این مدل کار را در لیگ های اسپانیا و انگلیس دیده بودم که قیمت بلیت برخی بازیها ارزان تر است اما قیمت بلیت بازیهای حساس گران تر است.
*شما برای اجرای این طرح تان در آینده برنامه ریزی کرده اید؟
بله،من به همین دلیل بود که با تاج جلسه گذاشتم و به ایشان گفتم که من برگزار کننده بازیها باشم و شما قوانین و الزامات را به ما بگویید.قرار است برگزارکننده بازیهای پرسپولیس در فصل آینده باشیم. من ورزشگاه آزادی را برای فصل آینده اجاره کرده ام و می بایست با کارشناسی به عمل آمده سکوهای ورزشگاه در فصل آینده را پر کنیم.
*اخیرا برخی بازیکنان در تیم پرسپولیس اعتصاب کردند اما گفتید اعتصاب نشده است و در ادامه این بحران را مدیریت کردید. لطفا در این خصوص توضیح دهید؟
واژه اعتصاب یعنی این که عده ای یک فعل و خواسته ای راصرف کنند اما چنین اتفاقی نیفتاده که بخواهیم بگویم اعتصاب شده است.ماجرا از این قرار بود که تعدادی از بازیکنان ما از فصل گذشته طلبکار بودند اما من به دنبال این هستم که در پرداخت ها توازن داشته باشیم.به همین دلیل است که روی این نکته پافشاری کردم.خداراشکر می کنم که تاکنون توانسته ام با درآمدزایی حدود 13 میلیارد تومان به حساب باشگاه واریز کنیم و تاکنون 18 میلیارد تومان وارد سیستم مالی باشگاه شده است. این عدد ها خوب است ولی متاسفانه باشگاه ما یک سری طلبکار قدیمی دارد که می بایست مطالبات باقی مانده شان پرداخت شود و ما باید در این زمینه حواس مان را جمع کنیم و اینها در کار ما خلل ایجاد می کند.ضمن آن که من حرفهای غیر واقع و خلاف به بازیکنان پرسپولیس نمی زنم. آنها از من می پرسند که مطالبات مان پرداخت می شود و من به آنها قول الکی نمی دهم تا برای بازیکنان ذهنیت درست شود.اگر پول شان آماده باشد می گویم فلان روز پولتان را می دهیم و اگر آماده نباشد امکان ندارد به آنها قول بدهم. همین رفتار باعث شده تا بازیکن به من اعتماد کند و روی حرف من حساب باز نماید.
*اخیرا با بهرام افشارزاده سرپرست باشگاه استقلال صحبت می کردیم و به ایشان گفتیم که پیش از ورودتان به استقلال عصبانی نمی شدید اما الان دائما عصبانی می شوید. افشارزاده با بغض گفت وقتی نمی توانم سر قول باشم و تعهدات باشگاه عقب می افتد ناخودآگاه عصبی می شوم. فکر کنیم گاهی شما هم مثل افشارزاده گاهی دچارعصبانیت ناخواسته می شوید!
طبیعتا همین طور است و باید به قول و حرف مان احترام بگذاریم. در قرآن هم آمده است که می بایست وفای عهد داشته باشیم. بچه های پرسپولیس می دانند که از من دروغ نمی شنوند. بارها به بازیکنان گفته ام که دروغ نمی گویم اگر پول داشته باشیم به شما می دهیم و اگر نداشته باشیم من به شما قول نمی دهم.
*شما تا چه زمانی سرپرست باشگاه پرسپولیس می مانید؟
به هر حال هر کسی دوست دارد که محصول کاشته های خود را ببیند. مثلا نگاه به بازیکن سازی در تیم های پایه یکی از هدف های ما است که می بایست از نزدیک لمس شود. امیدوارم طرح های برای آینده در پرسپولیس به سرانجام برسد.
متفاوت ها؛ از زمین های خاکی تا جنگ.
* شنیده ایم که شما در گذشته فوتبال بازی می کردید.
من در سه راه شکوفه به دنیا آمدم و منزل پدری مان در خیابان سابق نواب و پیرامون مرتضوی بود.ما همان خانه پدری مان را ساختیم و همان جا هم ازدواج کردم اما خانه ما در طرح نواب بود و خراب شد و بعدا یک خانه اجاره کردم. یک کوچه شاهین بود و همان جا با بچه های محله مان فوتبال بازی می کردیم.اتفاقا یکی از بچه های محله مان که تعمیرکار و همبازی مان بود جبهه رفت و شهید شد.
*در چه پستی بازی می کردید؟
من به علت این که تکنیکی بودم بیشتردر پست هافبک بازی می کردم .
*بازیکن موردعلاقه تان چه کسی بود؟
خانه ما خیلی محدود بود. طبقه بالا یکی از اقوام زندگی می کرد و طبقه پایین خودمان بودیم.دو برادر و چهار خواهر بودیم. درس من خوب بود اما وقتی از مدرسه می آمدم یک راست برای بازی فوتبال به خیابان می رفتم و پس از پایان بازی با لباس های خاکی به خانه برمی گشتم که مادرم از دیدن لباس خاکی ام عصبانی می شد و به من اعتراض می کرد.پدر خدابیامرزم با قرض و قوله خانه مان را خریده بود و وقتی قرض هایش تمام شد و به من یک اتاق در بالای خانه مان داد و من با داداشم در این اتاق بودیم. من یک کتاب خانه داشتم و عکس های پرسپولیسی ها مثل کلانی،ایرانپاک ، بهزادی و کاشانی و ... به دیوار زده بودم. من پرسپولیسی دو آتیشه بودم.و وقتی پرسپولیس می باخت از شدت ناراحتی گریه می کردم.ضمنا به همراه دایی ام به ورزشگاه شهید شیرودی می رفتم و او هم به فوتبال علاقه مند بود. وقتی وارد دبیرستان هدف شدم با بسکتبال و والیبال هم بازی می کردم. با وجود آنکه فیزیکم به این دو رشته ورزشی نمی خورد اما بسکتبال و والیبالم خیلی خوب بود و من در تیم "کلنی" هدف یک تهران بودم. آقای محمد مشحون مربی ما بود.فوتبالم خوب بود اما روی بسکتبال و والیبال وقت می گذاشتم. زمانی که دانشجو شدم بیشتر فوتبال بازی می کردم و در تیم های شهرزیبا و دسته یک باشگاههای تهران سابقه بازی دارم.مثلا بچه های دانشگاه اسم و عکسم را رد می کردند و به من زنگ می زدند که می گفتند بیا بازی کن و ما به زمین تهران جوان آن زمان می ر فتیم و بازی می کردیم. آخرین روزهای دانشگاه من به انقلاب خورد و بعد هم به جبهه رفتیم.
*شما کوهنوردی هم می کنید؟
پدر خدابیامرزم با یکی از اقوام یک باغچه ای در حاجی آباد و دوشان داشت .ما از بچگی با کوه و طبیعتش آشنایی پیدا کردم و به این فضا علاقه مند شدیم. زمانی که دانشجو شدم دائما با بچه ها به کوه می رفتیم تا از نظر بدنی آماده شویم. رفتن به کوهستان هر هفته به یکی از عادت هایم بدل شد و حالا هم هر هفته به کوه می رویم. پس از جنگ و دوران کاری مان بازهم به کوه رفتیم و وقتی به ایران خودرو رفتم دوباره بحث فوتبال را جدی گرفتم و در همان جا با آقای مصطفی قنبرپور هم آشنا شدیم.آنقدر خوب بازی می کردم که آقای دادرس مدیرعامل باشگاه پیکان به من می گفت تو بیا برای ما بازی کن.ایشان مرا رئیس هیئت مدیره پیکان کرد. اتفاقا تیم سازمان من در مسابقات کارگری ایران خودرو اول شد. از طرفی دیگر به دلیل یک عارضه در مهره های کمرم مدتی کوهنوردی را کنار گذاشتم اما بعد با مشاوره پزشکان متوجه شدم که کوهنوردی برایم مفید است و هر گاه بتوانم بعد از نماز به کوه می روم.
عمدتا از مسیر ولنجک می روم و تا ایستگاه پنج بالا می روم و بعد با تله برمیگردم تا آسیب نبینم.
نوروز و عیدی
الان نوروز با گذشته فرق کرده است. اشتیاق گذشته وجود ندارد.نمی دانم بخاطر تعطیلی یا عیدی بود که ما به نوروز خیلی علاقه داشتم.مثلا یک کادو به ما می دادند که برایمان خیلی ارزش داشت. آن دوره یک قایق نفتی به عنوان هدیه می گرفتیم مدتها با آن بازی می کردم و از این اسباب بازی لذت می بردیم.
* عیدی هم می دهید؟
بله ، من از بچگی عیدی می گرفتم و وقتی بزرگتر شدم به بچه ها و دیگران عیدی می دادم. من پول را لای قرآن می گذارم و هر کسی در نوروز به خانه مان بیاید به او از لای قرآن عیدی می دهم.
برخی برنامه های سیما هدف ندارند
*درباره برنامه نود چه نظری دارید؟
صادقانه بگویم فوتبال از فوتبالی ها ضربه می خورد. مسائل دیگر به فوتبال ضربه نمی زند. من با کم صحبت کردنم می توانم به فوتبال لطمه نزنم.ما باید مراقب فوتبال باشیم . من باید کارم را انجام دهم و نباید به هر قیمتی تعداد هواداران مان را بیشتر کنم. من با بوق و کرنا کردن مطالب مخالفم . متاسفانه هدف در برنامه های فوتبالی ما گم شده است و جذب مخاطب به هر شکلی را نمی پسندم.اهانت کردن در برنامه های تلویزیونی را نمی پسندم .متاسفانه در برخی برنامه های تلویزیونی شاهد این طور روش ها هستم که اصلا صحیح نیست.