رئیس فدراسیون فوتبال در حالی تغییرات در بدنه این فدراسیون را آغاز کرده که مشخص نیست پشت پرده این اتفاقات چیست. آیا او برای نرمش با وزارت ورزش یا مجمع چنین تصمیمی گرفته است؟
با وجود انکار طرفین پر واضح است که میان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و جوانان اختلافات عمیقی وجود دارد و بیم آن می رود که این اختلافها بر پیکر فوتبال ایران به ویژه در جام ملتهای آسیا ضربه وارد کند.
علی کفاشیان در پی پرسش هایی که عمق آن به اختلافات موجود میان وزارت و فدراسیون فوتبال مرتبط است به درستی می گوید حتی در صورت عدم نتیجه گیری در جام ملتهای آسیا نیز استعفا نمی دهد.
این حرف بیش و پیش از آنکه حرفی از سر تصمیم باشد به دلیل استوار نگه داشتن فدراسیون به هنگامه برگزاری مسابقات جام ملتها در استرالیا است چرا که اگر زیر مجموعه پیچیده فدراسیون فوتبال احساس امنیت نکند و تصور کند که ممکن است بزودی به هم بریزد نمی تواند کارهایش را دقیق و منظم جلو ببرد و بیشتر از آنکه به فکر موفقیت باشد به فکر آینده کاری خواهد بود و در نتیجه کفاشیان خوب عمل کرد آنجا که اعلام می کند از استعفا خبری نیست وگرنه همه می دانند که کفاشیان از کشمکش های فراوان میان فدراسیون و وزارت خسته است.
اختلاف ها اما کجاست؟ دقت در میان مباحث مطروحه به ما نشان می دهد که ریشه اختلاف ها در چند نقطه بیشتر از موارد دیگر است که به آن اشاره می شود:
اختلافات مالی
این اختلافها تنها به بررسی صورت های مالی منتهی به سال 92 و 93 نیست. در واقع اختلاف اصلی از پخش تلویزیونی شروع می شود آنجا که فدراسیون با صدا و سیما درگیر شد تا برای سال 94 ردیف بودجه ای از مجلس دریافت کند اما وزارت ورزش و جوانان سهم فوتبالی را که NGO است را در صورت وجود به بودجه خود اضافه می کند تا طبق نظر خودش هر کجا که صلاح بداند آن را هزینه کند!
وزارت ورزش و جوانان حتی به این دخالت هم بسنده نکرد و گذری هم به کمکهای مردمی و حتی باشگاه هواداران تیم ملی زد تا شاهرگ حیاتی فدراسیون فوتبال را هم دچار ضربه کند و شاید البته این بحث را باید جزو تهدیدها محاسبه کنیم چرا که درست در گیرودار انتخاب کرانچار بود که این حرف ها گفته شد تا اقدام های وزارت ورزش و جوانان بیشتر شبیه محاصره اقتصادی فدراسیون فوتبال باشد!
نیروی انسانی
برخی از اختلاف ها اصلا مباحث مالی نیست و بیشتر مباحث نیروی انسانی است آنجا که وزارت معتقد است برخی نیروها در فدراسیون باید عوض شوند و البته شاید باید حق را به وزارت داد چرا که حضور برخی تصمیم سازان در عرصه های فنی و مدیریتی با کارنامه هایی ضعیف وجای بحث و بررسی دارد اما فدراسیون زیر بار انتقادات درست نمی رود اگرچه معلوم هم نیست که جانشینان فرضی و مطابق نظر وزارت با کارنامه تر و بهتر از این نفرات باشند.
کادر فنی
وزارت تقریبا دوست دارد که تمامی مربیان تیم هایی را که به عنوان مجمع آنها فعالیت دارد را خودش انتخاب کند، از استقلال و پرسپولیس بگیرید تا برسید به تیم امید و جوانان و حتی تیم بزرگسالان! این ماجرا در مورد انتخاب کی روش به اوج رسید که علی رغم انکار وزارت مشهود بود که این ارگان با تمدید قرارداد کی روش موافق نیست اما فدراسیون نهایتا با وجود هزینه بالای دستمزد کی روش قرار داد این مربی نامدار را تمدید کرد.
در مورد انتخاب سرمربی امید اما گزینه کرانچار به دلیلی وتو شد که برای فدراسیون راه چاره باقی نگذاشت و فدراسیون در نهایت از گزینه کرانچاری که قهرمانی های فراوانی در کرواسی و ایران داشت به خاکپور و محمد مایلی کهنی رسید که کارنامه هایشان چندان جالب نبود و حتی با محمد مایلی کهن تیم امید پیش از این هم در راه المپیک ناکام بود.
دلیل آغاز تغییرات چیست؟
با شرایط موجود و درحالی که وزارت حتی قبل از رسیدگی به حسابهای مالی 93 و 94 به آن حسابها ایراد وارد کرده و با توجه به آنکه فدراسیون در محاصره اقتصادی گیر کرده و باز با توجه به آنکه با احتساب نیروهای انسانی موجود در فوتبال ایران خوشبینانه است که ایران را در حضور ژاپن و استرالیا و کره جنوبی و چین و عراق و قطری که قهرمان جام خلیج فارس شده قهرمان آسیا و اقیانوسیه بدانیم و حتی به فینال برسیم.
با این حال چرخش علی کفاشیان به سمت ایجاد تغییرات در بدنه فدراسیون فوتبال سوالاتی را ایجاد کرده و حالا اهالی فوتبال این پرسش را مطرح می کنند که آیا این تغییرات برای نرمش با وزارت ورزش و یا جلب نظر مثبت اعضای مجمع است یا اتفاق دیگری پشت پرده فدراسیون فوتبال رخ داده است؟ اگر قرار بر تغییرات بود چرا کفاشیان زودتر از این دست به چنین تغییراتی نزد؟