شاهرخی: فوتبال 8 سال است از مدیریت لطمه میخورد
سرمربی اسبق تیم ملی با انتقاد از نحوه مدیریت فدراسیون، رمز مشکلات فوتبال ایران را وجود فساد در آن و حتی ناکامی تیم امید را به دلیل وجود افراد غیر متخصص در فوتبال دانست.
همایون شاهرخی که بیش از 50 سال در فوتبال ایران حضور داشته، معتقد است که این روزها فساد در فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری شده است و افراد غیر متخصص بلای جان فوتبالاند.
او سالها در تیم پاس تهران مربی بود و در دو دوره نیز در تیم ملی فوتبال ایران حضور داشت. شاهرخی با تیمهای فولاد خوزستان، پیکان و نفت کار کرد و این اواخر نیز جزو کمیتهای بود که به حضور محمد خاکپور در تیم ملی امید رای داد. گفتوگوی ایسنا با همایون شاهرخی را در ادامه میخوانید.
* این روزها مدام از فساد در فوتبال ایران میگویند و مجلس شورای اسلامی هم گزارش تحقیق و تفحص از فوتبال را ارائه داده است. آیا شما به وجود فساد در فوتبال ایران معتقدید؟
در هر کاری میتواند فساد وجود داشته باشد. هر فردی در کار خودش ممکن است خلاف کند و این خلاف در کارهای گروهی بیشتر هم نمود دارد. همین طور وقتی تشکیلات بزرگی مثل فیفا روسای خود را به جرم تخلف بازداشت میکند یعنی مسائلی هست. در ایران هم اگر بگویم فسادی نیست خودم و مردم را فریب دادهام. فساد در فوتبال ایران همیشه بوده ولی امروز بیش از قبل شدت گرفته است.
* مشکل را در کجا میبینید؟
وقتی کار را به افراد کاردیده و متخصص بسپاریم، موفقیت پشت سرش میآید اما اگر کار به افراد غیر متخصص سپرده شود، شیطانها و شیطانکها دور آنها جمع میشوند و کار را خراب میکنند. از قدیم هم گفتهاند "کار گران، نزد کاردیده فرست". فوتبال ایران اکنون به صورت ملوکالطوایفی اداره میشود و هر کسی حرف خودش را میزند. ما که 50 سال در فوتبال هستیم سره را از ناسره تشخیص میدهیم. مجلس هم که وارد موضوع شده حتما چیزی شنیده است.
* ورود مجلس شورای اسلامی به این موضوع را چگونه میبینید؟
اگر فوتبالدوست آدمهای کاردان بود نباید بحث به مجلس کشیده میشد اما گویا آش، آنقدر شور شده که مجلس هم پایش به بحث باز شده است. فوتبال برای شادی و تفریح و بالا بردن پرچم کشور، بهترین تبلیغات است و از خیلی از بحثهای سیاسی بهتر میتواند نقشآفرینی کند.
* با این تفاسیر الان اهالی فوتبال چه وظیفهای دارند؟
به نظرم با توجه به اینکه فوتبال ایران جزیرهای اداره میشود، هیچ گوش شنوایی نیست که مشکل را حل کند. با این وضع، مشکلات بیشتر می شود که کمتر نمیشود. آدمهایی که مسئولیت دارند برای آن که بر سر کار بمانند ترفندهای خاص خود را دارند. مثلا تلاش میکنند که اساسنامه فدراسیون را تغییر دهند.
* به نظر شما مشکل اصلی چیست؟
بزرگترین مشکل فوتبال دنیا عدم دخالت دولتها در فوتبال است. این مسئله برای کشورهایی که سالم کار میکنند خوب است اما برای جاهایی که در آنها خودمحوری هست و هر کسی ساز خود را میزند، ضرر دارد. متاسفانه در ایران با بهانه قانون منع دخالت دولت در امور فوتبال، فرصتطلبها سوء استفاده میکنند و از کنار فوتبال به کارهای خلاف خود ادامه میدهند. شاید اگر رییس فدراسیون را وزیر ورزش انتخاب میکرد همه چیز شفاف بود. فیفا با این قانون میخواست سیاست را از ورزش دور کند اما متاسفانه این مسئله در کشورهایی که دچار انحراف هستند مشکل ایجاد کرده است.
* اکنون بحث ورود قوه قضاییه در فوتبال مطرح است و از این قوه خواسته شده با متخلفان فوتبالی برخورد کند. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد اما حالا که بحث به برخورد کشیده شده اول باید کمیته انضباطی و استیناف خودمان وارد عمل شوند. اگر بحث خیلی شدید شد قوه قضاییه دخالت کند چون مسئله اعتبار مملکت در میان است. اگر اکنون سهلانگاری کنیم جوانهایی که امروز وارد فوتبال میشوند با این تفکر بزرگ میشوند که میتوانند همه کارهایشان را با خلاف و رشوه انجام دهند.
* شما جزو کسانی هستید که تغییر در کادر مدیریت فدراسیون را به سود فوتبال میدانند؟
کسانی که به فوتبال ایران حکومت میکنند حتی میخواهند با تغییر اساسنامه به صورت مادامالعمر بمانند! وزارت ورزش همراه مجمع باید جلوی این کارها را بگیرد دوره قبلی را یادمان هست که در انتخابات قرار بود کسی دیگر رییس شود ولی کفاشیان رییس شد.
* از اکنون برخی اسامی به عنوان نامزدهای بالقوه ریاست فدراسیون مطرحاند. شما فکر میکنید کدام طیف از افراد صلاحیت بیشتری برای هدایت فدراسیون دارند؟
کسانی که اسمشان به عنوان رقیب کفاشیان شنیده میشود، کسانی هستند که قبلا در فدراسیون ذینفع بودند و حالا نیستند. همیشه ترس داریم که چرا به المپیک نرفتیم یا چرا در جام ملتهای آسیا نتیجه نگرفتیم. همین مسائل دست ما را برای ساختن آینده میبندد. رییس فدراسیون باید متخصص باشد و آدمهای متخصص را دور خود جمع کند. او باید مدیر باشد. معتقدم مدیریت فعلی هفت، هشت سال است که به فوتبال لطمه میزند.
* از المپیک گفتید. تیم امید ما با وجود هزینههای هنگفت و حمایتهای زیاد به المپیک صعود نکرد.
داستان تیم امید از خیلی قبلتر از شاید 20 سال پیش مشکل دارد. خانه از پای بست ویران است. تیم امید مشکلات خاص خودش را دارد. مثلا بیشتر بازیکنانش سرباز هستند و خروجشان از کشور مسئله دارد. همچنین اکنون بازیکنان امید انتظار دارند در تیمهای بزرگ بازی کنند. امروز بیشترین حمله به سرمربی تیم میشود در حالی که اگر منطقی باشیم اول نگاهمان به سمت مدیریت میرود.
* کدام مدیریت؟
تیم امید ما در هیچ برههای با سیستم مدیریت تفاهم و تعامل نداشتهاند. کادر فنی مورد تایید کمیته فنی بود اما نمیشنویم که کمیته فنی اظهار نظری کرده باشد. خاکپور و کادر فنی تیم امید زحمت کشیدند و تیم هم خوب کار کرد اما نتیجه نگرفت. تیم اگر در بهترین زمان گل نزد در بدترین زمان میخورد. اگر پنالتی ما برابر قطر گل میشد شاید نتایج تیم کاملا تغییر میکرد. عدم مدیریت در بیرون زمین و مشکلات درباره قرارداد و... به داخل تیم سرایت میکرد. بعد از بازی با قطر وزارت ورزش اطلاعیه میدهد و میگوید که چقدر هزینه کرده است. چه نیازی به این کار بود؟ میشد بعد از پایان بازیها این کار را کرد. ضمن اینکه این هزینهها در برابر بالا رفتن پرچم ایران بسیار اندک است. بازیکنان تیم ملی در باشگاههایشان خوب هستند ولی در تیم ملی آرامش ندارند.
* شما عضو کمیتهای بودید که به سرمربیگری کرانچار در تیم امید رای منفی دادید. فکر نمیکنید اگر کرانچار سرمربی بود نتیجه بهتری عاید تیم امید میشد؟
اکنون مد شده که همه از سواد فوتبال حرف میزنند. سواد از کتاب خواندن و دوره دیدن میآید ولی یادمان باشد تجربه مهمتر از سواد است. خاکپور کاپیتان تیم ملی بوده و در جام جهانی بازی کرده است. کنار او افرادی مثل مایلی کهن و طباطبایی هم بودند. هر کسی دیگر هم اگر بود حالا همین حرفها زده میشد. عامل موفقیت تیم، عوامل درونی و بیرون مانند یکدلی و حتی ضریب شانس است. برای سربلندی کشور و کمتر شدن ناهنجاریها باید به موفقیت تیمهای امید و بزرگسالان کمک کنیم اما این که موفقیت با چه کسی به دست بیاید مهم نیست.
*هفته گذشته یکی از بزرگان فوتبال ایران، همایون بهزادی درگذشت. این اتفاق تلخ هم بیتوجهی به پیشکسوتان فوتبال را یادآوری میکرد. به نظر شما آیا حقمطلب درباره پیشکسوتان ادا شده است؟
پیشکسوت عصاره فوتبال و سایر رشتهها هستند. متاسفانه کمیته پیشکسوتان فدراسیون همهاش تظاهر است. صندوق حمایت از پیشکسوتان هم درباره زندگی آنها تحقیق نمیکند که بفهمد چه کسی نیازمند است و وقتی یک نفر فوت میکند اگر کشتیگیر باشد در سالن کشتی و اگر فوتبالیست باشد در شیرودی دور میگردانند و همه دنبال این هستند که در مراسم عکس یادگاری بیندازند. درگذشت بهزادی و احدی را تسلیت میگویم. با احدی خیلی کار نکردهام اما بهزادی اسطوره فوتبال ایران بود. به او خیلی کم لطفی شد. کمیته پیشکسوتان میتواند با حمایت از این بزرگان و توجه به آنها به جوانها انگیزه بدهد که وارد فوتبال شوند. جامعه ورزش ما به بزرگترها کم بها میدهد و فقط وقتی آنها فوت کردند یک جا در قطعه نامآوران به ایشان میدهند. به پیشکسوتان باید قبل از فوتشان توجه شود.