نقش "نخبگان" در حذف تیم امید چه بود؟
در روزهایی که هر کسی درباره تیمهای امید اظهار نظر میکند، اعضای کمیته فنی فدراسیون فوتبال که نقش مهمی در انتخاب سرمربیان تیمهای ملی دارد، سکوت پیشه کردهاند و فعلا خودشان را در حد مقام مسئول نمیدانند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پس از حذف تیم ملی امید از انتخابی المپیک افراد زیادی در مقام مسئول و غیر مسئول در این باره اظهار نظر کردند و به تشریح عملکرد تیم ملی پرداختند، اما اعضای کمیته فنی فدراسیون فوتبال که به طور مستقیم در انتخاب مربیان و اعضای کادرفنی تیمهای ملی نقش دارند و برنامههای آنها را بررسی میکنند، همزمان با حذف تیم امید از دسترس خارج شدهاند و حتی به پاسخگویی هم راضی نشدند.
کمیته فنی فدراسیون هم مانند خیلی از کسانی که در این ماهها نقش خنثی را ایفا کرده بودند عمل کرد و به نوعی نشان داد که هیچ تاثیری در موفقیت تیمهای ملی ندارد؛ کمیتهای که گروهی از کارشناسان، بازیکنان سابق فوتبال و مدرسان AFC در آن حضور دارند. افرادی مانند محمد احسانی، مرتضی محصص، فریدون معینی، محمود یاوری، جلال طالبی و حتی قبلتر فرهاد مجیدی که روی هم رفته کوهی از تجربه هستند، اما وقتی عملکرد آنها را در ماههای گذشته بررسی میکنیم به فکر فرو میرویم که آیا فدراسیون واقعا به این گروه نیاز دارد یا نه؟ آیا کمیته فنی مانند خیلی از کمیتهها، فرمالیته است؟
در بررسی عملکرد این کمیته نیاز نیست به گذشتههای دور بازگشت و میتوان به حدود یکی، دو سال قبل بازگشت که این کمیته پس از نتایج تیم ملی امید در بازیهای آسیایی اینچئون کره جنوبی، فرصتی به نلو وینگادا، سرمربی سرشناس پرتغالی نداد و به نوعی این مربی را به صلابه کشید و در آخر هم وینگادا ایران را ترک کرد. حال پس از حدود یک سال وینگادا، سرمربی یک تیم در لیگ برتر پرتغال شده و این تیم ایران است که باید چشم انتظار چهار سال دیگر باشد.
پس از گرفتن فرصت از وینگادا، این بار زلاتکو کرانچار گزینه سرمربیگری این تیم بود؛ گزینهای که کارنامه موفقش در کرواسی و ایران میتوانست امیدهای فوتبال ایران را زنده نگه دارد، اما این بار هم کمیته فنی حمایتی از این گزینه نکرد.
پس از این، محمد خاکپور با سه ماه مربیگری در استیلآذین و کارنامه نه چندان قدرتمند با گروهی از مربیان کم تجربه مانند هادی طباطبایی هدایت تیمی را گرفت که پس از تیم ملی بزرگسالان اهمیت بسیار زیادی برای فدراسیون فوتبال دارد و یک کم تجربگی، نسلی از بهترین و آیندهدارترین فوتبالیستهای ایران را میسوزاند. این اتفاق هم افتاد و حسرت ایران برای رسیدن به المپیک به 44 سال رسید و یک نسل شانس حضور در اروپا را از دست داد، اما این اتفاق هم انگار کمیته فنی را از خواب زمستانی بیدار نکرده و فعلا خارج از دسترس هستند تا آبها از آسیاب بیفتد.
در این شرایط به این فکر میافتیم که آیا کمیته فنی باید باشد؟ اصلا آنها چه تاثیری در پیشرفت یا پسرفت این فوتبال دارند؟ ای کاش کسانی که سالها تجربه و دانش فنی دارند و بسیاری آنها را "نخبگان" فوتبال ایران میدانند، در ماههای گذشته در کار خود جدیت داشتند و اگر سنگ اندازی در کارشان صورت میگرفت، اعلام میکردند تا یک نسل طلایی فوتبال ایران به خاطر انتخاب یک کادر کم تجربه این چنین نسوزد.