پشت پرده سکوت مدیر تیم ملی امید درباره مایلیکهن چیست؟
مردی که نشان داده قابلیت همکاری با دو دولت با شیوههایی کاملا متضاد دارد، نباید هم قرار گرفتن در میانه میدان نبرد مایلیکهن- کی روش برایش کار چندان دشواری باشد.
در حالی که مدیر فنی تیم ملی امید همچنان کارلوس کیروش را سخت مورد انتقاد قرار میدهد این حبیب کاشانی است که باز هم سیاست سکوت را در دستور کار خود قرار داده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، حبیب کاشانی مدیر شناخته شده ای است. کارش را آن قدر خوب بلد است که هم در دولت احمدینژاد پستهای کلیدی فوتبال را بر عهده داشته و هم در دولت روحانی!
کاشانی شیوه خاصی در مدیریت دارد. همواره سعی میکند از تنش دوری کند اما او در این سبک ویژهاش گاهی آن قدر افراط میکند که مدیریتش زیر سئوال میرود. بخصوص در مورد وضعیت فعلی تیم ملی امید این انتقاد به او وارد است که توانمندی لازم برای دور کردن تیم امید از حاشیهها را ندارد. چه از سویی مایلیکهن که مدیر فنی تیم امید است در دعوای رسانهای با مربیان خارجی فوتبال ایران کم نگذاشته و از سویی دیگر موضع مرد محافظهکار همچنان بدون تغییر است؛ "سکوت"
حبیب کاشانی معمولا مواضع خود را زود فاش نمیکند. معمولا گذشت زمان را ترجیح میدهد. هنوز خیلی ها فراموش نکردهاند که او برای کنار زدن علی دایی از مربیگری پرسپولیس و نشاندن حمید استیلی روی نیمکت سرخهای پایتخت چه پروسه سختی را پشت سر گذاشت و در نهایت با ناکامی از این باشگاه جدا شد. او در حالی برکنار شد که محبوبیتش نزد هواداران پرسپولیس به شدت آسیب دیده بود. او پیش از آن اتفاقات نزد هواداران پرسپولیس محبوبیت فراوانی داشت اما افشاگری علی دایی در آن "نود معروف" باعث شد تا شرایط برای حاج حبیب سخت شود. خروجی آن اتفاقات این بود که دایی از پرسپولیس کنار گذاشته شد. حبیب کاشانی ظاهرا استعفا داد اما سعیدلو، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی او را به باشگاه برگرداند. به دنبال این اتفاق حمید استیلی هم جای دایی را گرفت اما نتایج ضعیف کاشانی-استیلی باعث شد تا هر دو از پرسپولیس بروند.
خیلیها در آن مقطع تاکید میکردند اگر کاشانی مواضع خود را در لایههای متعدد محافظهکاری پنهان نمیکرد آن همه حاشیه گریبان پرسپولیس را نمیگرفت. او تلاش میکرد بگوید دایی را دوست دارد اما در عمل اتفاقات دیگری رخ میداد. شاید برخی از آن اتفاقات مستقیم به روحیه خاص کاشانی برمیگشت و برخی نیز از حیطه اختیارات او خواسته یا ناخواسته خارج می شد.
"حبیب کاشانی مدیر شناخته شده ای است." او در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد یکی از نزدیکان وی بود. حبیب کاشانی در سال 84 بر سر انتخاب شهردار با علی آبادی اختلاف پیدا کرد اما او به واسطه دوستی با رئیس جمهور و بر خلاف نظر علی آبادی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد. گفته میشد کاشانی به واسطه دوستی با احمدی نژاد به کارش در باشگاه پرسپولیس ادامه میداد. اگر چه او تلاش میکرد مدیریتش در این باشگاه را بی ارتباط با دوستیاش با احمدی نژاد برشمرد اما کمتر کسی میتوانست از شنیدن دفاعیههای کوتاه حاج حبیب در این خصوص قانع شود. مخصوصا اینکه او در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 یکی از اعضای پرنفوذ ستاد انتخاباتی احمدینژاد در حوزه تهران بود. هر چند خودش این موضوع را تکذیب میکرد. او مدیر شناخته شده ای است. توانسته با دو دولت کاملا متفاوت کنار بیاید. در دولت قبل پست کلیدی همچون مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را تجربه کند و در دولت فعلی نیز خود را به تشکیلات مدیریتی تیم امید برساند. او سبک و سیاق خاص خودش را دارد. آنجا که قرار است خود را به وزارت ورزش نزدیک کند موضع ضد کیروش اتخاذ میکند و آنجا که قرار است از ترکش انتقادها دور بماند باز هم به همان سیاست همیشگیاش رجوع میکند؛ "سکوت"
اینکه حبیب کاشانی حتی با وجود تغییر دولتها میتواند خود را به پستهای مهم برساند موضوع مهمی است اما آنچه که در شرایط کنونی بیش از مواضع سیاسی عجیب وی اهمیت دارد سکوتش در قبال مایلیکهن است. طبق دستور رئیس فدراسیون فوتبال اعضای کادر فنی تیم امید حق مصاحبه و ایجاد حاشیه علیه کیروش را ندارند. اما کاشانی که این روزها به شدت از سوی محمد مایلیکهن مورد تایید قرار میگیرد و طبق معیارهای مایلیکهن تا مرز یکی از بهترین مدیرهای ورزشی بعد از انقلاب هم پیش رفته است همچنان خود را در قبال حاشیه سازیهای مدیر فنی تیم امید مسئول نمیداند. کاشانی ادعا میکند که مایلی کهن به عنوان فردی پیشکسوت در فوتبال ایران مطرح است و او به خودش اجازه نمیدهد که به حاجی مایلی تذکری بدهد. این اظهارنظر عجیب در حالی قانع کننده خواهد بود که نه مایلی کهن مدیر فنی تیم امید باشد و نه حبیب کاشانی مدیر این تیم. آنها میتوانند از سمت خود استعفا بدهند. در این صورت مایلیکهن هر روز میتواند علیه کی روش، ولاسکو، برانکو و خیلی از مربیان دیگر در رسانهها موضعگیری کند و حبیب کاشانی نیز یا طبق معمول سکوت پیشه کند و یا از این پیشکسوت فوتبال تمجید به عمل آورد. اما اگر حبیب کاشانی مدیریت تیم امید را بر عهده دارد، وظیفه دارد با حاشیهها برخورد کند.
به این اظهار نظر دقت کنید؛ "کیروش به فوتبال روز آگاهی دارد. من خوشحال می شوم او به قطر بیاید و اصلا چرا کیروش نباید به قطر بیاید؟ آمدن کیروش به قطر به نفع ماست چون به بازیکنان روحیه می دهد." این اظهارات از آن حبیب کاشانی است. مردی که یک روز با ادبیاتی شبیه به مایلیکهن کی روش را از دم تیغش گذراند و گفت: "کیروش نیستیم که بازیهای لیگ برایمان عقب بیفتد." بعد هم تهدید به کنارهگیری کرد. او بارها تهدید به کنارهگیری کرده اما هرگز تهدیدش را عملی نکرده است و این موضوع، خود به محل سئوال تبدیل شده است. مواضع کاشانی در طول زمان تغییر کرده است اما مواضع مایلیکهن خیر. در این صورت شاید بتوان با فردی که در اظهاراتش ثبات دیده می شود راحتتر وارد بحث شد. بخصوص اینکه دلسوزی محمد مایلیکهن و البته صراحت و صداقتش در تمام دوران ورزشیاش بر کسی پوشیده نیست.
خطاب قرار دادن حبیب کاشانی از این حیث امر دشواری است که او تکلیفش با اهالی فوتبال را روشن نکرده است؛ موافق کی روش است یا مخالف کی روش؟ موافق کفاشیان است یا مخالف او؟ اگر موافق کی روش است و طبق ادعایش از دیدن سرمربی تیم ملی و نظارت او بر تیم امید خوشحال میشود به عنوان مدیر تیم ملی امید باید همین قدر کفایت از خود نشان دهد که اجازه ندهد مایلیکهن یا هر عضو دیگری علیه ارکان شاغل در فدراسیون فوتبال دست به جنجال بزند. این توانمندی آنجایی زیر سئوال می رود که حبیب کاشانی تلاش میکند با همان شیوه همیشگیاش با طرفین یک دعوا همچنان دوست باقی بماند؛ این شدنی نیست. سکوت او در قبال مصاحبه های تند مایلی کهن علیه کی روش چه معنایی دارد؟ بی اعتنایی او به دستور مستقیم علی کفاشیان که تاکید کرده بود اعضای کادر فنی تیم امید حق مصاحبه علیه کی روش یا فدراسیون فوتبال را ندارند، چه معنایی جز همراهی با مواضع مایلیکهن میتواند داشته باشد؟ او مدیر شناخته شده ای است. همواره از تنش دوری میکند اما حالا زمان آن فرا رسیده که موضع خودش را شفاف بگوید. او ضعف مدیریتیاش در برخورد با مایلیکهن را به گردن کفاشیان میاندازد. میگوید کفاشیان باید جلسه ای میان کیروش و مایلیکهن ترتیب دهد تا مسایل و مشکلات حل شود. این خواسته آن قدر غیر منطقی است که نمیتوان آن را باور کرد. اگر قرار است تیم امید در آستانه مهمترین بازیهای 40 سال اخیر درگیر چنین حواشی شود و از سویی دیگر سرمربی تیم ملی بزرگسالان نیز به جای تمرکز روی مسایل فنی به رفع و رجوع منتقدان تندش در داخل بپردازد پس تکلیف شعار "خدمت برای مردم" چه می شود؟ بنابراین بهتر است به جای دادن آدرسهای غلط یک بار برای همیشه از لاک محافظهکاریمان بیرون بیاییم؛ یا رومی روم ، یا زنگی زنگ. اما حبیب کاشانی تلاش هایش برای قرار گرفتن در سایه همواره قابل تامل است. مردی که نشان داده قابلیت همکاری با دو دولت با شیوههایی کاملا متضاد دارد، نباید هم قرار گرفتن در میانه میدان نبرد مایلیکهن- کی روش برایش کار چندان دشواری باشد. کاشانی مدیر شناخته شدهای است؛ مردی شاید برای تمام فصول! مردی که در قبال رفتارهای تند مایلیکهن همواره سکوت را انتخاب کرده است. پشت پرده این سکوت چیست؟