علی دایی و یک واکنش عجیب
طی دو، سه روز گذشته شایعاتی در مورد بیماری سرطان کارلوس کیروش بر سر زبانها افتاده است. در حال حاضر صخت و سقم این شایعات چندان مشخص نیست. خود مربی پرتغالی در این مورد سکوت کرده و از فدراسیون هم صداهای ضدونقیضی به گوش میرسد؛ عدهای مطلقا همه چیز را تکذیب میکنند و عدهای دیگر با تایید اصل کسالت، در مورد نوع آن توضیح میدهند. در همین شرایط، رسانهها نیز سراغ افراد سرشناس رفتهاند و از آنها پیرامون ناخوشی کیروش پرسیدهاند. مطابق انتظار اما، جالبترین واکنش متعلق به علی دایی بوده است. سرمربی صبای قم در نشست خبری پیش از بازی با ذوبآهن گفت که روزنامهها را نمیخواند و از این موضوع هم اطلاعی ندارد. با این حال دایی عقیده دارد بیماری کیروش نمیتواند ارتباطی به امکانات و شرایط موجود فوتبال ایران داشته باشد، چرا که: «اگر اینطوری بود ما تا به حال صد بار باید میمردیم و زنده میشدیم. البته کیروش عادت ندارد در این شرایط کار کند، پوست ما از او کلفتتر است!»
دوباره توجه کنید لطفا؛ این واکنش مشهورترین آدم فوتبال ایران به بیماری احتمالی یک انسان است! ما که هنوز نمیدانیم کیروش به چه دردی مبتلاست. احتمال بیماری مرگباری مثل سرطان را هم که خود کارلوس رد نکرده، بنابراین آیا واقعا اولین عکسالعمل یک آدم به شایعه بیماری همنوع و همکارش باید کشاندن بحث به حوزه پوستهای کلفت و نازک باشد؟ یعنی چون پوست کیروش به اندازه ما کلفت نیست، هر بلایی سرش بیاید حقش است؟ یعنی به زبان آوردن یک آرزوی سلامتی ساده اینقدر کار سختی است؟ آیا دایی با خودش فکر نمیکند امروز اگر همین جملات او به عنوان شناسنامه فوتبال ایران ترجمه شود، چه بازتاب بدی برایمان خواهد داشت؟ فکرش را بکنید شایعه کنند مثلا فابیو کاپلو سرطان دارد، بعد قربان بردیف بلافاصله در واکنش به موضوع بگوید: «ما پوستمان کلفتتر است که هیچ چیزمان نشده!» دنیا در مورد او چه فکری خواهد کرد؟
بر خلاف تصور دایی، حتی آنهایی که پوستشان کلفت نیست و در بهترین نقاط دنیا با کاملترین امکانات ممکن کار میکنند هم گاهی دچار مرض و ناخوشی میشوند. تازهترین نمونهاش شاید یوهان کرایوف افسانهای باشد که همین تازگیها مبتلا به سرطان شده است. او روز جمعه در اولین مصاحبهاش بعد از بیماری، از یک دنیا ابراز همدردی مردم با خودش در سراسر جهان ابراز شعف و شگفتی کرده بود. این شرایط در مورد تیتو ویلانوای فقید هم وجود داشت. او نیز بعد از بیماری با انبوهی از ابراز مهر در سراسر جهان مواجه شد؛ آنقدر که حتی دشمن دیرینهاش خوزه مورینیو نیز در اولین ملاقات، او را به گرمی در آغوش کشید. حتی سابقه انگشتی که در چشم فرو رفت هم باعث نشد تیتو و آقای خاص گاردشان را رو به هم ببندند. حالا اما در کادر ما، علی دایی عزیز جا خوش کرده که شایعه مریضی سخت کیروش را طبق معمول با خودخواهانهترین تفسیر ممکن به وسیلهای برای به رخ کشیدن جانسختی خودش تبدیل میکند. بله خب؛ کار کردن در شرایط فعلی برای امثال دایی خیلی سخت است. قرارداد دو و نیم میلیاردی برای آدم و اخویاش، آن هم گاهی فقط در ازای هفت هفته کار، ممکن است هر کسی را به زانو در بیاورد. انصافا که پوستت باید خیلی کلفت باشد که بتوانی دوام بیاوری!