میلاد مددی
روزی که شعبان بی مخ با دارو دسته زورخانه اش، محمد مصدق را به جرم ملی کردن صنعت نفت از سمت نخست وزیری به زیر کشید، هرگز گمان نمی کرد این لشکر کشی خیابانی روزی الگویی برای لشکرکشی مجازی باشد. اگرچه شعبان بی مخ روزی با چماق و پنجه بوکس به اهداف خود می رسید، اما امروز بهترین چماق یک کیبورد است. فضا، مجازی است و کسی نگران آسیب های جسمی نیست اما ضربات فرود آمده بر سلامت فرهنگ و اخلاق در این موارد کم نیست.
امروز روند حملات مجازی به صفحات افراد معروف در ایران به حد نگران کننده ای رسیده است. در آخرین مورد از این بد اخلاقی مجازی، هجوم هواداران خشمگین استقلال به صفحات بازیکنان آبی پوش باعث پاک شدن تمامی پست های چند بازیکن شد. اما نکته نگران کننده این نبود!
عده زیادی از آبی ها با هجوم به صفحه شخصی هوتن قلعه نویی، فرزند امیر قلعه نویی صفحه او را آماج تندترین انتقادات قرار دادند تا برای نخستین بار نه تنها خود افراد معروف، بلکه نزدیکان آنان نیز مورد آزار و حمله قرار بگیرند. اما نقطه آغاز این"سرطان مجازی" کجاست؟
در آغاز این حملات برای دفاع از تمامیت ارضی ایران انجام شد. نخستین حمله به پایگاه خبری بی بی سی بود که در گزارش خود به جای استفاده از واژه "خلیج فارس" تنها به ذکر کلمه "خلیج" اکتفا کرده بود. کاربران مجازی با هجوم به صفحه فیس بوک این پایگاه خبری، برای نخستین بار اقدام به حمله مجازی کردند. این اقدام با حمایت اغلب قشر های روشنفکر و فرهیخته قرار گرفت و جز عده ای معدود هیچ کس آن روی سکه را ندید. بسیاری از این افراد با تکیه بر اینکه" هدف, وسیله را توجیه می کند" به حمایت از این اقدام پرداختند تا قبح عمل ریخته شود. حرکت دوم ارتش خودجوش مجازی در بازی والیبال ایران و ایتالیا بود وقتی "زایتسف" در فیس بوکش، نوشت:« به امید پیروزی مقابل ایران» هزاران ایرانی با هجوم به پیج شخصی او به انتشار نظرات مختلف پرداختند که مودبانه ترین آنها"برو به جهنم" بود!
زایتسف نیز در پست جداگانه ای نوشت:« 350 پیام توهین آمیز برای بازی با ایران!» مساله ای که در ابتدا برای دفاع از تاریخ ایران شروع شده بود حالا به یک پدیده شوم تبدیل شده بود، اما باز هم کسی را نگران نکرد تا کار ار کار بگذرد.
سیل حملات مجازی پس از قرعه کشی جام جهانی بود، جایی که عادل فردوسی پور بارها به طنز از تقابل مسی و بیگ زاده گفت تا پس از انجام قرعه کشی هزاران ایرانی، مسی را از هاشم ترساندند!
اما این مساله باز هم بازتاب داخلی ای نداشت، تا سرانجام روزنامه های خارجی به انتشار آن پرداختند، کم کم افراد به تکاپو افتادند. عادل فردوسی پور از بازتاب ناپسند این اقدام در صحنه بین المللی گفت، جمشید مشایخی از سفر به آرژانتین و بوسیدن کتف مردانه مسی به عنوان عذرخواهی گفت. اما دیگر برای همه چیز دیر شده بود.
طعم حملات مجازی به بسیاری مزه کرده بود و برای حمله دنبال بهانه بودند، چه حمله به ناسا برای نبود آرم پپسی روی کره ماه و چه اعتراض به رونالدو و مسی برای نگفتن پیام تسلیت بابت فوت مرتضی پاشایی. این امر حالا به یک مساله روز مره تبدیل شده است. الوات های مجازی حالا با همراهی یاران حتی قدرت بستن صفحات افراد مشهور را دارند. بازیگر زن معروف را به جرم تسلیت نگفتن از اینستاگرام دور می کنند و بازیکنان استقلال را به گوشه رینگ می برند! مساله ای که حالا به نظر نه خودجوش که به شدت سازمان یافته به نظر می رسد. وقتی بوقچی های یک باشگاه برای تشویق بازیکنی خاص یا شعار علیه فردی شارژ می شوند، به راه انداختن یک ارتش مجازی کار سختی نخواهد بود.
برای درمان این مساله، مهمترین نقش را کاربران مجازی ایفا می کنند، چنانچه این عمل با استقبال گرمی مواجه نشود به زودی از رونق خواهد افتاد و سلبریتی ها می توانند ارتباط نزدیک تری با هواداران داشته باشند.