ابهاماتی در مورد حامی تیم ملی فوتبال ابهاماتی در مورد عملکرد حامی مالی فدراسیون فوتبال که از فضای روی پیراهن بازیکنان و محیط های مربوط به تیم ملی استفاده می ک...
- نظرات : بدون نظر - بازدید [ 1230 ] - سه شنبه, 2 تیر 1394
ابهاماتی در مورد حامی تیم ملی فوتبال
ابهاماتی در مورد عملکرد حامی مالی فدراسیون فوتبال که از فضای روی پیراهن بازیکنان و محیط های مربوط به تیم ملی استفاده می کند وجود دارد که هنوز پاسخی به آن داده نشده است.
پس از ورود کمیسیون اصل ۹۰ به ماجرای درآمد ها و مخارج در فوتبال و برشمردن تخلفاتی که البته خیلی ها را در قبال فدراسیون فوتبال قانع به وجود تخلف نکرد و بعد از ماجرای هوشنگ مقدس و فعل و انفعال های مالی برای پرداخت هزینه اردوهای تیم ملی ایران، بسیاری از مردم و کارشناسان متوجه چرخه مالی بالای این فدراسیون و هزینه های جاری آن شدند و به این ترتیب این پرسش از اصل «کمیسیون اصل ۹۰» در مجلس شکل گرفت که این نهاد چه راه های درآمد زایی دارد و از کدام مسیرها این هزینه بالا را تامین می کند؟
با چرخی در میان لیست درآمدها می توان متوجه شد که عمده درآمد فدراسیون فوتبال از تبلیغات محیطی فوتبال است و البته پروسه نامعلوم و غیرشفاف جدیدی که وارد فوتبال شده و هنوز نه توسط «کمیسیون اصل ۹۰» و نه توسط خود فدراسیون فوتبال در مورد آن شفاف سازی نشده است.
ماجرا از اینجا آغاز شد که یک شرکت فروش اتومبیل از اسپانسر بودن فدراسیون فوتبال کنار کشید و شرکتی با پشتوانه یک بانک و البته با اعتبار فرد مسئولی به نام دکتر قاسمی وارد بحث اسپانسرینگ تیم ملی ایران شد و روش جدیدی را پیش از جام جهانی در پیش گرفت که بعدها با موجی از اعتراض مواجه شد.
اعلام جوایزی که نماد زندگی طبقه مرفه بود، عاملی شد برای عضو شدن مردم با خطوط تلفن همراه در این کلونی و البته استفاده از احساسات مردم در مورد تیم ملی که بخش بزرگی از عواید آن به جیب بخش خصوصی می رفت، نهایتا اعتراض بسیاری را برانگیخت تا جایی که در مقطعی تبلیغات وسیع سرشماره های این بخش خصوصی در صدا و سیما هم منع شد چرا که اعتراض بسیاری را ایجاد کرده بود.
موضوع عدم اطلاع رسانی کامل و صحیح و روزانه به مردم برای خروج از سرویسی که عضو شده بودند نیز موج دومی از اعتراض ها را ایجاد کرد و نهایتا کم کردن مبالغی بعضا چند هزار تومانی از شارژ هواداران در موارد خاص که عضو شده بودند، موجب شد برخی کارشناسان در این رابطه از اصطلاح «اعانه به تیم ملی» استفاده کنند و برخی هم این کار را خلاف مبانی اخلاقی بدانند.
در واقع با تفتیش کمیسیون اصل ۹۰ از این بخش که در گزارش اخیر مجلس اشاره ای به آن نشده بود، خیال بسیاری از مردم راحت می شود که آیا این واحد های خصوصی که مثل قارچ در باشگاه ها رشد کرده اند، اصول درستی را رعایت می کنند یا اینکه مردم باید با عدم اعتماد کلیه سرویس های آنها را درمورد تیم ملی یا هر تبلیغ دیگری لغو کنند؟
اگر بنا باشد با برخی از سر شماره های تبلیغ شده مثلا در تیم ملی ایران که ممکن است میلیونها عضو داشته باشد، تنها مبلغ پنج هزار تومان از حساب مردم در این شرایط اقتصادی کم شود این عدد، مبلغ بسیار بالایی را تجمیع می کند که بخش بزرگی از آن به جیب بخش خصوصی خواهد رفت که این موضوع در صورت وجود شائبه، سو استفاده از محبوبیت تیم ملی ایران است.
تصور کنید تنها یک میلیون نفرعضو این کلونی باشند و پنج هزار تومان از حساب مردم «حتی با اختیار خودشان» کم شود، مبلغ جمع شده در یک و تنها یک بار کسرمبلغ به پنج میلیارد تومان می رسد، این در حالی است که برخی مشترکین مدعی هستند که پیامک های آنها تا روزی سه بار به آنها ارسال می شود.
مسلما خود فدراسیون فوتبال به این موارد دسترسی و احاطه دارد و مراقب هواداران تیم ملی ایران هست اما در این رابطه باید تاکید کرد که شفاف سازی صورت نگرفته است و کسی نمی داند از این نوع درآمدزایی که مستقیما به جیب هفتاد میلیون ایرانی متصل است، چه درآمدی حاصل شده، سهم فدراسیون فوتبال چقدر بوده و البته سهم بخش خصوصی در این مورد چه بوده است؟ آیا درست و سلامت و نشان از توفیق یک بخش خصوصی از مسیری کاملا معتمد است و تشویق لازم دارد یا اینکه ...
البته شفاف سازی در این رابطه تنها به پیامک ها و عضویت مردم توسط تلفن همراه خلاصه نمی شود و بعضا به فروش پیراهن و وسایل تیم ملی ایران و همچنین فروش سی دی ها و فیلم های تیم ملی هم رسید که البته بسیاری از مردم با وجود آنکه یک سال قبل و با پیامک و پرداخت پنج هزار تومان هزینه توسط سر شماره ها و درگاه اینترنتی یک بانک و به اعتماد فدراسیون فوتبال خرید کرده اند، اما هنوز و پس از گذشت یک سال کامل از جام جهانی اقلام خود را دریافت نکرده اند و تصور می کنیم «کمیسیون اصل ۹۰» باید در این رابطه هم شفاف سازی کند تا مردم اعتماد و اطمینان خود را به ارگان هایی منتسب به دولت «مثل فدراسیون فوتبال» از دست ندهند و حقی از آنها تضییع نشود.
فراموش نکنید این شرکت از بخش خصوصی به نوعی اسپانسر های روی پیراهن تیم ملی ایران و فضاهای کنفرانس ها و مراسم را هم در اختیار داشت، باید دید بابت همه این مزایایی که فدراسیون فوتبال به آنها داده آیا سهم کافی به تیم ملی ایران پرداخت کرده یا برنده واقعی همان بخش خصوصی و افراد آن بوده اند؟
تبلیغات