سعید سعیدزاده
بزرگ ترین دروغ تاریخ فوتبال ایران را در جریان بازی تراکتورسازی و نفت تهران گفتند و با احساسات فوتبال دوستان تبریزی بازی کردند؟ آقای کفاشیان! فدراسیون فوتبال با تأیید این احکام ضعف های خود را آشکار ساخت و یک نوع خودزنی به سبک خودتان انجام داد.آقای گودرزی! این نوع گزارش دادن ها به رئیس محترم جمهوری، افراد حادثه آفرین در ورزشگاه ها را جسورتر و بی پرواتر می کند.
بالاخره انتظارات به سر سررسید و کمیته بررسی وقایع دیدار تراکتورسازی تبریز و نفت تهران در هفته پایانی لیگ برتر چهاردهم – بخوانید کمیته
حقیقت یاب!؟ - نتایج بررسی یک ماهه خود را به این شرح اعلام کرد:
1- برکناری رئیس دپارتمان داوری؛ این حکم مفرح ترین رأی ممکن است زیرا «حسین عسکری» رئیس دپارتمان داوری پس از اتمام لیگ برتر خودش استعفا داد و عطای این کار را به لقایش بخشید! و جانشین وی هم مشخص شده بود. پس حکم رئیس اش که یک روز قبل از مسابقه «محسن ترکی» داور این مسابقه را تغییر داد و به جایش «علیرضا فغانی» را انتخاب کرد، چه می شود؟ و این یعنی گرفتن «آفتابه دزد» و رها کردن، شتردزد»!
2- محرومیت داور مسابقه تا اطلاع ثانوی؛ نمایشی تر از این حکم امکان پذیر نبود. در نظر داشته باشید که لیگ برتر و جام حذفی به پایان رسیده و تا چند ماه دیگر مسابقه ای در کار نیست که «علیرضا فغانی» داور سرشناس ایران و آسیا نتواند قضاوت کند! به شما قول می دهیم از همان هفته های اول لیگ برتر پانزدهم به این داور بازی خواهد رسید.
3- محرومیت ناظر سازمان لیگ مسابقه مربوطه؛ بی ربط ترین حکم همین بوده است. آخر ناظر سازمان لیگ – بخوانید حسین شمس محمدی- مسئولیت برگزاری مسابقه را بر عهده دارد یا هیئت فوتبال یا ناظر مسابقه مسئول انتظامات ورزشگاه است!؟ از آن گذشته ناظر مسابقه که کارمند سازمان لیگ نیست که بتوان چنین حکمی در موردش داد!
4- تذکر کتبی، توبیخ با درج در پرونده برای مسئول برگزاری این دیدار در سازمان لیگ؛ حتماً منظورتان مرد سرد و گرم چشیده فوتبال «مهندس غلامرضا بهروان» رئیس کمیته مسابقات است که باید توبیخ شود! توبیخ برای چه؟ شاید به خاطر دروغ بزرگی که چند نفر دیگر گفته اند؛ در اصفهان سپاهان و سایپا مساوی شده اند، باید به پای بهروان نوشته شود!
گنه کرد در بلخ آهنگری – به شوشتر زدند گردن مسگری! آقایان، این گونه قضاوت کردن فوتبال را نابود می کند.
5- تذکر کتبی، توبیخ با درج در پرونده برای مسئول روابط عمومی سازمان لیگ؛ هر دم از این باغ بری می رسد... طفلکی «حجت الله بهمنی» که مزد تمامی زحمات یک فصل خود را این چنین گرفت و این در حالی است که وی چند روز پیش به خاطر عملکردش از یک نهاد مقدس در جمهوری اسلامی تقدیر نامه کتبی گرفت! بهمنی نمی دانست مصاحبه با دوربین تلویزیونی 90 و پاسخ به گزارشگر این برنامه، این همه دردسر به دنبال خواهد داشت و گرنه هرگز چنین اقدام خلافی(!) را مرتکب نمی شد.
6- محرومیت گوینده ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز تا اطلاع ثانوی؛ این یکی دیگر نوبر و خنده دارترین رأی آقایان است! هر چه قدر با خودمان کلنجار رفتیم متوجه نشدیم گناه گوینده ورزشگاه چه بوده که به دستور همان آقایان از تماشاگران احساساتی خواسته تا به سکوها برگردند و آرامش خود را حفظ کنند. احتمالاً جناب گوینده باید اجازه می داد هواداران هر چه قدر که می خواهند هیجان اضافی خود را خالی کنند و...
راستش را بخواهید قید بندهای 7،8 و9 کمیته حقیت یاب(!) را که مربوط به تذکر کتبی به هیئت فوتبال تبریز، توصیه به مسئولین باشگاه تراکتورسازی و تشکر از مدیریت بحران(!) بود، زدیم و به این نتیجه رسیدیم که این تصمیمات مفرح ترین، نمایشی ترین، مضحک ترین، فرمایشی ترین، احساساتی ترین و خلاصه بی خاصیت ترین کاری بود که آقایان می توانستند انجام دهند! بی تعارف باید پرسید: آیا مطالبات مردم تبریز این بود؟ راستی بالاخره معلوم نشد چه کسی یا کسانی بزرگ ترین دروغ تاریخ فوتبال ایران را در جریان بازی تراکتورسازی و نفت تهران گفتند و با احساسات فوتبال دوستان تبریزی بازی کردند؟ آقای کفاشیان! فدراسیون فوتبال با تأیید این احکام ضعف های خود را آشکار ساخت و یک نوع خودزنی به سبک خودتان انجام داد.آقای گودرزی! این نوع گزارش دادن ها به رئیس محترم جمهوری، افراد حادثه آفرین در ورزشگاه ها را جسورتر و بی پرواتر می کند.