2 شرکت استقلال و پرسپولیس مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند. یعنی یا ورشکسته هستند یا باید برای آنها افزایش سرمیه صورت دهد. اما دولت به هیچیک از این مسائل توجه نداشته و فقط برند این 2 شرکت که یک ورزشگاه دارد را نیز می خواستند واگذار کنند.
وزارت ورزش روزهای آرامی را سپری می کند که بدون شک این روزها را می توان آرامش قبل از طوفان نامید. طوفانی که به واسطه نزدیک شدن به آغاز رقابت های لیگ برتر بار دیگر وزارت ورزش را با چالش های مختلف روبرو خواهد کرد. مزایده های چهارگانه سرخابی ها نیز ثمری نداشت و حالا بار دیگر این دو تیم به صورت دولتی اداره خواهند شد. همین مسائل سبب شده تا هواداران سرخابی ها نسبت به آینده نگران و ناراحت باشند. در همین خصوص مصطفی هاشمی طبا رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی در گفتگو با خبرنگار «فردا» به انتقاد از عملکرد دولت و وزارت ورزش در ماجرای مزایده سرخابی ها پرداخت. متن این گفتگو را در ادامه بخوانید.
- به عنوان بخش ابتدایی گفتگو بفرمایید که نظر و ارزیابی شما از روندی که دولت یازدهم و وزارت ورزش در طول 2 سال گذشته در ورزش داشته، چیست؟
روندی که وزارت ورزش در این 2 سال داشته روندی عادی و معمولی بوده و نه کار فوق العاده ای در آن انجام شده که بتوان از آن به عنوان نقطه قوت نام برد و نه اینکه خطا و اشتباه خاصی رخ داده که بخواهیم آن را جزو ایراد و اشکالات کار بدانیم. بنابراین آنچه انجام می شود یک فعالیت روزمره است.
- تفاوتی نسبت به دوره قبل در عملکرد این وزارتخانه مشاهده کرده اید؟
به نظرم در این دوره برخی تصمیم گیری ها منطقی تر و ورزشی تر از گذشته است. آن دوره اکثر تصمیم گیری ها با دیدگاه سیاسی انجام می شد اما الان اهداف ورزشی است. البته نقاط قوت و ضعف مانند گذشته پابرجاست اما دوری از سیاست زدگی در وزارت ورزش دولت یازدهم بارز است.
- نقطه قوت یا برجسته ای در فعالیت وزارت ورزش وجود دارد؟
با توجه به بودجه و اعتباراتی که الان هست و این امکانات ناچیزی که دولت در اختیار ورزش گذاشته، نمی توان انتظار خاصی هم داشت. با این شرایط هر کس دیگری هم روی کار آید همینطور کار می کند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که کار خاص و خارق العاده ای انجام شود.
- یکی از اقدامات خاصی که وزارت ورزش در آن ورود کرد، مسئله خصوصی سازی سرخابی ها بود اما در این زمینه نتیجه ای حاصل نشد. در این باره نظر شما چیست؟
اصل کاری که انجام شد غیر قانونی بود. 2 شرکت استقلال و پرسپولیس مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند. یعنی یا ورشکسته هستند یا باید برای آنها افزایش سرمیه صورت دهد. اما دولت به هیچیک از این مسائل توجه نداشته و فقط برند این 2 شرکت که یک ورزشگاه دارد را نیز می خواستند واگذار کنند. آن هم ورزشگاهی که معلوم نبود سند دارد یا خیر. اما در مجموع اقدام اشتباه و غلطی در حال انجام بود و این 2 شرکت قابل واگذاری نبوده و نیستند.
- وضعیت سال گذشته سرخابی ها اسفناک بود. به نظر شما اتفاقات سال گذشته از کجا نشات می گرفت؟
این اتفاقات به این دلیل بود که ما پایبند قانون نیستیم. این 2 شرکت باید اصلاح ساختاری شوند. وقتی دولت اصلاح ساختاری را انجام نمی دهد و در مقابل قصد دارد 2 مجموعه ورشکسته را بفروشد، این مسائل هم به وجود می آید. دولت باید پایبند قانون باشد. از سوی دیگر انتخاب مدیران سلیقه ای نیز جزو مسائلی بود که سبب شد استقلال و پرسپولیس با بحران مواجه شوند. کجای دنیا اول مدیرعامل را انتخاب می کنند بعد هیئت مدیره را. اما وزارت ورزش اول مدیر عامل را به سلیقه خود انتخاب می کند بعد هیئت مدیره را معرفی می کند. بعد از آن هم همان مدیری که خودشان انتخاب کرده اند را کنار می گذارند. مانند آقای نژاد فلاح که همین الان شایعه کنار رفتن وی از مدیریت باشگاه پرسپولیس وجود دارد.
- شیوه مدیریت فعلی با زمانی که شما در رای دستگاه ورزش حضور داشتید چه تفاوت هایی دارد؟
در خصوص پرسپولیس که آن زمان این تیم در اختیار وزارت ورزش نبود و سازمان تبلیغات اسلامی و بعضی از موسسات وابسته به وزارت صنایع عهده دار این تیم بودند. اما در باشگاه استقلال یک مدیریت ثابت برای این تیم انتخاب کرده بودیم و هیچ پولی هم به آن پرداخت نمی کردیم. خودشان موظف بودند که تیم را اداره کنند. در همان برهه مشاهده شد که خیلی هم خوب استقلال را اداره می کردند. اصلا ما وظیفه ای نداشتیم که بخواهیم در امور داخلی یک باشگاه دخالت کنیم چراکه مسئولیت ها و وظایف مهمتری داشتیم و باید به آنها رسیدگی می کردیم.
- در خصوص راس کادر مدیریتی فوتبال ارزیابی شما چیست. فدراسیونی که اختلافات بسیاری هم باوزارت ورزش دارد.
در خصوص افراد حاضر در این فدراسیون که مجمع فدراسیون فوتبال تصمیم گیر است. اما من روش مدیریت در فدراسیون فوتبال را نمی پسندم. این البته بدین معنا نیست که فقط با روش کفاشیان مشکل داشته باشم. خیر؛ بلکه من تنها روشی که آقای صفایی فراهانی برای فوتبال داشت را می پسندیدم. حتی موقعی هم که آقای مصطفوی زمان من در راس فدراسیون فوتبال قرار داشت نیز کار ایشان را نمی پسندیدم. اما چون مجمع روی ایشان نظر داشت باید تحمل می کردیم. اما دوره اقای صفایی نقاط مثبت فدراسیون فوتبال بیشتر از نقاط منفی آن بود.
- به عنوان سوال پایانی نظر و ارزیابی شما درباره حضور کروش در راس کادر فنی تیم ملی با توجه به اختلافاتی که وجود داشت، چیست؟
کروش در مدیریت تیم ملی و جمع و جورکردن این تیم شایستگی خود را نشان داده، اما یکی از ملاک های اصلی موفقیت و کسب پیروزی است. اما کروش در جام ملت های آسیا نتوانست با تیم ملی ایران به نتیجه لازم دست پیدا کند. خوب ما در زمان آقای قلعه نوئی نیز با پنالتی حذف شدیم. برخورد، رفتار، مطالبات و دستمزدی که ایشان دارد هیچ کمکی به فوتبال ما نکرده و این جای سوال و بحث است.