تاریخچه فوتبال ایران:
دکتر «علی کنی» استاد دانشگاه ادبیات و علوم انسانی در روز 12 اسفند ماه سال 1325 به عنوان نخستین رئیس فدراسیون فوتبال ایران منصوب شد. وی پس از هشت ماه تلاش در روز سی ام بهمن ماه 1326 با خوشحالی اعلام کرد که ما امروز جهانی شدیم و به عضویت فدراسیون بین المللی فوتبال «فیفا» در آمده ایم.
کنی در شهریور ماه سال 1326 با آوردن مربی خارجی و استفاده از مربیان داخلی ابتداء تیم منتخب جوانان و سپس تیم ملی بزرگسال فوتبال را با انتخاب «62» نفر که 50 نفر از کلوپ های (باشگاه های) تهران و 12 نفر از میان بازیکنان برتر شهرستان های آبادان، اهواز، مسجد سلیمان و تبریز بودند، تشکیل داد.
کنی نخستین مربی خارجی را که به ایران آورد «دان گیبل» انگلیسی بود با حقوق ماهی صد لیر! کنی به مدت چهار سال تا پایان سال 1329 در این سمت باقی ماند، اما پنج سال پس از کناره گیری یک بار دیگر در بهمن ماه 1333 رئیس فدراسیون فوتبال شد و این بار دومین مربی خارجی به نام«ادموند مایوفسکی» از اتریش را به ایران آورد. عمر دومین فدراسیون علی کنی چندان دوام نداشت و وی بعد جای خود را به سرهنگ «مصطفی سلیمی» داد.
دکتر علی کنی متولد اول مهرماه سال 1285 از روستای کن نزدیک تهران بود. قریه کن در دامنه کوهی نزدیک تهران قرار داشت. در زبان عربی دامنه های کوه را «کن» می نامند و به همین جهت معروف به «کن» بوده است. در قریه کن علمای بزرگی همچون مرحوم حاج ملا علی کنی و آیت الله مهدوی کنی برخاسته اند. دکتر کنی استاد دانشگاه ادبیات و علوم انسانی و نیز دارای دکترای علوم تربیتی بود و در سال 1340 به ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران منصوب شد. این همان دانشکده ای بود که اساتید معروفی همچون سید محمد تدین، محمد معین، نصرالله فلسفی، جلال همایی، سعید نفیسی، سیمین دانشور، احسان نراقی، عبدالحسین زرکوب، سید جعفر شهیدی، کاظمی دنیایی، داوری اردکانی، قیصر امین پور، و ... را تحویل جامعه داده بود. این دانشکده در سال 1313 تاسیس شد و اولین معلم ورزش آن مرحوم «ابوالفضل صدری» بود. صدری یک روز قبل از المپیک هلسینکی سال 1952 فوت کرد.
سید محمد تدین دانشجوی این دانشکده که رئیس مجلس شورای ملی ایران شد، جزو دوستان نزدیک دکتر علی کنی به شمار می رفت و به تشویق او باعث تاسیس ورزشگاه امجدیه «شهید شیرودی کنونی» شد.
دکتر علی کنی قبل از تاسیس فدراسیون فوتبال ایران مسئولیت انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی کشور و اداره انجمن فوتبال را بر عهده داشت و به مدت 10 سال از سال های 1305 تا 1315 در تیم های کلوپ اجتماعیون و طوفان تهران بازی می کرد.
وی در روز 15 تیرماه 1354 و در سن 59 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و نامش برای همیشه در فوتبال و ادبیات کشورمان ماندگار شد.
تعصب قرمز و آبی از کجا آمده است!؟
طرفدار آبی هستی یا قرمز؟ سئوالی که شاید بارها از شما پرسیده باشند: اما شاید کمتر به این فکر کرده باشید که ریشه این قرمز و آبی بودن به کجا بر می گردد؟
دعوا بر سر آبی و قرمز از قدیم در همه جای دنیا وجود داشته است! و همیشه آدم هایی هستند که هوادار تیم قرمز یا آبی باشند و برای این هواداری ساعت ها کل کل کنند و راه های طولانی را طی کنند و در بازار سیاه پول بدهند، برای این که بتوانند جدال آبی و قرمز را از نزدیک ببینند و تیم محبوب شان را تشویق کنند و البته اگر به نتیجه مورد نظر نرسند، خشم خود را با اشک و فریاد یا حتی از جا کندن صندلی های ورزشگاه در بیاورند! جدالی که معروف به «دربی» یا «شهرآورد» است، نه در ایران که در کل جهان سینه چاکان خود را دارد. اما جالب است بدانید این دو قطبی ها در ورزش و به ویژه در فوتبال ریشه ای سیاسی و ایدئولوژیک دارد!
این آبی و قرمز یا در واقع نظام دو حزبی نه در فوتبال و نه در ورزش که ریشه اش به سیاست و نظریه پردازان سیاسی بر می گردد!
یکی از معروف ترین کسانی که درباره دو حزبی نظر داد، «موریس دوورژه»، نویسنده کلاسیک احزاب سیاسی است.
وی می گوید: بهترین شکل برای اداره جامعه نظام دو حزبی است. نظام دو حزبی طبیعی ترین نظام حزبی است، تقسیم بندی دوگانه احزاب به چپ و راست مطابق با خلق و خوی و طبیعت بشری است. زیرا بشر در برابر هر مسئله ای موافق یا مخالف زیاد می بیند و آن ها که ممتنع و میانه هستند بالاخره به یکی از دو طرف موافق یا مخالف گرایش دارند و افکار عمومی به سرعت به دو بخش مقابل هم تقسیم می شوند، در نتیجه نظام دو حزبی سخنگوی این تعارض و ستیز دوگانه موجود در جامعه است. از نظر «موریس دوورژه» وتمام کسانی که به نظام دو حزبی معتقدند، این طرز حکومت باعث ایجاد تعادل در افکار عمومی می شود و باعث می گردد تا نارضایتی مردم از حاکمیت به انقلاب تبدیل نشود و به جای آن تعبیر جناح و حزب منتهی شود.
این نظام دو حزبی خیلی زود به یکی از ابزارهای دموکراسی در کشورهای مختلف جهان تبدیل می شود و وسیله ای می گردد تا افکار عمومی را تعدیل کند! این دو حزبی بودن از سیاست به بقیه قسمت های زندگی بشر مثل فرهنگ و ورزش هم داده شده است، و در نتیجه ما الان در تمام کشور های جهان تیم های فوتبال دو قطبی داریم! از اورتون و لیورپول در انگلیس گرفته تا میلان و اینتر در ایتالیا و حتی دو تیم محبوب بارسلونا و رئال که اسپانیایی هستند. در ایران هم برگرفته از همین طرز تفکر دو تیم آبی و قرمز در فوتبال شکل گرفت. در گذشته تیم تاج تیم گارد سلطنتی بود و در مقابل تیم شاهین را بیشتر توده مردم مردم، دانشگاهی، بازاری و جنوب شهری دوست می داشتند. بعد از انقلاب تلاش هایی صورت گرفت تا این دوگانه را تا حدی بشکنند. مثلا یک زمانی میان رنگ قرمز و آبی تیم سومی به نام پیکان با آن بودجه هنگفت و رنگ سبز بالا آمد، اما این قطب هم نتوانست سیطره آبی و قرمز را در کشور از بین ببرد!
دکتر آرش حیدری جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی هم معتقد است، ریشه قطبی ها به سیاست بر می گردد!
به نظر می رسد که می توان بین حزب سیاسی و دو قطبی های فوتبال ارتباطی پیدا کرد به ویژه وقتی به تاریخ آن ها نگاه می کنیم. مثلا در ایران در برابر یک تیم سلطنتی به نام تاج، یک تیم به نام شاهین که از بین توده مردم هستند، قرار می گیرد. این دو قطبی ها در تمام دربی های جهان وجود دارد. یکی از معروف ترین دربی ها را در اسپانیا بین دو تیم رئال و بارسلوناست که ریشه تیم بارسلونا از یک جدال تاریخی برای جدایی طلبی بر می گردد. حتی در سطح ملی، بنیان دربی ها یک بنیان سیاسی است! برای مثال دربی آلمان و هلند اتفاق افتاد و همین اتفاق درباره چین و ژاپن هم وجود دارد. از اساس، بنیان این دربی ها سیاسی است! اگرچه فقط در بین هواداران فوتبال این خصیصه سیاسی کمرنگ شده و تبدیل به یک سرگرمی شده است. در واقع نگاه های ایدئولوژیک یک وقتی به تکرار مداوم در عمل می رسد، دیگر از اصل و ریشه خود جدا می شود و به هواداری از یک تیم و برند خاص یا حتی یک حزب سیاسی منتهی می شود.
برای همین است که وقتی یک فسادی رخ می دهد، دیگر مهم نیست که اصل این فساد چیست؟! به دنبال آن هستیم که این فساد به کدام جناح بر می گردد، درست مثل زمانی که تیمی از آفساید گل زده، اما هواداران متعصب تیم معتقدند که این گل صحیح است!
محمدرضا تهرانی
رئیس هیأت مدیره جمعیت حامیان هواداران فوتبال